بازنگری در تعریف واحد سنگ چینه ای سازند کنگلومرای بختیاری

دسته چینه شناسی و فسیل شناسی
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری یازدهمین گردهمائی علوم زمین
نویسنده همایون-مطیعی
تاريخ برگزاری ۲۰ بهمن ۱۳۸۳

مقدمه:
تفکیک سازند بختیاری از گروه فارس به استناد تاریخچه تکوین تعاریف سنگ چینه ای و خواص ژئومورفولوژیک آن صورت گرفته است.
Elder (1957), Busk and Mayo 1918, Pligrim 1908 Setudehinia 1972, James and Wynd 1965
این تفکیک موجب القاء این تفکر است که پدیده رسوب گذاری سازند بختیاری جدا و کلاٌ بدون ارتباط با محیط های رسوبی مولد سایر سازند های گروه فارس است. در حالیکه مکانیسم زایشی سازند بختیاری و بخش لهبری محصول همزمان آخرین مراحل کوهزایی زاگرس به حساب آمده است.
Dunnington 1958, Lees 1953 و برخی دیگر مانند Falcon 1969 کلیه رسوبات بعد از سازند گچساران را مولاس در نظر گرفته اند مشابه این عقیده بعداٌ نیز به صورت صریح یا تلویحی به وسیله Kukal and Al-Jassim
و Elmore and Farrand 1981 نیز بیان شده است. اطلاعات جدید تر مبین ضخامت متغیر این سازند، سنگ شناسی متفاوت Player 1969 و Setudehnia1972 معین نبودن به خصوص سازند زیرین، وجود دگر شیبی های مختلف در پایین و در درون سازند بختیاری، موجود بودن توالی های کنگلومرایی در سایر سازند های گروه فارس با ترکیب سنگ شناسی مشابه و معین نبودن سن سازند بختیاری در زمره موضوعاتی هستند که بازنگری در تعریف این واحد سنگ چینه ای را الزامی می سازد.
صورت مسائل
از زمان رسمیت یافتن واحد سنگ چینه ای کنگلومرای بختیاری اطلاعات نسبتاٌ زیادی جمع آوری شده و در عین حال سوالات متعددی نیز مطرح گردیده است شرح و توصیف آن سوالات گویای شمای کلی مسئله است مانند:
به چه دلیل سازند بختیاری متعلق به گروه فارس نیست؟ چه تفاوت هایی بین سازند بختیاری و آغاجاری وجود دارد؟ چرا آثار سنگ های گروه فارس در سازند بختیاری دیده نمی شوند؟ چرا گاهی حد تماس پایینی سازند بختیاری با دگر شیبی زاویه دار به سازندهای قدیمیتر است و گاهی نیز بصورت همبر با سازند آغاجاری دیده میشود؟ وجود دگرشیبی زاویه دار در درون سازند بختیاری به چه دلیل است؟ آیا تفاوت در نوع تماس با سازندهای زیرین مبین دو نوع توالی مختلف از سازند بختیاری است؟ اگر دو یا چند نوع توالی از سازند بختیاری وجود دارد تفاوت آنها در چیست؟ آیا سازند بختیاری می تواند هم ارز سایر سازند های گروه فارس باشد؟ آیا در سایر سازند های گروه فارس و معادل آنها کنگلومرا وجود ندارد؟ آیا سن پلیوسن و یا جوانتر برای سازند بختیاری صحیح است؟ با توجه به تمام سوالات اشاره شده فوق آیا موقعیت چینه شناسی سازند کنگلومرای بختیاری دقیقاٌ روشن است.
نتایج بررسی ها:
بر اساس مطالعه انجام شده و تحلیل کلیه اطلاعات موجود نتایج مشروح ذیل پیرامون سازند کنگلومرای بختیاری و شرایط حاکم بر فرایند رسوب گذاری و توسعه آن استنتاج شده اند.
- سازند های رازک، آغاجاری و بختیاری رسوبات حین کوهزایی Synorogenic یا به عبارتی دیگر مولاس محسوب می شوند.
- سازند های آغاجاری و بختیاری هر دو محصول برخاستن ارتفاعات Geowarping فرسایش ارتفاعات غالباٌ کربناته، فرو نشست فرو افتادگی های دزفول و کرکوک و بالاخره ته نشست در آن فرو افتادگی ها می باشند.
Ammeen 1990, Falcon 1969 مطیعی 1369- ترکیب کانی شناسی و سنگ شناسی ماسه سنگ های سازند آغاجاری، کنگلومرای بختیاری و ماسه سنگ های نیمه سخت شده عهد حاضر در فرو افتادگی دزفول می توانند در رده کالک لیتایت از لیتارنایت ها به توصیف Folk 1974 قرار گیرند مطیعی 1369.
درعین حال تفاوت عمده سنگ شناسی بین سازند بختیاری و دیگر کنگلومراهای توالی نئوژن و یا جوانتر که گاهی بختیاری نقشه برداری شده اند وجود ندارد و وجه مشترک تمامی آنها درصد متغیر وجود چرت در آنها است.
- شکل گیری زمین ساختی زاگرس از حوالی تراست آغاز شده و به تدریج به نواحی جنوبی تر انتشار یافته و تا عهد حاضر تداوم دارد لذا مورد قبول می نماید که تاقدیس های نواحی جنوبی تر جوانتر از تاقدیس های شمالی تر باشند فخاری 1361، مطیعی 1365.
- در پالئوژن پسین در هینترلند بندرعباسی، فارس مرکزی و بلوک موصول (به تفسیر Ameen 1992) حرکات کوهزایی شدت می گیرند و آثار فرسایشی آن به صورت کنگلومرای قاعده سازند رازک با سن الیگوسن در سرخون بندر عباس و همچنین وجود کنگلومرا بین آسماری پایین و میانی در فرو افتادگی کرکوک ملاحظه می شود از همان زمان و به خصوص از ابتدای نئوژن در زاگرس مرکزی با پیدایش گسل های واژگونه سازند هایی از قبیل زایگون و لالون در سطح زمین ظاهر شده و در معرض فرسایش قرار می گیرند که حاصل آن شروع درمشارکت چرخه دوم قطعات و ذرات دو سازند یاد شده در سازند آواری رازک است.
- در نئوژن به موازات شدت گیری کوهزایی فرسایش رسوب گذاری با مقداری عقب ماندگی زمانی رو به فزونی می نهند و رسوبات کنگلومرایی در مخروط های افکنه شمالی تر و رسوبات دانه ریز تر در نواحی جنوبی تر بر جای گذاشته شده اند و از آثار باقی مانده می توان به کنگلومرای قاعده گچساران در کوه پاتاق کرمانشاهان Player 1965 و در شمال عراق Van Bellen 1959 و کنگلومراهای موجود در درون و بالای سازند رازک به ترتیب در سی سخت و کوه نمک در شمال بندر عباس اشاره نمود ماسه سنگ های سازند رازک کم و بیش گویای بقایای رسوبات Interfan و در انتهای سیستم سیلتی و رسی به خصوص قرمز رنگ در سازند گچساران به احتمال قوی باقی مانده آثار رسوبات دانه ریزی است که به حوضه رسوبی گچساران ریخته شده اند.
- به تدریج که تاقدیس ها در نواحی شمال خاوری رشد یافته و مرتفع شدند سازند رازک خود مورد فرسایش قرار گرفته و قطعات و ذرات متشکله آن وارد چرخه سوم رسوبی شده و به همراه قطعات، ذرات و دانه های جدید بوجود آمده رسوبات کنگلومرایی، ماسه سنگی، سیلتی و رسی را ایجاد می نمایند که در سازند های بختیاری و آغاجاری طبقه بندی می شوند این کنگلومراها به عبارتی بختیاری قدیمی هستند چه اولاٌ سازند زیرین آن معمولاٌ قدیمی تر از آغاجاری و ثانیاٌ حد فوقانی آنها از طریق دگر شیبی زاویه دار به کنگلومرای بختیاری جوانتر و یا رسوبات جوان تر است.
در طی نئوژن پسین انتشار چین خوردگی به مناطق جنوب باختری موجب در معرض فرسایش قرار گرفتن کنگلومرای بختیاری قدیمی و سازند آغاجاری می شود و در این حالت ذرات و قطعات سازند های زایگون و لالون در مشارکت و تخلیط با سایر قطعات و ذرات جدید تولید شده وارد سیکل چهارم رسوبی شده و کنگلومرای بختیاری جوانتر و بخش لهبری از سازند آغاجاری را به جای گذاشته اند. تداوم این ساز و کار از ترشیری تا امروز چرخه پنجم رسوبی را موجب شده است که با تخریب رسوبات سیکل چهارم به اضافه قطعات و ذرات حاصله از تخریب ارتفاعات کربناته، کنگلومراهای بسیار جوان را که قسمتی از آنها حاصل Rework شدن کنگلومرای بختیاری است، رسوبات رودخانه ای و ماسه های بادی و غیره را در سطوح پست فرو افتادگی های دزفول و کرکوک به جای گذاشته شوند. در هر صورت آنچه در خلال مباحث فوق روشن می شود مبین مهاجرت رسوبات آواری از مناطق شمال خاوری به سوی نواحی جنوب باختری زاگرس است و از سوئی دیگر رسوبات آواری زاگرس به نسبت جوانتر شدن کم رنگ تر نیز می شوند به عنوان شاخص تغییر رنگ قرمز قهوه ای رسوبات لالون را می توان با رسوبات قرمز رنگ رازک، آغاجاری مقایسه نمود و بالاخره رسوبات نخودی تا کرم رنگ لهبری و رسوبات خاکی رنگ عهد حاضر بیانگر تغییر رنگی است که از ماسه سنگ های قرمز لالون به ماسه های خاکی رنگ امروزی در اثر اختلاط Rework و Recycling مداوم به وجود آمده است. تعداد چرخه های پنج گانه ای که در فوق اشاره شد با مطالعه و براساس مقایسه سنگ شناسی بیان گردیده اند ولی احتمال بیشتر بودن چرخه ها مردود نیست. در کنار و در تایید ساز و کار بیان شده و توالی حاکم بر آن انطباق نوشتاری قدما قابل توجه است مثلاٌک بخش لهبری و سازند آغاجاری به هم تبدیل می شوند James and Wynd 1965، بخش لهبری وسازند آغاجاری به صورت تداخل بین انگشتی دیده می شوند Setudehnia 1972، سازند میشان و آغاجاری تا حدی همزمان هستند Favre 1974، به صورت محلی بخش لهبری به کنگلومرای بختیاری تبدیل می شود Stoneley 1975 و با توجه به این مطالب تایید می گردد که در هم ارزی سنی سازند های آغاجاری و میشان با سن میوسن میانی تا جوانتر، کنگلومرای بختیاری می تواند موجود باشد.
- نحوه ارتباط سازند بختیاری با سازند های زیرین بستگی خاص به وضعیت ساختمانی محل و موقعیت رسوب گذاری دارد به این مفهوم که اگر آن سازند بر بستری از بقایای ساختمانی چین خورده و فرسایش یافته رسوب کرده باشد مسلماٌ حد پایینی آن با دگر شیبی همراه است در چنین حالتی سازند زیرین می تواند بختیاری و یا سازند های قدیمی تر باشد، اما اگر بختیاری بر روی بستری چین نخورده رسوب کرده باشد مسلماٌ حد پایینی آن با دگر شیبی فرسایشی همراه خواهد بود مسلماٌ چین خوردگی موخر به این حالت تغییری را در نتیجه موجب نخواهد شد. در هر حال وجود دگر شیبی زاویه دار در قاعده سازند بختیاری مانند آنچه در حوالی دهکده لکک واقع در شمال باختری بهبهان، در درون سازند بختیاری مانند آنچه در جاده دزفول به چه گنی دیده می شود و یا وجود دگر شیبی زاویه دار در راس سازند بختیاری مانند آنچه در شمال خرم آباد لرستان در حوالی گردنه رازان دیده می شود. با توجه به عدم وجود سنگواره برداشت های زمان چینه ای از دگر شیبی های اشاره شده امکان پذیر نیست. حتی زمانی که سازند زیرین آغاجاری باشد با علم به وجود Recycling در این سازند پی بردن به سن نسبی چندان محتمل به نظر نمی رسد.
تعریف مجدد سازند کنگلومرای بختیاری:
با توجه به کلیه موارد فوق معین می گردد که تعریف واحد سنگ چینه ای بختیاری توصیف شده به وسیله James and Wynd 1965 با یافته های جدید تطابق ندارد لذا آن واحد به صورت مشروح ذیل مجدداٌ تعریف می گردد:
سازند کنگلومرای بختیاری:
ماخد نام:
بختیاری نام طائفه ای است که در نواحی زاگرس مرکزی زندگی می کنند این قبیله نقش تاریخی مهمی را در صنایع نفت ایران ایفا نموده اند.
تاریخچه:
این سازند شامل کنگلومرا و ماسه سنگ هایی است آهکی و چرتی که به صورت همبر و گاهی دگر شیب بر روی سازند های قدیمی تر در مناطق مختلف قرار می گیرد. Pligrim 1908.
Elder 1975 بیان می دارد که Busk 1971 سازند بختیاری را در حوالی مسجد سلیمان به سه بخش پایینی، میانی و بالایی تقسیم کرده است. بعد ها زمین شناسان شرکت نفت ایران و انگلیس با حذف بخش میانی، کنگلومراها، ماسه سنگ ها و سیلستون های بخش زیرین (بخش لهبری از سازند آغاجاری) را بختیاری پایینی و بخش کنگلومرایی بالایی را بختیاری زبرین نام گذاری نمودند این طبقه بندی هم اکنون در عراق، جنوب خاوری ترکیه و سوریه به استناد به Busk and Mayo 1918 تا کنون به کار گرفته می شود. در عراق گاهی از گروه بختیاری نیز یاد شده است و در تعریف آن آمده است به توالی های آواری اطلاق می شود که از فرسایش ارتفاعات بالا آمده حاصل شده و در حوضه های در حال فرو نشست ته نشین شده اند Van Bellen 1959.
James amd Wynd 1965 سازند بختیاری را به همان بخش مورد نظر Pligrim 1908 (بختیاری بالایی) اتلاق نمودند و بخش زیرین را به عنوان بخشی از سازند آغاجاری به نام بخش لهبری طبقه بندی نمودند.
در عین حال ماسه سنگ هایی کنگلومراتیک آهکی و محتملاٌ Homotaxial با بختیاری در ایالت فارس تحت نام همین سازند معرفی شده است. در هر صورت سازند بختیاری سازندی از گروه فارس است.
اسامی مترادف
بختیاری بالایی- کنگلومرای دردم
برش نمونه:
برش نمونه این سازند در شمال شهرستان مسجد سلیمان در دره عمیق گدار لندر محلی که رودخانه کارون از میان سازند بختیاری عبور می نماید برداشت شده است و مختصات محل برش نمونه.
N: 30, 01, 57
E: 49, 23, 59
میباشد.
ضخامت:
ضخامت این سازند به شدت متغیر است و گاهی بین چند متر تا بیش از 2400 متر هم دیده شده است Lees 1953 و O' Brien 1951. در برش نمونه ضخامت آن 548 متر James and Wynd 1965 و 518 متر Setudehnia 1972. در ناحیه بندر عباس ضخامت آن 1027 متر Favre 1974 در چاه شماره یک بهبهان 1330 متر و در دیگر نواحی فرو افتادگی دزفول ضخامت آن 950- 600 متر برآورد شده است.
سنگ شناسی
یک سوم پایینی سازند بختیاری در برش نمونه شامل تناوبی از کنگلومرای توده ای مقاوم و با هوازدگی نسبی کم و عدسی هایی از ماسه سنگ های کنگلومراتیک است و دو سوم بالایی آن شامل کنگلومرای توده ای است که صخره های بلندی را بوجود آورده اند. این کنگلومرا شامل قطعات خوب گرد شده در ابعاد Pebbles, Cobbles and Boulders است که از مجموعه رخنمون های مرتفع زاگرس با سنین مختلف فرسایش یافته و می توان این کنگلومرا را تحت عنوان عمومی Clast Suppurted conglomerate طبقه بندی کرد این قطعات و دانه ها به وسیله سیمان کلسیتی درشت بلور که معرف محیط آب شیرین است به هم سیمان شده اند اکثریت دانه ها، قلوه سنگ ها و خرده سنگ های این کنگلومرا آهکی هستند ولی چرت نیز به فراوانی در آنها یافت می شود و بر اساس Folk 1974 در حقیقت نوعی کالک لیتایت از لیتارنایت ها به حساب می آیند و به صورت محلی ماسه سنگ های موجود در این سازند به علت وفور چرت به استناد همان طبقه بندی در رده چرت آرنایت قرار می گیرند.
حدود تماس پایینی و بالایی
حد تماس پایینی این سازند به صورت عادی به بخش لهبری به صورت همبر است ولی گاهی به صورت دگر شیب زاویه دار بر روی سازند آغاجاری و یا دیگر سازند های قدیمی تر قرار می گیرد. در برش نمونه حد تماس پایینی پوشیده است ولی در نواحی بلافصل برش نمونه این حد با دگر شیبی زاویه دار به سازند آغاجاری است.
توالی سنگی بر روی این سازند قرار ندارد ولی گاهی رسوبات عهد حاضر پوشاننده این سازند می باشد.
تغییرات جانبی
از آنجا که برای تولید کالک لیتایت ها ارتفاعات خشن کربناته و گرادیان هیدرولیکی زیاد رودخانه ای لازم است و از طرفی شکل گیری هیبت کنونی زاگرس از اواخر پالئوژن آغاز شده و در میوسن و پلیوسن به حداکثر شدت رسیده است لذا حداقل می توان این کنگلومرا را هم ارز جانبی کلیه سازند هایی که از میوسن پسین به بعد در حوضه زاگرس رسوب نموده اند دانست. در درون سازند بختیاری دگر شیبی زاویه دار، دگر شیبی فرسایشی و یا دگر شیبی پیوسته نما وجود دارد چه شکل گیری و نهشته شدن آن تابعی از رشد، فرسایش تاقدیس ها از طرفی و دوباره فرسایش یافتن و دوباره ته نشست شدن آن از سویی دیگر است و بدین سان می توان قبول نمود که سازند کنگلومرای بختیاری متعلق به گروه فارس است.
سنگواره و سن
از توالی این سازند سنگواره ممیز گزارش نشده است ولی با تفاسیر ارائه شده سن آن محتملاٌ نئوژن و یا جوانتر است و یا به عبارتی دقیق تر سن آن از میوسن پسین آغاز شده و محتملاٌ به کواترنر می رسد.
گسترش جغرافیایی
به صورت کلی کنگلومرای بختیاری یک سازند آواری حین تکتونیک یا مولاس است که در طی تکامل و تکوین بزرگ خمش مونوکلینالی زاگرس از فرسایش ارتفاعات غالباٌ کربناته حاصل و به وسیله رودخانه های بریده بریده شده در مخروط های افکنه دامنه جبهه کوهستانی رسوب شده اند.
حداکثر ضخامت این سازند منطبق است بر محور حداکثر فرو نشست فرو افتادگی دزفول که محتملاٌ بعد از اکی تانین شروع به شکل گیری کرده است.
تذکر
برای رفع هر گونه ابهام در این خلاصه و یا در ارائه گفتاری و همچنین فهرست منابع و ماخذ علاقمندان را به مطالعه اصل مقاله توصیه می نماید.

کلید واژه ها: لرستان