بررسی زمین لرزه بیستم اردیبهشت ماه ۱۳۷۶ قاینات از دیدگاه زمین شناسی
دسته | لرزه زمین ساخت |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | سومین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران |
نویسنده | مژگان کمالی اردکانی- ابوالفضل کریمی مقدم |
تاريخ برگزاری | ۱۸ شهریور ۱۳۸۴ |
متن اصلی:
از جمله علل لرزهخیزی این مناطق وجود گسلهای عمیق و فعالیت آنها، وجود سوچر زونهایی که با تیغههای افیولیتی مشخص میشوند و حکایت از مناطق برخوردی صفحات دارند، نیروهای کوهزایی، فشارهای تکنیکی و چرخش خرده قاره لوت، تشخیص داده شده است.
بحث و نتیجهگیری
در این مقاله به بحث پیرامون سه موضوع: ویژگیهای ژئوتکنیکی زمینلرزه، برداشتهای ساختاری از مناطق تخریب شده و لرزهخیزی شرق ایران میپردازیم.
گسیختگی زمین یکی از نمودهای بارز این زمینلرزه است که طی آن طول گسلش به 135 کیلومتر میرسد. این گسل جدید عموماً دارای روند شمال غرب ـ جنوب شرق بوده و سازوکار آن به صورت غالب امتداد لغز راستبر با مؤلفه جابهجایی افقی حدود 3 متر و مؤلفه قائم 120 سانتیمتر (آئینههای گسلی در استند و کوههای آهنگران) و شیب صفحه گسل Sw °85 که بیشتر در اثر کشش به وجود آمده است، میباشد. در مواردی مانند روستای آبیز، سازوکار گسل از نوع معکوس (تراستی) است که در اثر تنشهای تراکمی به وجود آمده است به طوری که ارتفاع فرا دیواره تراست به 6 الی 7 سانتیمتر میرسد. شروع این گسلش از روستای آواز در گزیک با روند شمالی ـ جنوبی آغاز میشود. این روند در روستاهای گرماب، گزخت، سپستان و بعد از آن در کوههای میرزاعرب و آهنگران تا روستای اردکول و حاجیآباد شمال غرب ـ جنوب شرق بوده و تا نزدیک روستای کریزان ادامه پیدا میکند. در شمال روستای کریزان با چرخشی به سمت شمال شرق از روستاهای تپهخان، کالشور و گلوریک عبور کرده و در نواحی بنیاباد با زاویه حاده به گسل خضری میپیوندد.
از نظر ساختاری، محور چینها و تمامی ساختارهای تکتونیکی دارای روند ثابتی نیستند و مرتباً روندها تغییر مییابد. چرخش بلوک لوت در جهت خلاف عقربههای ساعت عامل مهم تغییر روندهای ساختاری از جمله تغییر روند گسلش جدید است.
بر اثر نیروهای تکتونیکی، این مناطق توسط گسلها و چینها تغییر شکل یافتهاند که امتداد کلی محورهای چین و دیگر ساختارهای تکتونیکی شمال غرب ـ جنوب شرق است. زاویه شیب یالهای چین °60-°40 بوده و اکثر یالها برگشتهاند درز و شکافها و خردشدگی سنگها در جهات مختلف، وجود درههای گسلی فراوان، آئینههای گسلی جدید و قدیم، وجود چشمههای گسلی با دبی بالا، همگلی حکایت از فعالیت شدید تکتونیکی در منطقه دارند.
از جمله ویژگیهای ژئوتکنیکی این زلزله، زمینلغزشهای فراوانی است که در این مناطق به چشم میخورند. این زمینلغزشها خسارات زیادی به باغات و راههای ارتباطی وارد کردهاند. ایجاد ترک در دامنههای مشرف به راههای ارتباطی، لغزشهایی را در آینده سبب خواهند شد.
سنگریزش (Rock Fall) از جمله پدیدههای ژئوتکنیکی است که در سرتاسر مناطق زلزلهزده به وفور مشاهده میشود. اوج این ریزشها در روستای گرماب در کوههای میرزاعرب است که حجم زیادی از کوه فرو ریخته است. ریزش سنگ از کوه باعث تخریب فراوان در روستاها و مسدود شدن راههای ارتباطی (روستاهای شوشک، اردکول و …) شده است. بسته بودن راههای ارتباطی مانع کمکرسانی در ساعات اولیه به آسیبدیدگان شده است.
تأثیر زمینلرزه بر روی هیدروژئولوژی منطقه نیز مشهود بوده و عموماً باعث ازدیاد آب چشمهها و چاهها گردیده است. در مواردی باعث پیدایش چشمههای جدید با دبی بالا (استند، محمدآباد) شده است، اما در مناطقی مانند آواز و گزیک چشمهها و چاههای خشکیده در اثر زلزله مشاهده میشود.
پدیده سینک هول از جمله مشخصات زمینلرزه است که طی آن حفرات زیرزمینی مانند قناتها و قبور فرو ریخته و گودافتادگیهایی در سطح سبب است.
روانگرایی نیز پدیده دیگری است که در مناطق کالشور، تپهخانه و گلوریک، در امتداد گسلش جدید به وفور مشاهده میشود. همزمان با این زمینلرزه، فوران چشمههای لحظهای از آب و ماسه دیده شده است.
زلزله پدیدهای آشنا و مأنوس برای این مناطق است چون دوره بازگشت زلزله، 18 سال بوده و به طور معمول عمده روستاهای این مناطق، چندین بار ویران و دوباره بنا شدهاند. ویرانههای برجا مانده از زلزلههای قبلی و قبرستانهای متعدد شاهد این مدعاست.
زمینلرزههای مانند زمینلرزه 10 ژانویه 1493 مؤمنآباد، (غرب بیرجند)، زمینلرزه 15 فوریه 1549 (شرق قاین)، زمینلرزه 14 نوامبر 1979 کریزان و 27 نوامبر 1979 کولی از مهمترین زمینلرزههای این مناطق هستند.
زلزلههایی با بزرگی بیش از 7 ریشتر معمولاً با گسلهای اصلی و فعالیت آنها در ارتباط هستند. این زمینلرزه نیز در ارتباط با فعالیت گسل اصلی این مناطق یعنی گسل نهبندان است. گسلهایی که در مناطق شرقی کشور عامل زمینلرزههای مهیب بودهاند عبارتند از گسل درونه، گسل نایبند و گسل نهبندان یا گسلهای محدودکننده شرق ایران.
در اطراف خرده قاره لوت افیولیتها یا آمیزههای افیولیتی به صورت تیغههایی در امتداد گسلهای فوقالذکر مشاهده میشوند که مشخصکننده محل برخورد صفحات در گذشته بوده و وزن مخصوص بالای آنها حالت عدم تجانس در ساختمان پوستهای را در این مناطق به وجود آورده است.
با توجه به نفشه لرزه زمین ساخت ایران حدود 12% از زلزلههای حادث شده در سالهای 1981-1900 در بلوک لوت اتفاق افتاده و 5/8% آنها بزرگی بیش از 6 ریشتر داشتهاند.
به طور خلاصه علل لرزهخیزی شرق ایران را میتوان بدین شرح بیان نمود:
1ـ وجود گسلهای عمیق و فعالیت آنها در این مناطق
2ـ وجود تیغههای افیولیتی به عنوان بقایای پوسته اقیانوسی در امتداد شکستگیها و روراندگیها و ایجاد حالت عدم تعادل در حاشیه گسلها که بیانگر محیط برخوردی صفحات همگراست.
3ـ نیروهای کوهزایی مربوط به فاز کوهزایی آلپاید که هنوز هم ادامه دارد و در واقع ایران در قسمت میانی این کمربند کوهزایی قرار گرفته است.
4ـ حرکات همگرای صفحات ایران و عربستان که صفحه ایران را تحت یک تنش دائمی قرار میدهد.
5ـ مسئله چرخش خرده قاره لوت که مقدار این چرخش تاکنون °135 در جهت خلاف عقربههای ساعت است.
6ـ فرورانش پوسته اقیانوسی هند به زیر مکران، فرونشینی جازموریان و در نتیجه آن حرکات گسلهایی مانند گسل زندان و گسلهای اصلی منطقه که از آنها نام بردیم.
از جمله علل لرزهخیزی این مناطق وجود گسلهای عمیق و فعالیت آنها، وجود سوچر زونهایی که با تیغههای افیولیتی مشخص میشوند و حکایت از مناطق برخوردی صفحات دارند، نیروهای کوهزایی، فشارهای تکنیکی و چرخش خرده قاره لوت، تشخیص داده شده است.
بحث و نتیجهگیری
در این مقاله به بحث پیرامون سه موضوع: ویژگیهای ژئوتکنیکی زمینلرزه، برداشتهای ساختاری از مناطق تخریب شده و لرزهخیزی شرق ایران میپردازیم.
گسیختگی زمین یکی از نمودهای بارز این زمینلرزه است که طی آن طول گسلش به 135 کیلومتر میرسد. این گسل جدید عموماً دارای روند شمال غرب ـ جنوب شرق بوده و سازوکار آن به صورت غالب امتداد لغز راستبر با مؤلفه جابهجایی افقی حدود 3 متر و مؤلفه قائم 120 سانتیمتر (آئینههای گسلی در استند و کوههای آهنگران) و شیب صفحه گسل Sw °85 که بیشتر در اثر کشش به وجود آمده است، میباشد. در مواردی مانند روستای آبیز، سازوکار گسل از نوع معکوس (تراستی) است که در اثر تنشهای تراکمی به وجود آمده است به طوری که ارتفاع فرا دیواره تراست به 6 الی 7 سانتیمتر میرسد. شروع این گسلش از روستای آواز در گزیک با روند شمالی ـ جنوبی آغاز میشود. این روند در روستاهای گرماب، گزخت، سپستان و بعد از آن در کوههای میرزاعرب و آهنگران تا روستای اردکول و حاجیآباد شمال غرب ـ جنوب شرق بوده و تا نزدیک روستای کریزان ادامه پیدا میکند. در شمال روستای کریزان با چرخشی به سمت شمال شرق از روستاهای تپهخان، کالشور و گلوریک عبور کرده و در نواحی بنیاباد با زاویه حاده به گسل خضری میپیوندد.
از نظر ساختاری، محور چینها و تمامی ساختارهای تکتونیکی دارای روند ثابتی نیستند و مرتباً روندها تغییر مییابد. چرخش بلوک لوت در جهت خلاف عقربههای ساعت عامل مهم تغییر روندهای ساختاری از جمله تغییر روند گسلش جدید است.
بر اثر نیروهای تکتونیکی، این مناطق توسط گسلها و چینها تغییر شکل یافتهاند که امتداد کلی محورهای چین و دیگر ساختارهای تکتونیکی شمال غرب ـ جنوب شرق است. زاویه شیب یالهای چین °60-°40 بوده و اکثر یالها برگشتهاند درز و شکافها و خردشدگی سنگها در جهات مختلف، وجود درههای گسلی فراوان، آئینههای گسلی جدید و قدیم، وجود چشمههای گسلی با دبی بالا، همگلی حکایت از فعالیت شدید تکتونیکی در منطقه دارند.
از جمله ویژگیهای ژئوتکنیکی این زلزله، زمینلغزشهای فراوانی است که در این مناطق به چشم میخورند. این زمینلغزشها خسارات زیادی به باغات و راههای ارتباطی وارد کردهاند. ایجاد ترک در دامنههای مشرف به راههای ارتباطی، لغزشهایی را در آینده سبب خواهند شد.
سنگریزش (Rock Fall) از جمله پدیدههای ژئوتکنیکی است که در سرتاسر مناطق زلزلهزده به وفور مشاهده میشود. اوج این ریزشها در روستای گرماب در کوههای میرزاعرب است که حجم زیادی از کوه فرو ریخته است. ریزش سنگ از کوه باعث تخریب فراوان در روستاها و مسدود شدن راههای ارتباطی (روستاهای شوشک، اردکول و …) شده است. بسته بودن راههای ارتباطی مانع کمکرسانی در ساعات اولیه به آسیبدیدگان شده است.
تأثیر زمینلرزه بر روی هیدروژئولوژی منطقه نیز مشهود بوده و عموماً باعث ازدیاد آب چشمهها و چاهها گردیده است. در مواردی باعث پیدایش چشمههای جدید با دبی بالا (استند، محمدآباد) شده است، اما در مناطقی مانند آواز و گزیک چشمهها و چاههای خشکیده در اثر زلزله مشاهده میشود.
پدیده سینک هول از جمله مشخصات زمینلرزه است که طی آن حفرات زیرزمینی مانند قناتها و قبور فرو ریخته و گودافتادگیهایی در سطح سبب است.
روانگرایی نیز پدیده دیگری است که در مناطق کالشور، تپهخانه و گلوریک، در امتداد گسلش جدید به وفور مشاهده میشود. همزمان با این زمینلرزه، فوران چشمههای لحظهای از آب و ماسه دیده شده است.
زلزله پدیدهای آشنا و مأنوس برای این مناطق است چون دوره بازگشت زلزله، 18 سال بوده و به طور معمول عمده روستاهای این مناطق، چندین بار ویران و دوباره بنا شدهاند. ویرانههای برجا مانده از زلزلههای قبلی و قبرستانهای متعدد شاهد این مدعاست.
زمینلرزههای مانند زمینلرزه 10 ژانویه 1493 مؤمنآباد، (غرب بیرجند)، زمینلرزه 15 فوریه 1549 (شرق قاین)، زمینلرزه 14 نوامبر 1979 کریزان و 27 نوامبر 1979 کولی از مهمترین زمینلرزههای این مناطق هستند.
زلزلههایی با بزرگی بیش از 7 ریشتر معمولاً با گسلهای اصلی و فعالیت آنها در ارتباط هستند. این زمینلرزه نیز در ارتباط با فعالیت گسل اصلی این مناطق یعنی گسل نهبندان است. گسلهایی که در مناطق شرقی کشور عامل زمینلرزههای مهیب بودهاند عبارتند از گسل درونه، گسل نایبند و گسل نهبندان یا گسلهای محدودکننده شرق ایران.
در اطراف خرده قاره لوت افیولیتها یا آمیزههای افیولیتی به صورت تیغههایی در امتداد گسلهای فوقالذکر مشاهده میشوند که مشخصکننده محل برخورد صفحات در گذشته بوده و وزن مخصوص بالای آنها حالت عدم تجانس در ساختمان پوستهای را در این مناطق به وجود آورده است.
با توجه به نفشه لرزه زمین ساخت ایران حدود 12% از زلزلههای حادث شده در سالهای 1981-1900 در بلوک لوت اتفاق افتاده و 5/8% آنها بزرگی بیش از 6 ریشتر داشتهاند.
به طور خلاصه علل لرزهخیزی شرق ایران را میتوان بدین شرح بیان نمود:
1ـ وجود گسلهای عمیق و فعالیت آنها در این مناطق
2ـ وجود تیغههای افیولیتی به عنوان بقایای پوسته اقیانوسی در امتداد شکستگیها و روراندگیها و ایجاد حالت عدم تعادل در حاشیه گسلها که بیانگر محیط برخوردی صفحات همگراست.
3ـ نیروهای کوهزایی مربوط به فاز کوهزایی آلپاید که هنوز هم ادامه دارد و در واقع ایران در قسمت میانی این کمربند کوهزایی قرار گرفته است.
4ـ حرکات همگرای صفحات ایران و عربستان که صفحه ایران را تحت یک تنش دائمی قرار میدهد.
5ـ مسئله چرخش خرده قاره لوت که مقدار این چرخش تاکنون °135 در جهت خلاف عقربههای ساعت است.
6ـ فرورانش پوسته اقیانوسی هند به زیر مکران، فرونشینی جازموریان و در نتیجه آن حرکات گسلهایی مانند گسل زندان و گسلهای اصلی منطقه که از آنها نام بردیم.