کانسار و نقره راو نج دلیجان؛شواهد نهشت رسوبی و دیاژنتیک کانسنگ
دسته | زمین شناسی اقتصادی واکتشاف |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | سومین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران |
نویسنده | سروش مدبری- ابراهیم راستاد |
تاريخ برگزاری | ۱۵ شهریور ۱۳۸۴ |
متن اصلی:
ساختار کلی منطقه شامل سه تاقدیس و دو ناودیس با روند NW-SE است و منطقه معدنی در هسته و یا تاقدیسی جنوبی قرار دارد.
این منطقه چندین فاز تکتونیکی را متحمل شده و شاید مهمترین آنها فاز آلپی جدید است که گسلها و شکستگیهای زیادی را به وجود آورده است، به گونهای که در محدوده کانسار. همبری بسیاری از واحدهای چینهای گسلی بوده و نمیتوان یک توالی کامل را در یک رخنمون دنبال کرد.
تودههای نفوذی منطقه سنی پس از میوسن زیرین داشته و شامل دستههای زیر است:
1ـ دایکهای اسیدی با روند NW-SE،
2ـ دایکهای حدواسط تا بازی با روند NW-SE که دایکهای دسته اول را قطع میکند،
3ـ توده استوک نفوذی ـ زیر آتشفشانی کوه مامو با ترکیب گرانودیوریت تا کوارتز دیوریت.
دو دسته دایک، به فراوانی آهکها و سایر واحدهای چینهای را قطع میکنند، اما هیچگونه دگرسانی قابل ملاحظهای ایجاد نکرده و در موارد محدود منحصر به تغییر رنگ، ایجاد اکسیدهای آهن یا کانیهای رسی و تبلور مجدد میشود، اما چند کانتن اسکارن آهن، همراه با توده نفوذی کوه مامو و اطراف آن، در آهک قم دیده شده است.
پاراژنز کانسار ساده و به طور کلی شامل گالن و پیریت، و مقادیر بسیار کمتری سولفوسالتهای تتراهدریت ـ تنانتیت، اسفالریت و کلکوپیریت است. مطالعات ریزکاو الکترونی وجود مقدار زیادی مس در گالن، و مقدار زیادی نقره در گالن و تتراهدریت ـ تنانتیت، و فاز مستقل آرژنتیت را نیز تأیید کرده است. تجزیه نمونه کانسنگ به وسیله پراش پرتو ایکس نیز وجود منیزیم را نشان میدهد.
در همبری تودههای نفوذی با واحدهای آهکی و نیز در شکستگیهای فراوان منطقه، با استفاده از معرف سرب (ژروم)، جستجو برای آثار کانهزایی انجام شد، اما نشانهای از آن دیده نشد. در ضمن تجزیه شیمیایی دایکها نیز عیار سرب را در حد عیار زمینه نشان میدهد.
با توجه به این مسئله، از توالی چینهای کانسار راونج در سه بخش مجزا و خارج از منطقه معدنی، ستونهای سنگ زمین شیمیایی تهیه شد که در آنها بیهنجاریهای سرب، روی، و مس کاملاً با یکدیگر همخوان بوده و پیروی از افقهای خاصی را نشان میدهد.
پس از به دست آمدن این نتیجه که کانسنگ احتمالاً در افقهای خاصی از واحدهای آهکی متمرکز است و اینکه مناطق معدنی در همین واحدهای دارای آنومالی قرار دارد، به منظور تعیین ارتباط احتمالی کانسنگ با سنگ درونگیر، مطالعات میکروسکوپی و تحلیل رخساره برای دو واحد اصلی که بیشترین فعالیت معدنی در آن انجام شده، صورت گرفت.
افق کانهدار اصلی زیرین یا Ks2، شامل شیل و آهکهای میان لایهای آنهاست که این آهکها حاوی مقادیر اقتصادی کانسنگ است. در این افق سه رخساره تشخیص داده شده است:
1ـ رخساره شیلی: فاقد کانسنگ و محیط تشکیل آن دریایی باز در جلوی سد است.
2ـ رخساره اسپارایتی: آهکهای نازک تا متوسط لایه بین شیلها را در برمیگیرد. گالن به صورت افشان و نیز سیمان، با پیریت و باریت همراه است. این رخساره حاوی ماده آلی فراوانی است که گالن و پیریت فرامبویدال را همراهی میکند. محیط تشکیل این رخساره بر روی سد است.
2ـ رخساره میکرایتی ـ اسپارایتی: شامل سنگهای آهکی تشکیل شده بر روی سد است. در بخشهای میکرایتی ریزلایههای جلبکی حاوی کانه به فراوانی مشاهده میشود و در آن گالن به شکل پراکنده همراه با پیریت فرامبویدال و یا ریزلایهای، با پیروی از ساختار سنگ ظاهر میشود. این رخساره حاوی مقدار کمی میمهتیت، باریت و دولومیت نیز میباشد.
افقکانهدار اصلی بالایی یا km2 شامل حدود 100 متر آهکهای تودهای تا ضخیم لایه صخرهساز و به مقدار کمی دولومیت و شامل رخسارهای زیر است:
1ـ آهک رودیسیت خاکستری: آهک خاکستری روشن محیط زیرکشندی و فاقد کانسنگ.
2ـ آهک ریز لایه خاکستری تیره: ریز لایههای گالن، پیریت یا هر دو یا باریت، به موازات ریز لایههای کلسیتی با اندکی دولومیت دیده میشود. باریت، اسفالریت و کلکوپیریت و تتراهدریت کمی در این رخساره دیده میشود. ساختارهای رسوبی و دیاژنتیکی مانند ژئوپتال، تیپی، ریتمیسیته تبلور دیاژنتیک، استیلولیت، ساختارهای حرکتی، گسلهای دیاژنتیک و … در نمونهها، به ویژه در نمونههای ریز لایهای قابل تشخیص است. وجود قالبهای تبخیری و ریختنما نشانگر محیط تبخیری و فراکشندی برای ریز لایههای روشن و وجود سولفید، مواد آلی و … در ریز لایههای تیره نشانگر محیط میان کشندی است.
3ـ آهک خاکستری تیره برشی و ریز لایهای:ک شامل تناوبی از ریزلایهها با بخشهای برشی است. در بخشهای برشی، قطعات میکرایت در سیمانی از کلسیت و باریت قرار گرفته و فضای بین بلورهای درشت را دولومیت پر میکند. پاراژنز کانسنگ شامل گالن، پیریت (گاهی فرامبویدال)، کمی اسفالریت، تتراهدریت و گلکوپیریت همراه با کلسیت، باریت، دولومیت و گاهی چرت است. پیریت فرامبویدال و گالن به صورت افشان در داخل میکرایت و در بین قطعات برشی به صورت سیمان یافت میشود. وجود ریز لایههای جلبکی، وجود باریت نسبتاً فراوان، رنگ تیره و .. نشانگر محیط میان کشندی برای این رخساره است.
4ـ آهک میکرایتی ـ آسپارایتی خاکستری تیره: بخشهای میکرایتی به صورت عدسی در داخل بخشهای اسپارایتی قرار میگیرد. پیریت فرامبویدال همراه با گالن افشان در میکرایت و همراه با باریت و مواد آلی به صورت افشان و نیز سیمان در اسپارایت یافت میشود. وجود جلبکهای خاص، خارپوستها، اینتراکلاست و … محیط زیر کشندی را برای این رخساره نشان میدهد.
5ـ دولومیت سیاه جلبکی ریز لایهای: این رخساره عدسیهای ناپیوستهای را با پاراژنز گالن، پیریت (گاه فرامبویدال)، تتراهدریت، اسفالریت، کلکوپیریت همراه با دولومیت، باریت و کمی کوارتز (شامل دولومیت، باریت، گالن و کمی پیریت درشتدانهتر) با یکدیگر در تناوب است. ریز لایههای جلبکی، تناوب ریتمی، باریت، ماده آلی فراوان و دولومیت، محیط میان کشندی را برای این رخساره تأیید میکند. ساختارهای مهم رسوبی و دیاژنتیک این رخساره عبارت است از: ریز لایههای رسوبی، ریزگسل، ژئوپتال، بافت عدسی، ریزلایههای موجدار و …
مهمترین مشاهدات در رابطه با کانسار راونج به شرح زیر است:
1ـ کانسار راونج بخشی از کمربند فلززایی سرب ـ روی ـ باریم ـ آهن ـ مس ـ فلور ایران مرکزی است که همگی در واحدهای کربناتی کرتاسه زیرین قرار دارند.
2ـ هیچ گونه کانهزایی با مناطق شکستگی و تودههای نفوذی همراه نیست.
3ـ سنگ در برگیرنده کانسنگ، به طور معمول آهکی و گاهی آهک دولومیتی یا دولومیت است.
4ـ افقهای کانهدار اصلی، در فواصل دورتر از منطقه معدنکاری شده نیز بیهنجاری ژئوشیمیایی سرب بالایی نشان میدهند.
5ـ پاراژنز کانسنگ ساده است و گالن و سولفوسالتها، مهمترین کانههای سرب و نقره میباشند.
6ـ کانسنگ با جلبکها و پهنههای استروماتولیتی همراهی نزدیکی نشان میدهد.
7ـ ساخت و بافت کانسنگ چینهکران تا چینهسان و شامل عدسیهای همشیب با لایهبندی، ریز لایهبندی، بافت افشان در میکرایت، ژئوپتال، گسلها وشکستگیهای دیاژنتیک و … ریزلایههای کانسنگ و کانیهای سنگساز را به طور همسان تحت تأثیر قرار دادهاند.
8ـ کانسنگ و سنگ درونگیر، در مقیاسهای مختلف از رخنمون تا میکروپروب همخوانی نشان میدهند.
ساختار کلی منطقه شامل سه تاقدیس و دو ناودیس با روند NW-SE است و منطقه معدنی در هسته و یا تاقدیسی جنوبی قرار دارد.
این منطقه چندین فاز تکتونیکی را متحمل شده و شاید مهمترین آنها فاز آلپی جدید است که گسلها و شکستگیهای زیادی را به وجود آورده است، به گونهای که در محدوده کانسار. همبری بسیاری از واحدهای چینهای گسلی بوده و نمیتوان یک توالی کامل را در یک رخنمون دنبال کرد.
تودههای نفوذی منطقه سنی پس از میوسن زیرین داشته و شامل دستههای زیر است:
1ـ دایکهای اسیدی با روند NW-SE،
2ـ دایکهای حدواسط تا بازی با روند NW-SE که دایکهای دسته اول را قطع میکند،
3ـ توده استوک نفوذی ـ زیر آتشفشانی کوه مامو با ترکیب گرانودیوریت تا کوارتز دیوریت.
دو دسته دایک، به فراوانی آهکها و سایر واحدهای چینهای را قطع میکنند، اما هیچگونه دگرسانی قابل ملاحظهای ایجاد نکرده و در موارد محدود منحصر به تغییر رنگ، ایجاد اکسیدهای آهن یا کانیهای رسی و تبلور مجدد میشود، اما چند کانتن اسکارن آهن، همراه با توده نفوذی کوه مامو و اطراف آن، در آهک قم دیده شده است.
پاراژنز کانسار ساده و به طور کلی شامل گالن و پیریت، و مقادیر بسیار کمتری سولفوسالتهای تتراهدریت ـ تنانتیت، اسفالریت و کلکوپیریت است. مطالعات ریزکاو الکترونی وجود مقدار زیادی مس در گالن، و مقدار زیادی نقره در گالن و تتراهدریت ـ تنانتیت، و فاز مستقل آرژنتیت را نیز تأیید کرده است. تجزیه نمونه کانسنگ به وسیله پراش پرتو ایکس نیز وجود منیزیم را نشان میدهد.
در همبری تودههای نفوذی با واحدهای آهکی و نیز در شکستگیهای فراوان منطقه، با استفاده از معرف سرب (ژروم)، جستجو برای آثار کانهزایی انجام شد، اما نشانهای از آن دیده نشد. در ضمن تجزیه شیمیایی دایکها نیز عیار سرب را در حد عیار زمینه نشان میدهد.
با توجه به این مسئله، از توالی چینهای کانسار راونج در سه بخش مجزا و خارج از منطقه معدنی، ستونهای سنگ زمین شیمیایی تهیه شد که در آنها بیهنجاریهای سرب، روی، و مس کاملاً با یکدیگر همخوان بوده و پیروی از افقهای خاصی را نشان میدهد.
پس از به دست آمدن این نتیجه که کانسنگ احتمالاً در افقهای خاصی از واحدهای آهکی متمرکز است و اینکه مناطق معدنی در همین واحدهای دارای آنومالی قرار دارد، به منظور تعیین ارتباط احتمالی کانسنگ با سنگ درونگیر، مطالعات میکروسکوپی و تحلیل رخساره برای دو واحد اصلی که بیشترین فعالیت معدنی در آن انجام شده، صورت گرفت.
افق کانهدار اصلی زیرین یا Ks2، شامل شیل و آهکهای میان لایهای آنهاست که این آهکها حاوی مقادیر اقتصادی کانسنگ است. در این افق سه رخساره تشخیص داده شده است:
1ـ رخساره شیلی: فاقد کانسنگ و محیط تشکیل آن دریایی باز در جلوی سد است.
2ـ رخساره اسپارایتی: آهکهای نازک تا متوسط لایه بین شیلها را در برمیگیرد. گالن به صورت افشان و نیز سیمان، با پیریت و باریت همراه است. این رخساره حاوی ماده آلی فراوانی است که گالن و پیریت فرامبویدال را همراهی میکند. محیط تشکیل این رخساره بر روی سد است.
2ـ رخساره میکرایتی ـ اسپارایتی: شامل سنگهای آهکی تشکیل شده بر روی سد است. در بخشهای میکرایتی ریزلایههای جلبکی حاوی کانه به فراوانی مشاهده میشود و در آن گالن به شکل پراکنده همراه با پیریت فرامبویدال و یا ریزلایهای، با پیروی از ساختار سنگ ظاهر میشود. این رخساره حاوی مقدار کمی میمهتیت، باریت و دولومیت نیز میباشد.
افقکانهدار اصلی بالایی یا km2 شامل حدود 100 متر آهکهای تودهای تا ضخیم لایه صخرهساز و به مقدار کمی دولومیت و شامل رخسارهای زیر است:
1ـ آهک رودیسیت خاکستری: آهک خاکستری روشن محیط زیرکشندی و فاقد کانسنگ.
2ـ آهک ریز لایه خاکستری تیره: ریز لایههای گالن، پیریت یا هر دو یا باریت، به موازات ریز لایههای کلسیتی با اندکی دولومیت دیده میشود. باریت، اسفالریت و کلکوپیریت و تتراهدریت کمی در این رخساره دیده میشود. ساختارهای رسوبی و دیاژنتیکی مانند ژئوپتال، تیپی، ریتمیسیته تبلور دیاژنتیک، استیلولیت، ساختارهای حرکتی، گسلهای دیاژنتیک و … در نمونهها، به ویژه در نمونههای ریز لایهای قابل تشخیص است. وجود قالبهای تبخیری و ریختنما نشانگر محیط تبخیری و فراکشندی برای ریز لایههای روشن و وجود سولفید، مواد آلی و … در ریز لایههای تیره نشانگر محیط میان کشندی است.
3ـ آهک خاکستری تیره برشی و ریز لایهای:ک شامل تناوبی از ریزلایهها با بخشهای برشی است. در بخشهای برشی، قطعات میکرایت در سیمانی از کلسیت و باریت قرار گرفته و فضای بین بلورهای درشت را دولومیت پر میکند. پاراژنز کانسنگ شامل گالن، پیریت (گاهی فرامبویدال)، کمی اسفالریت، تتراهدریت و گلکوپیریت همراه با کلسیت، باریت، دولومیت و گاهی چرت است. پیریت فرامبویدال و گالن به صورت افشان در داخل میکرایت و در بین قطعات برشی به صورت سیمان یافت میشود. وجود ریز لایههای جلبکی، وجود باریت نسبتاً فراوان، رنگ تیره و .. نشانگر محیط میان کشندی برای این رخساره است.
4ـ آهک میکرایتی ـ آسپارایتی خاکستری تیره: بخشهای میکرایتی به صورت عدسی در داخل بخشهای اسپارایتی قرار میگیرد. پیریت فرامبویدال همراه با گالن افشان در میکرایت و همراه با باریت و مواد آلی به صورت افشان و نیز سیمان در اسپارایت یافت میشود. وجود جلبکهای خاص، خارپوستها، اینتراکلاست و … محیط زیر کشندی را برای این رخساره نشان میدهد.
5ـ دولومیت سیاه جلبکی ریز لایهای: این رخساره عدسیهای ناپیوستهای را با پاراژنز گالن، پیریت (گاه فرامبویدال)، تتراهدریت، اسفالریت، کلکوپیریت همراه با دولومیت، باریت و کمی کوارتز (شامل دولومیت، باریت، گالن و کمی پیریت درشتدانهتر) با یکدیگر در تناوب است. ریز لایههای جلبکی، تناوب ریتمی، باریت، ماده آلی فراوان و دولومیت، محیط میان کشندی را برای این رخساره تأیید میکند. ساختارهای مهم رسوبی و دیاژنتیک این رخساره عبارت است از: ریز لایههای رسوبی، ریزگسل، ژئوپتال، بافت عدسی، ریزلایههای موجدار و …
مهمترین مشاهدات در رابطه با کانسار راونج به شرح زیر است:
1ـ کانسار راونج بخشی از کمربند فلززایی سرب ـ روی ـ باریم ـ آهن ـ مس ـ فلور ایران مرکزی است که همگی در واحدهای کربناتی کرتاسه زیرین قرار دارند.
2ـ هیچ گونه کانهزایی با مناطق شکستگی و تودههای نفوذی همراه نیست.
3ـ سنگ در برگیرنده کانسنگ، به طور معمول آهکی و گاهی آهک دولومیتی یا دولومیت است.
4ـ افقهای کانهدار اصلی، در فواصل دورتر از منطقه معدنکاری شده نیز بیهنجاری ژئوشیمیایی سرب بالایی نشان میدهند.
5ـ پاراژنز کانسنگ ساده است و گالن و سولفوسالتها، مهمترین کانههای سرب و نقره میباشند.
6ـ کانسنگ با جلبکها و پهنههای استروماتولیتی همراهی نزدیکی نشان میدهد.
7ـ ساخت و بافت کانسنگ چینهکران تا چینهسان و شامل عدسیهای همشیب با لایهبندی، ریز لایهبندی، بافت افشان در میکرایت، ژئوپتال، گسلها وشکستگیهای دیاژنتیک و … ریزلایههای کانسنگ و کانیهای سنگساز را به طور همسان تحت تأثیر قرار دادهاند.
8ـ کانسنگ و سنگ درونگیر، در مقیاسهای مختلف از رخنمون تا میکروپروب همخوانی نشان میدهند.