مطالعات سنگ چینه شناسی سازند شوریجه در مقطع رادکان ـ بارو، جنوب شرق قوچان و مقایسه آن با مقاطع چشمه گیلاس، دره خور و گردنه مزدوران
دسته | چینه شناسی و فسیل شناسی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | سومین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران |
نویسنده | مهدی نجفی- رضا نداف- سیدرضا موسوی حرمی |
تاريخ برگزاری | ۱۶ شهریور ۱۳۸۴ |
متن اصلی:
1ـ مقطع رادکان ـ بارو
این مقطع در 24 کیلومتری جاده اصلی قوچان ـ مشهد قرار گرفته است. در این مقطع رسوبات سازند شوریجه با مرزی تند و مشخص بر روی رسوبات کربناته دریایی سازند مزدوران واقع شده و این توالی به طور تدریجی به رسوبات کربناته سازند تیرگان تبدیل میگردند. ضخامت سازند 782 متر اندازهگیری شده و براساس خصوصیات سنگشناختی به 3 بخش تقسیم گردیده است.
بخش زیرین: 511 متر، شامل رخساره کربناته ـ آواری ـ تبخیری با سنگهای شیل، ساب لیتار نایت، اُاُمیکرایت، دولومیت، دولومیت، اسپارایت، بایومیکرایت و بالاخره مارن میباشد. آلوکمهای موجود در رخسارههای این بخش شامل قطعاتی از صدف براکیوپود، پلسیپود، کرینوئید، استراکود، فرامینیفر و اُاُئیدها میباشند.
آثاری از فسیل گیاهی در ماسهسنگها و نمونههای ایزوله استراکود در طبقات مارنی وجود دارند. سن بخش تحتانی مقطع با حضور Calpionella alpina در رخصاره پلاژیک اشکوب والانژیتین و فرامینیفرهای Gaudryinella sherlocki و بالاخره Feurtillia caspiansias اشکوب هوتروین تعیین گردیده است.
بخش میانی: 5/193 متر رخساره کربناته و شامل اُاُاسپارت و بیومیکرایت است.
بخش فوقانی: 5/77 متر رخساره کربناته ـ تخریبی بوده و شامل شیل، سنگ آهک فسیلدار و کوارتز آرنایت میباشد.
2ـ مقطع چشمه گیلاس
این مقطع در 16 کیلومتری شمال شرق شهر چناران شمال غرب مشهد واقع است. کنتاکت تحتانی و فوقانی سازند شوریجه در این مقطع با سازندهای مزدوران و تیرگان تدریجی است. ضخامت سازند 496 متر بوده و براساس خصوصیات لیتولوژیکی به 3 بخش تقسیم گردیده است (م ـ نجفی و همکار، زیرچاپ).
بخش زیرین: 173 متر، شامل رخساره آواری ـ تبخیری ـ کربناته با رسوبات ماسهسنگ قرمز گچدار همراه میان لایههای آهک، آهک دولومیتی، مارن، شیل، گچ و همچنین کنگلومرا است.
بخش میانی: 172 متر رخساره آواری ـ تبخیری شامل ماسهسنگ، کنگلومرا و مارن دولومیتی میباشد.
بخش فوقانی: 151 متر رخساره آواری ـ کربناته با لیتولوژی ماسه سنگ، دولومیت و آهک اُاُالیتی است.
3ـ مقطع دره خور
این مقطع در دماغه شرقی تاقدیس خور در 50 کیلومتری شمال شرق مشهد واقع است. سطح تماس آن با سازند مزدوران تدریجی و با سازند تیرگان تند است. ضخامت این مقطع 980 متر و به 3 بخش مشخص قابل تفکیک است (افشار حرب1373).
بخش زیرین: 334 متر، شامل رخساره آواری تبخیری از قبیل شیل، ماسهسنگ، آهک و گچ است.
بخش میانی: 276 متر، شامل رخساره کربناته تبخیری از سنگ آهک، گچ، ماسه سنگ است.
بخش فوقانی: 371 متر، شامل رخساره آواری از قبیل ماسهسنگ و شیل میباشد.
4ـ مقطع گردنه مزدوران
این مقطع در گردنهای به همین نام در 80 کیلومتری شرق مشهد واقع است. این مقطع 270 متر ضخامت داشته و به طور عمده از 3 بخش تشکیل شده که عبارتند از: بخش تحتانی 103 متر و شامل ماسه سنگ و شیل، بخش میانی 75 متر که شامل یک بخشی کنگلومرایی است و بالاخره بخش فوقانی که دارای 92 متر ضخامت و بیشتر ماسه سنگ است.
1ـ مقطع رادکان ـ بارو
این مقطع در 24 کیلومتری جاده اصلی قوچان ـ مشهد قرار گرفته است. در این مقطع رسوبات سازند شوریجه با مرزی تند و مشخص بر روی رسوبات کربناته دریایی سازند مزدوران واقع شده و این توالی به طور تدریجی به رسوبات کربناته سازند تیرگان تبدیل میگردند. ضخامت سازند 782 متر اندازهگیری شده و براساس خصوصیات سنگشناختی به 3 بخش تقسیم گردیده است.
بخش زیرین: 511 متر، شامل رخساره کربناته ـ آواری ـ تبخیری با سنگهای شیل، ساب لیتار نایت، اُاُمیکرایت، دولومیت، دولومیت، اسپارایت، بایومیکرایت و بالاخره مارن میباشد. آلوکمهای موجود در رخسارههای این بخش شامل قطعاتی از صدف براکیوپود، پلسیپود، کرینوئید، استراکود، فرامینیفر و اُاُئیدها میباشند.
آثاری از فسیل گیاهی در ماسهسنگها و نمونههای ایزوله استراکود در طبقات مارنی وجود دارند. سن بخش تحتانی مقطع با حضور Calpionella alpina در رخصاره پلاژیک اشکوب والانژیتین و فرامینیفرهای Gaudryinella sherlocki و بالاخره Feurtillia caspiansias اشکوب هوتروین تعیین گردیده است.
بخش میانی: 5/193 متر رخساره کربناته و شامل اُاُاسپارت و بیومیکرایت است.
بخش فوقانی: 5/77 متر رخساره کربناته ـ تخریبی بوده و شامل شیل، سنگ آهک فسیلدار و کوارتز آرنایت میباشد.
2ـ مقطع چشمه گیلاس
این مقطع در 16 کیلومتری شمال شرق شهر چناران شمال غرب مشهد واقع است. کنتاکت تحتانی و فوقانی سازند شوریجه در این مقطع با سازندهای مزدوران و تیرگان تدریجی است. ضخامت سازند 496 متر بوده و براساس خصوصیات لیتولوژیکی به 3 بخش تقسیم گردیده است (م ـ نجفی و همکار، زیرچاپ).
بخش زیرین: 173 متر، شامل رخساره آواری ـ تبخیری ـ کربناته با رسوبات ماسهسنگ قرمز گچدار همراه میان لایههای آهک، آهک دولومیتی، مارن، شیل، گچ و همچنین کنگلومرا است.
بخش میانی: 172 متر رخساره آواری ـ تبخیری شامل ماسهسنگ، کنگلومرا و مارن دولومیتی میباشد.
بخش فوقانی: 151 متر رخساره آواری ـ کربناته با لیتولوژی ماسه سنگ، دولومیت و آهک اُاُالیتی است.
3ـ مقطع دره خور
این مقطع در دماغه شرقی تاقدیس خور در 50 کیلومتری شمال شرق مشهد واقع است. سطح تماس آن با سازند مزدوران تدریجی و با سازند تیرگان تند است. ضخامت این مقطع 980 متر و به 3 بخش مشخص قابل تفکیک است (افشار حرب1373).
بخش زیرین: 334 متر، شامل رخساره آواری تبخیری از قبیل شیل، ماسهسنگ، آهک و گچ است.
بخش میانی: 276 متر، شامل رخساره کربناته تبخیری از سنگ آهک، گچ، ماسه سنگ است.
بخش فوقانی: 371 متر، شامل رخساره آواری از قبیل ماسهسنگ و شیل میباشد.
4ـ مقطع گردنه مزدوران
این مقطع در گردنهای به همین نام در 80 کیلومتری شرق مشهد واقع است. این مقطع 270 متر ضخامت داشته و به طور عمده از 3 بخش تشکیل شده که عبارتند از: بخش تحتانی 103 متر و شامل ماسه سنگ و شیل، بخش میانی 75 متر که شامل یک بخشی کنگلومرایی است و بالاخره بخش فوقانی که دارای 92 متر ضخامت و بیشتر ماسه سنگ است.

مقایسه ستون چینهشناسی سازند شوریجه در مناطق مورد مطالعه
با توجه به شکل 1 در مقطع رادکان ـ بارو بخش آواری ـ کربناته ـ تبخیری زیرین (I) با ضخامت 510 متر شامل 159 متر طبقات کربناته، 326 متر شیل، مارن ماسه سنگ و دولومیت است. بخش آواری ـ تبخیری ـ کربناته زیرین مقطع چشمه گیلاس شامل 173 متر رسوبات ماسه سنگ قرمز گچدار، آهک، مارن، شیل و گچ و در مقطع درهخور بخش آواری ـ تبخیری زیرین شامل 324 متر سنگهای آواری، کربناته و گچ و بالاخره مقطع گردنه مزدوران شامل 104 متر سنگهای آواری است. لذا در این بخش ضخامت طبقات کربناته به ترتیب از غرب و شرق کاهش یافته و در مقطع آخری وجود ندارد.
بخش میانی (II) سازند در مقطع رادکان ـ بارو کربناته بوده و 190 متر ضخامت دارد. در مقطع چشمه گیلاس آواری ـ تبخیری 172 متر سنگهای آواری و اندکی تبخیری است. در مقطع درهخور ضخامت 276 متری این بخش کربناته ـ تبخیری و شامل 47 متر لایههای کربناته، 88 متر ماسه سنگ و حدود 16 متر شیل، گچ و دولومیت است. طبقات کربناته در این بخش فقط در مقاطع رادکان ـ بارو و درهخور مشاهده میشوند.
بخش فوقانی (III) سازند در مقطع رادکان ـ بارو با ضخامت 5/77 متر بخشی کربناته ـ آواری شامل سنگهای کربناته (43 متر)، ماسه سنگ (20 متر) و شیل (5/13 متر) میباشد. بخش آواری ـ کربناته مقطع چشمه گیلاس 151 متر رسوبات ماسه سنگ دولومیت و سنگ آهک است. در مقطع درهخور ضخامت 371 متری این بخش آواری را 280 متر ماسه سنگ و مابقی را شیل و مارن تشکیل میدهند در مقطع گردنه مزدوران این بخش شامل 92 متر ماسه سنگ، شیل و کنگلومرا است. لذا بخش فوقانی سازند شوریجه در مقطع رادکان ـ بارو را بیشتر سنگهای کربناته تشکیل میدهند به طوری به سمت شرق به ضخامت طبقات آواری افزوده شده و در مقاطع دره خور و گردنه مزدوران تماماً آواری است.
دیرینه جغرافیایی نواحی مورد مطالعه
با توجه به شکل 2 که نقشه دیرینه جغرافیایی پیشنهادی مناطق مورد مطالعه را نشان میدهد، در بخش تحتانی (شکل I ـ 2) با توجه به میکروفاسیسهای مطالعه شده رسوبات مقاطع گردنه مزدوران و چشمه گیلاس مربوط به محیط قارهای و دشت ساحلی بوده و رسوبات مقاطع درهخور و رادکان ـ بارو محیط مردابی را نشان میدهند. البته مقطع رادکان ـ بارو متأثر از محیط دریایی نیز بوده است.
در بخش میانی (شکل II ـ 2) رسوبات مقاطع گردنه مزدوران و چشمه گیلاس همچنان مربوط به محیط قارهای و دشت ساحلی بوده ولی پیشروی دریا از سوی شمال غرب سبب تشکیل رسوبات دریایی در مقطع رادکان ـ بارو میگردد ولی محیط مردابی در درهخور همچنان حاکم بوده است.
در بخش فوقانی (شکل III ـ 2) مقاطع در گردنه مزدوران و درهخور محیطی قارهای بوده و در مقاطع چشمه گیلاس و رادکان ـ بارو محیط مردابی است.
پسروی دریا از طرف جنوب شرق و شمال غرب در اواخر کیمریجین سبب ایجاد شرایط حوضه خشکی در جنوب و جنوب شرق گردیده و فعالیت حرکات قائم بلوکهای گسله که همزمان با رسوبگذاری فعال بودهاند و با ایجاد هورست و گرابن در تغییر رخساره واحدهای سنگی و نبودهای رسوبی نقش داشته، موجب شده که رخساره های سازند شوریجه در محیط های مختلف تشکیل شوند.
با توجه به شکل 1 در مقطع رادکان ـ بارو بخش آواری ـ کربناته ـ تبخیری زیرین (I) با ضخامت 510 متر شامل 159 متر طبقات کربناته، 326 متر شیل، مارن ماسه سنگ و دولومیت است. بخش آواری ـ تبخیری ـ کربناته زیرین مقطع چشمه گیلاس شامل 173 متر رسوبات ماسه سنگ قرمز گچدار، آهک، مارن، شیل و گچ و در مقطع درهخور بخش آواری ـ تبخیری زیرین شامل 324 متر سنگهای آواری، کربناته و گچ و بالاخره مقطع گردنه مزدوران شامل 104 متر سنگهای آواری است. لذا در این بخش ضخامت طبقات کربناته به ترتیب از غرب و شرق کاهش یافته و در مقطع آخری وجود ندارد.
بخش میانی (II) سازند در مقطع رادکان ـ بارو کربناته بوده و 190 متر ضخامت دارد. در مقطع چشمه گیلاس آواری ـ تبخیری 172 متر سنگهای آواری و اندکی تبخیری است. در مقطع درهخور ضخامت 276 متری این بخش کربناته ـ تبخیری و شامل 47 متر لایههای کربناته، 88 متر ماسه سنگ و حدود 16 متر شیل، گچ و دولومیت است. طبقات کربناته در این بخش فقط در مقاطع رادکان ـ بارو و درهخور مشاهده میشوند.
بخش فوقانی (III) سازند در مقطع رادکان ـ بارو با ضخامت 5/77 متر بخشی کربناته ـ آواری شامل سنگهای کربناته (43 متر)، ماسه سنگ (20 متر) و شیل (5/13 متر) میباشد. بخش آواری ـ کربناته مقطع چشمه گیلاس 151 متر رسوبات ماسه سنگ دولومیت و سنگ آهک است. در مقطع درهخور ضخامت 371 متری این بخش آواری را 280 متر ماسه سنگ و مابقی را شیل و مارن تشکیل میدهند در مقطع گردنه مزدوران این بخش شامل 92 متر ماسه سنگ، شیل و کنگلومرا است. لذا بخش فوقانی سازند شوریجه در مقطع رادکان ـ بارو را بیشتر سنگهای کربناته تشکیل میدهند به طوری به سمت شرق به ضخامت طبقات آواری افزوده شده و در مقاطع دره خور و گردنه مزدوران تماماً آواری است.
دیرینه جغرافیایی نواحی مورد مطالعه
با توجه به شکل 2 که نقشه دیرینه جغرافیایی پیشنهادی مناطق مورد مطالعه را نشان میدهد، در بخش تحتانی (شکل I ـ 2) با توجه به میکروفاسیسهای مطالعه شده رسوبات مقاطع گردنه مزدوران و چشمه گیلاس مربوط به محیط قارهای و دشت ساحلی بوده و رسوبات مقاطع درهخور و رادکان ـ بارو محیط مردابی را نشان میدهند. البته مقطع رادکان ـ بارو متأثر از محیط دریایی نیز بوده است.
در بخش میانی (شکل II ـ 2) رسوبات مقاطع گردنه مزدوران و چشمه گیلاس همچنان مربوط به محیط قارهای و دشت ساحلی بوده ولی پیشروی دریا از سوی شمال غرب سبب تشکیل رسوبات دریایی در مقطع رادکان ـ بارو میگردد ولی محیط مردابی در درهخور همچنان حاکم بوده است.
در بخش فوقانی (شکل III ـ 2) مقاطع در گردنه مزدوران و درهخور محیطی قارهای بوده و در مقاطع چشمه گیلاس و رادکان ـ بارو محیط مردابی است.
پسروی دریا از طرف جنوب شرق و شمال غرب در اواخر کیمریجین سبب ایجاد شرایط حوضه خشکی در جنوب و جنوب شرق گردیده و فعالیت حرکات قائم بلوکهای گسله که همزمان با رسوبگذاری فعال بودهاند و با ایجاد هورست و گرابن در تغییر رخساره واحدهای سنگی و نبودهای رسوبی نقش داشته، موجب شده که رخساره های سازند شوریجه در محیط های مختلف تشکیل شوند.



