استفاه از شواهد پتروگرافی در مطالعه توالی تبخیری گرمسار
دسته | پترولوژی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | سومین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران |
نویسنده | نرجس علیجانی-حسین رحیم پور |
تاريخ برگزاری | ۱۱ شهریور ۱۳۸۴ |
متن اصلی:
الف) کانی شناسی
براساس مطالعات میکروسکوپی و نیز استفاده از روش XRD ترکیب کانی شناسی مجموعه تبخیری بررسی و کانی های زیر بر اساس فراوانی به ترتیب زیر در آن مشخص شدند: 1ـ هالیت، 2- انیدریت، 3- ژیپیس، 4ـ سیلویت، 5ـ بلوئدیت و 6ـ آگوستریت. با توجه به طبقه بندی Hardie (1984) مجموعه مورد مطالعه در سیستم شورابه ای Na-k-Mg-So4-Cl قرار میگیرد و بر اساس این سیستم شورابه ای، منبع تامین کننده یونها و املاح، آب های دریایی می باشند.
ب) مطالعات بافتی
مجموعه تبخیری گرمسار از بخشهای کربناته، سولفاته و کلریدی تشکیل شده است که با شیل و مارن و گاهی اوقات ماسه و آهک ماسه ای همراهند. بخش کربناته با گسترش بسیار محدود و در راس توالی بر روی بخش سولفاته قرار گرفته و از آهک میکرایتی فاقد میکروفسیل تشکیل شده است و به صورت تدریجی به بخش سولفاته تبدیل میشوند. بخش سولفاته خود از دو نوع گچ تشکیل شده است که نوع اول به صورت یک کلاهک، توالی تبخیری را در برخی نقاط پوشانده است و از ژیپیس های تخریبی با بافت گرینستون که گاهی کاملاخرد و برشی شده اند تشکیل شده است که برخی از محققین برای آن منشأ ثانویه قائل هستند ولی با توجه به شواهد و مدارک موجود از جمله با استفاده از شواهد ژئوشیمیایی به نظر میرسد که این مجموعه مربوط به رسوبگذاری در بخشهای بسیار کم عمق محیط رسوبی و خرد شدن انتقال به مناطق عمیق تر میباشد. نوع دوم گچها در بخش سولفاته از انیدریتهای لایه بندی شده تشکیل شده است که در ابتدا در تناوب با کلسیت بوده و دارای نودولهای انیدریتی میباشند و در نهایت به انیدریت تبدیل میشوند و سرانجام خود به افق کلریدی که درزیر قرار داده ختم میگردند. این افق لایه بندی شده کاملا اولیه بوده و در شرایط مناسب ژئوشیمیایی در حوضه سراب کرده است و به صورت پراکنده و نادر دارای کانی های بلوئدیت و اگوستریت نیز میباشد. بخش دیگر توالی تبخیری گرمسار از افق کلریدی تشکیل شده است که اکثرشامل کانی های هالیت و با گسترش کمتر سیلویت میباشد.
در مطالعه اخیر تقسیم بندی Spencer and Lowenstein (1989) که جامعتر از سایر تقسیم بندی های موجود میباشد مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس این تقسیم بندی اشکال بلوری به سه دسته تقسیم میشوند که شامل:
1- اشکال رسوبی شامل:
I – بلورهای هسته دار شده در کف II – بلورهای پله ای III- بلورهای جناغی
2- اشکال رسوبی بعد از رسوبگذاری و قبل از تدفین شامل:
A- انحلال و رسوبگذاری مجدد: II – سیمانی شدن
3- اشکال دفنی شامل:
A- بافتهای موزائیکی جوش خورده II- بافتهای موزائیکی چند گوش
حال با توجه به طبقه بندی فوق و مطالعه مقاطع نازک تهیه شده از معدن را هراهک بلورهای اولیه با گسترش بسیار محدود مشاهده میشوند که اکثراً از بلورهای مکعب شکل تشکیل شده اند و به نظر میرسد که در کف حوضه رشد کرده باشند. البته این احتمال نیز وجود دارد که بلورهای پله ای یا جناغی که در مرز بین آب و هوا تشکیل می شوند، پس ازهسته سازی و سقوط به کف حوضه از بین رفته وبلورهای مکعب رشدکرده باشد ولی در حال حاضر هیچ اثری از دو نوع بافت مذکور مشاهده نمیشود. همچنین بافتهای مربوط ب انحلال و رسوبگذاری مجدد بصورت محدود مشاهده میشوند که در آن بلورهای مکعبی اولیه که گرد شده اند مجددا توسط بلور مکعب دیگری در بر گرفته شده اند و بلورهای نوع دوم به خاطر کمبود میزان ادخالهای سیال به رنگ روش و شفاف دیده میشوند. پدیده سیمانی شدن نیز بصورت سیمان بین دانه ای که فضاهای بین دانه های هالیت را با سیمان هالیتی شفاف در بر گرفته در این مقاطع مشاهده میشود. بخش اعظم مقاطع تهیه شده از کلریدهای معدن را هراهک در بر گرفته در این مقاطع مشاهده میشود. بخش اعظم مقاطع تهیه شده از کلریدهای معدن را هراهک دارای ویژگیهای بافتی مربوط به اشکال تدفینی هستند که در آن بلورهای هالیت بصورت جوش خورده و با حواشی نا منظم و با ادخالهای سیال بسیار محدود که سبب روشن و شفاف شدن بلورها شده اند وناخالصی های انیدریت به اطراف و حواشی بلورها رانده شده اند، دیده میشوند که بیانگر تاثیر بسیار زیاد فرآیند تدفین پس از تشکیل این بلورها میباشد.
ج – ساختمانهای رسوبی‚ نودولهای انیدریتی که بیانگر رسوبگذاری در محیط های رسوبی کم عمق هستند و نیز ساختمانهای لامینه ای در مجموعه مورد مطالعه مشاهده میشود همچنین اشکال مربوط به فرسایش در شرایط فعلی نظیر حفرات و غراها با ابعاد متفاوت، اشکال انحلالی در نمکها وترکهای چند گوش نیز در این سنگها قابل ملاحظه است.
الف) کانی شناسی
براساس مطالعات میکروسکوپی و نیز استفاده از روش XRD ترکیب کانی شناسی مجموعه تبخیری بررسی و کانی های زیر بر اساس فراوانی به ترتیب زیر در آن مشخص شدند: 1ـ هالیت، 2- انیدریت، 3- ژیپیس، 4ـ سیلویت، 5ـ بلوئدیت و 6ـ آگوستریت. با توجه به طبقه بندی Hardie (1984) مجموعه مورد مطالعه در سیستم شورابه ای Na-k-Mg-So4-Cl قرار میگیرد و بر اساس این سیستم شورابه ای، منبع تامین کننده یونها و املاح، آب های دریایی می باشند.
ب) مطالعات بافتی
مجموعه تبخیری گرمسار از بخشهای کربناته، سولفاته و کلریدی تشکیل شده است که با شیل و مارن و گاهی اوقات ماسه و آهک ماسه ای همراهند. بخش کربناته با گسترش بسیار محدود و در راس توالی بر روی بخش سولفاته قرار گرفته و از آهک میکرایتی فاقد میکروفسیل تشکیل شده است و به صورت تدریجی به بخش سولفاته تبدیل میشوند. بخش سولفاته خود از دو نوع گچ تشکیل شده است که نوع اول به صورت یک کلاهک، توالی تبخیری را در برخی نقاط پوشانده است و از ژیپیس های تخریبی با بافت گرینستون که گاهی کاملاخرد و برشی شده اند تشکیل شده است که برخی از محققین برای آن منشأ ثانویه قائل هستند ولی با توجه به شواهد و مدارک موجود از جمله با استفاده از شواهد ژئوشیمیایی به نظر میرسد که این مجموعه مربوط به رسوبگذاری در بخشهای بسیار کم عمق محیط رسوبی و خرد شدن انتقال به مناطق عمیق تر میباشد. نوع دوم گچها در بخش سولفاته از انیدریتهای لایه بندی شده تشکیل شده است که در ابتدا در تناوب با کلسیت بوده و دارای نودولهای انیدریتی میباشند و در نهایت به انیدریت تبدیل میشوند و سرانجام خود به افق کلریدی که درزیر قرار داده ختم میگردند. این افق لایه بندی شده کاملا اولیه بوده و در شرایط مناسب ژئوشیمیایی در حوضه سراب کرده است و به صورت پراکنده و نادر دارای کانی های بلوئدیت و اگوستریت نیز میباشد. بخش دیگر توالی تبخیری گرمسار از افق کلریدی تشکیل شده است که اکثرشامل کانی های هالیت و با گسترش کمتر سیلویت میباشد.
در مطالعه اخیر تقسیم بندی Spencer and Lowenstein (1989) که جامعتر از سایر تقسیم بندی های موجود میباشد مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس این تقسیم بندی اشکال بلوری به سه دسته تقسیم میشوند که شامل:
1- اشکال رسوبی شامل:
I – بلورهای هسته دار شده در کف II – بلورهای پله ای III- بلورهای جناغی
2- اشکال رسوبی بعد از رسوبگذاری و قبل از تدفین شامل:
A- انحلال و رسوبگذاری مجدد: II – سیمانی شدن
3- اشکال دفنی شامل:
A- بافتهای موزائیکی جوش خورده II- بافتهای موزائیکی چند گوش
حال با توجه به طبقه بندی فوق و مطالعه مقاطع نازک تهیه شده از معدن را هراهک بلورهای اولیه با گسترش بسیار محدود مشاهده میشوند که اکثراً از بلورهای مکعب شکل تشکیل شده اند و به نظر میرسد که در کف حوضه رشد کرده باشند. البته این احتمال نیز وجود دارد که بلورهای پله ای یا جناغی که در مرز بین آب و هوا تشکیل می شوند، پس ازهسته سازی و سقوط به کف حوضه از بین رفته وبلورهای مکعب رشدکرده باشد ولی در حال حاضر هیچ اثری از دو نوع بافت مذکور مشاهده نمیشود. همچنین بافتهای مربوط ب انحلال و رسوبگذاری مجدد بصورت محدود مشاهده میشوند که در آن بلورهای مکعبی اولیه که گرد شده اند مجددا توسط بلور مکعب دیگری در بر گرفته شده اند و بلورهای نوع دوم به خاطر کمبود میزان ادخالهای سیال به رنگ روش و شفاف دیده میشوند. پدیده سیمانی شدن نیز بصورت سیمان بین دانه ای که فضاهای بین دانه های هالیت را با سیمان هالیتی شفاف در بر گرفته در این مقاطع مشاهده میشود. بخش اعظم مقاطع تهیه شده از کلریدهای معدن را هراهک در بر گرفته در این مقاطع مشاهده میشود. بخش اعظم مقاطع تهیه شده از کلریدهای معدن را هراهک دارای ویژگیهای بافتی مربوط به اشکال تدفینی هستند که در آن بلورهای هالیت بصورت جوش خورده و با حواشی نا منظم و با ادخالهای سیال بسیار محدود که سبب روشن و شفاف شدن بلورها شده اند وناخالصی های انیدریت به اطراف و حواشی بلورها رانده شده اند، دیده میشوند که بیانگر تاثیر بسیار زیاد فرآیند تدفین پس از تشکیل این بلورها میباشد.
ج – ساختمانهای رسوبی‚ نودولهای انیدریتی که بیانگر رسوبگذاری در محیط های رسوبی کم عمق هستند و نیز ساختمانهای لامینه ای در مجموعه مورد مطالعه مشاهده میشود همچنین اشکال مربوط به فرسایش در شرایط فعلی نظیر حفرات و غراها با ابعاد متفاوت، اشکال انحلالی در نمکها وترکهای چند گوش نیز در این سنگها قابل ملاحظه است.