تعیین مرز کرتاسه- ترشیاری (K/T) با استفاده از پالینومرف ها، فرامینیفرها و شواهد رسوبشناسی در سازند گورپی،برش کوه شاه نشین (نودان)

دسته چینه شناسی و فسیل شناسی
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری بیست و یکمین گردهمائی علوم زمین
نویسنده ابراهیم قاسمی نژادمحمد هادی حبی
تاريخ برگزاری ۱۹ مهر ۱۳۸۴

Abstract
An ideal section of the Gurpi Formation in Zagros region cropping out in Kuh-e-Shahneshin situated in Coastal Fars close to Dashte-Arjan was selected for Palynological studies. The lithology of the formation in the studied section is dominated by calcareous shale and marl with a few marly limestone intercalations. Paleopalynological studies of the prepared samples revealed that the dinoflagellate cysts are the major palynomorphs indicating a time range from Late Santonian to Late Paleocene. Based on the dinoflagellates, Foraminifera and sedimentological microscopic evidences, in this section the K/T boundary has been  determined as of unconform especifically of Paraconform type.
 

چکیده
سازند گورپی که از جمله سازند های ناحیه زاگرس به شمار می رود ، در برش کوه شاه نشین (نودان) واقع در ناحیه فارس ساحلی دارای رخنمون های مطلوبی می باشد. لیتولوژی عمده سازند گورپی در برش فوق، شامل شیل اهکی و مارن بوده و به میزان کمی نیز دارای میان لایه های اهک مارنی است.مطالعات پالئو پالینولوژی انجام گرفته بر روی سازند گورپی در برش فوق بیانگر این مطلب است که عمده پالینومرف های موجود در این سازند را سیست های داینوفلاژله ها تشکیل می دهند و بر اساس همین سیست ها محدوده سنی از سانتونین پسین تا پالئوسن پسین برای این سازند در برش فوق تعیین می گردد.بر اساس مطالعات انجام گرفته بر روی پالینومرف ها ( داینو فلاژله ها)، فرامینیفر ها و نیز شواهد رسوب شناسی میکروسکوپی ، مرز کرتاسه- ترشیاری  ‏T)  (K/‏ در برش مورد مطالعه یک مرز ناپیوسته و از نوع ناپیوستگی موازی(Paraconformity) میباشد
 
مقدمه
سازند گورپی در برش کوه شاه نشین(نودان) دارای رخنمون های بسیار مطلوب بوده و لیتولوژی آن عمدتا از شیل آهکی ومارن به همراه میان لایه هائی از آهک مارنی تشکیل یافته است.مرز تحتانی سازند گورپی در برش فوق با آهک های سازند سروک به صورت ناپیوستگی فرسایشی و مرز فوقانی آن با شیل های ارغوانی متعلق به قاعده سازند پابده، پیوسته و تدریجی است. برش مورد مطالعه در 65 کیلومتری غرب شیراز واقع گردیده و مختصات جغرافیائی ان عبارت است از:    55  51 طول جغرافیائی شرقی و 38  29 عرض جغرافیائی شمالی که جزء ناحیه کازرون محسوب می شود.ناحیه مزبور به لحاظ ژئو مر فولوژی ناحیه ای کوهستانی بوده که بر اساس تقسیم بندی فالکن (Falcon ,1969)  جزء کمربند چین خورده ساده زاگرس (Simply folded belt)  و بر اساس تقسیم بندی جیمزو وایند1965) )  James and Wynd جزء ناحیه فارس ساحلی (Coastal Fars) قرار می گیرد.بر اساس مطالعات انجام شده بر روی اسلاید های پالینولوژیکی،سازند گورپی در برش فوق، بسیار غنی از داینو فلاژله بوده وبه میزان کمی نیز دارای اسپور و پولن متعلق به گیاهان خشکی است . بعلاوه مقاطع نازک تهیه شده نیز نشان می دهد که سازند فوق از فرامینیفرهای پلاژیک غنی می باشد.این عوامل بیانگر وجود یک حوضه دریائی عمیق برای سازند گورپی در زمان رسوبگذاری میباشد.بر اساس سیست های داینوفلاژله،سن سانتونین پسین تا پالئوسن پسین برای سازند گورپی در برش فوق تعیین گردیده است که هفت پالینوزون را در بر می گیرد.نتایج حاصل از تعیین مرز K/T در برش فوق مبین این مطلب است که این مرز ناپیوسته واز نوع ناپیوستگی موازی می باشد.
 
بحث
به منظور مطالعه پالینومرفهای سازند گورپی در برش کوه شاه‌نشین ( نودان) تعداد 150اسلاید تهیه و پالینومرفهای آن مطالعه گردید عمده‌ترین پالینومرفهای موجود در این اسلایدها را سیست های داینوفلاژله تشکیل می‌دهند. بر اساس مطالعات صورت گرفته این داینوفلاژله ها بیانگر محدوده سنی از سانتونین پسین تا پالئوسن پسین برای سازند گورپی در برش فوق میباشند . لایه کلیدی شیل ارغوانی (  purple shale )   که تفکیک کننده دو سازند پابده و گورپی از هم می‌باشد در برش فوق قابل ملاحظه بوده و غنی از فرامینیفرهای پلاژیک می باشد ، ولی فاقد پالینومرف است که علت آن احتمالا وجود شرایط اکسیداسیون در  زمان رسوبگذاری شیل ارغوانی می‌باشد. برای تعیین مرز K / T در برش کوه شاه نشین ( نودان) چندین بار نمونه برداری با فواصل کم در حوالی مرز فوق صورت گرفت و پالینومورف ها وفرامینیفرهای  موجود در  لایه های موجود در مرز K / T  به دقت مطالعه گردید . بر اساس مطالعات انجام شده بر روی داینوفلاژله‌ها، قرارگیری لایه‌های دارای گونه‌های   Alisocysta ?margarita و Spiniferites cornutus  به سن پالئوسن فوقانی (Thanetian)  بر روی لایه های دارای گونه‌های Palaeocystodinium denticulatum و Palaeocystodinium golzowense به سن ماستریختین فوقانی دلالت بر نبود رسوبی اشکوب دانین(Danian) متعلق به پالئوسن زیرین دارد . بر اساس مقاطع نازک مطالعه شده در برش فوق نیز قرارگیری لایه های دارای فرامینیفر Morozovella velascoensis  به سن پالئوسن فوقانی (Thanetian) بر روی لایه های حاوی Globotruncanella citae و Globotruncanita conica  به سن ماستریختین  فوقانی نیر بیانگر نبود رسوبی اشکوب دانین (Danian) متعلق به پالئوسن زیرین       می باشد . یک  شاهد رسوب شناسی بسیار مهم که کمی بالاتر از مرز K / T  در مقاطع نازک مشاهده شده است ، وجود یک افق گلوکونیتی است که نشانگر وجود یک فاز عدم رسوبگذاری در این مرز می‌باشد.از سویی دیگر گلوکونیت شرایط پیشروی دریا را نشان می‌دهد که پس از یک دوره عدم رسوبگذاری به وقوع پیوسته است . تمامی شواهد فوق بیانگر نبود رسوبی اشکوب دانین( Danian) متعلق به پالئوسن زیرین در برش فوق می باشد. بنابراین مرز K  /T   در برش مورد مطالعه ناپیوسته بوده و از آنجا که هیچگونه اثری از این ناپیوستگی برروی زمین قابل مشاهده نیست و این ناپیوستگی تنها با مطالعات دیرینه شناسی و رسوب شناسی میکروسکوپی مشخص گردیده است ، لذا ناپیوستگی  موجود در مرز کرتاسه-ترشیاری در برش فوق از نوع ناپیوستگی موازی ((Paraconformity  می باشد.
 
نتیجه‌گیری:
بر اساس مطالعات انجام شده بر روی داینوفلاژله ها، سن سازند گورپی در برش کوه شاه نشین( نودان) واقع در ناحیه فارس ساحلی از سانتونین پسین تا پالئوسن پسین تعیین شده است در حالیکه مطالعات قبلی سن سانتونین تا ماستریختین را بر مبنای فرامینیفرها برای این سازند در ناحیه فوق در نظر گرفته بودند .
 سازند گورپی در برش فوق بسیار غنی ار داینوفلاژله می باشد که به همراه آن مقدار کمی نیز اسپور و پولن گیاهان قابل مشاهده است، و علاوه بر این سازند فوق غنی از فرامینیفرهای پلاژیک می باشد که این عوامل بر وجود یک حوضه دریایی عمیق در زمان رسوبگذاری سازند گورپی دلالت دارد.
 لایه کلیدی شیل ارغوانی در برش مورد مطالعه دارای رخساره رسوبی عمیق می باشد. این لایه کلیدی غنی از فرامینیفرهای پلاژیک بوده ولی فاقد پالینومورف است  که دلیل ان  احتمالا مربوط به شرایط اکسیداسیون در زمان نهشته شدن این لایه می باشد.
 بنا بر مطالعات دیرینه شناسی و رسوب شناسی میکروسکوپی  مرز K   /T  در برش مورد مطالعه یک مرز ناپیوسته بوده و از انجا که هیچ گونه شاهد یا اثری از این ناپیوستگی بر روی زمین یافت نمی شود، ناپیوستگی فوق از نوع ناپیوستگی موازیParaconformity)) می باشد.
 

کلید واژه ها: سایر موارد