پالئوژئوگرافی کرتاسه پیشین (آپسین – آلبین) در محدوده شمال گسل کازرون و جنوب فروافتادگی دزفول

دسته چینه شناسی و فسیل شناسی
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری بیست و یکمین گردهمائی علوم زمین
نویسنده علی دباغ سید حسین هاشمی داریوش باغبانی
تاريخ برگزاری ۲۰ مهر ۱۳۸۴

Abstract
The results of an integrative lithostratigraphic, biostratigraphic and chronostratigraphic study of ۳ surface and ۱۵ subsurface sections (wells) in an area north of the Kazerun Fault and south of the Dezful Embayment are presented herein. Six lithological units in conjunction with seven biozones identified therein indicate the presence of distinctive shelf, slope and basin facies formed during late Aptian–early Albian. Evolutionary stages of the basin during this interval and palaeogeography of the area are accordingly deducted

چکیده:
در این مقاله نتایج حاصل از انجام مطالعات لیتوستراتیگرافی , بیوستراتیگرافی و کرونوستراتیگرافی در محدوده شمال گسل کازرون و جنوب فروافتادگی دزفول ارائه شده است . شش واحد لیتولوژیک و 7 بیوزون معرف رخساره‌ محیطهای فلات قاره , شیب قاره، و حوضه عمیق در فاصله زمانی آپسین پسین ـ آلبین پیشین شناسایی شده‌اند . علاوه بر این مراحل تکاملی حوضه رسوبی در زمان مذکور مطالعه و وضعیت پالئوژئوگرافی منطقه نتیجه گیری شده است.
مقدمه:
محدوده مورد مطالعه بخشی از زاگرس چین خورده در جنوب غرب ایران واقع در فارس شمالی و جنوب فروافتادگی دزفول است که از نظر جغرافیایی بین طول های 50 درجه و 54 درجه شرقی و عرض های 28 درجه و 30 دقیقه و 31 درجه شمالی قرار دارد (Fig. 1). در این بررسی سازندهای گدون, داریان و قاعده سازند کژدمی در توالی های چینه‌ای سطح الارضی کوه بانش (16) ،کوه فهلیان (10) ، کوه آنه (5) ، و مقاطع زیرسطحی چاههای پازنان (1) ، خارگ (2) ، بی بی حکیمه (3) ، گلخاری (4) ، کوه دارا  (6)،  رودک (7)، میلاتون (9) ، خشت  (8)، بزپر  (11)، بوشگان  (12)، دشتک  (13)، سلامتی  (14)، خانه خبیث (15) ، سبز پوشان  (17)، و احمدی (18) مطالعه شده‌اند. بر مبنای تقسیم بندی لیتواستراتیگرافی ارائه شده توسط  James & Wynd (1965)و  همچنین با استفاده از نمودارهای الکتریکی اشعه گاما, نوترون و صوتی (sonic) مرز سازندها و واحدهای لیتولوژیک کوچکتر تفکیک و راس (top) عضو خلیج از سازند گدون به عنوان خط مبنا (datum line) جهت تطابق واحدهای لیتولوژیک در نظر گرفته شده است. با استفاده از بیوزونهای معرفی شده توسط Wynd (1965) و بازنگری شده بوسیله  Bolz (1977), گسترش چینه شناسی میکروفسیلها در واحدهای لیتولوژیک مذکور شناسایی و بر این مبنا تطابق زمانی و رخساره‌ای انجام شده است .
بحث :
در زمان آپسین پسین ـ آلبین پیشین در توالی سازندهای داریان و قاعده سازندکژدمی 6 واحد لیتولوژیک و همچنین بیوزونهای معرفی شده توسط Wynd (1965) به شرح زیر تشخیص داده شده‌ است (Fig. 2):
شیلهای سازند کژدمی در چاه پازنان حاوی بیوزون شماره 12(Radiolaria flood zone)  می باشند، این بیوزون فاقد ارزش بیوستراتیگرافی بوده و معرف رخساره و محیط دریایی عمیق است (Bolz, 1977). همچنین بیوزون شماره 17 (Globigerina assemblage zone) به سن آپسین ـ آلبین شاخص محیط دریایی دور (Bolz,1977) , بیوزون شماره 26 (Oligostegina facies)  به سن آلبین ـ تورونین معرف زون انتقالی از فلات قاره تا حوضه عمیق (Bolz, 1977), و علاوه بر این  بیوزون شماره 23 (Globigerina washitensis assemblage zone) به سن آلبین تا سنومانین پیشین؟ معرف محیط دریایی عمیق تا شیب قاره (Bolz, 1977)  در شیلهای مذکور دیده می شوند .
شیلهای زبانه کژدمی (Bolz, 1977) واقع در مقاطع چینه‌ای خارگ, بی بی حکیمه, گلخاری, کوه آنه, کوه دارا, رودک, خشت, میلاتون, کوه فهلیان, بزپر, بوشگان, دشتک, و کوه بانش حاوی بیوزون شماره 17 می باشند.
در مقاطع چینه‌ای مورد مطالعه به استثنای مقاطع  چاههای پازنان و بی بی حکیمه، آهک قاعده‌ای کژدمی Habibi & Ashrafzadeh (1985)  یا Hemicyclammina limestone (Bolz, 1977) حاوی بیوزون شماره 19 (Hemicyclammina - Orbitolina assemblage zone) به سن آلبین تا سنومانین است.
سنگ آهک داریان پایین (Khalili, 1976; Bolz, 1978; Sedaghat, 1982) حاوی بیوزون 12 و بیوزون 16 (Hensonella – Orbitolina - Choffatella assemblage zone)  به سن آپسین، معرف محیط کم عمق بوده و Orbitolina  نیز شاخص مناطق  ریفی تا لیتورال در نظر گرفته شده است (1973) Gollestaneh.
سنگ آهک داریان بالا (Khalili, 1976; Bolz, 1978; Sedaghat, 1982) در مقاطع چینه ای خارگ, بی بی حکیمه, گلخاری, کوه آنه, کوه دارا, خشت, میلاتون, کوه فهلیان, بزپر, دشتک, کوه بانش، و سبز پوشان حاوی بیوزون شماره 18 (conical Orbitolina limestone)  به سن آلبین است.
شیل های جدا کننده داریان بالا، از سنگ آهک قاعده سازندکژدمی، نیز بخشی از سازند مذکور را تشکیل داده و معرف پیشروی دریا می باشند. بیوزون شماره 19 در این شیل ها شناسایی شده است.
در شیلهای زبانه کژدمی(Kazhdumi Tongue) میان لایه‌هایی از سنگ آهک نیز وجود دارد، بیوزون 17 به سن آپسین ـ آلبین در شیل های مذکور شناسایی شده است. در این مجموعه سنگی تناوب لایه های حاوی میکروفسیلهای پلانکتونیک نظیرRadiolaria, Hedbergella spp.  و  Globigerinelloides sp.و میکروفسیلهای بنتونیک مانند Orbitolina spp. و textularids مشاهده می‌گردد. این وضعیت مبین تداخل بیوزونهای معرف مناطق عمیق (17) و کم عمق (16) و نشان دهنده محیط شیب قاره است . روابط رخساره‌ای واحدهای سنگی مورد مطالعه (Fig. 2) نشان دهنده آن است که زبانه کژدمی از نظر زمانی معادل داریان زیرین )آپسین( بوده و بنابراین سن آپسین برای آن در نظر گرفته می‌شود .
 درفاصله زمانی آپسین پیشین ـ آلبین پسین چهار مرحله تغییرات حوضه رسوبی را می‌توان در نظر گرفت:
مرحله اول) در زمان آپسین در منطقه مورد مطالعه نهشته‌های داریان پایین حاوی بیوزون شماره 16 تشکیل شد.
 مرحله دوم) در اثر گسلش یا فرونشینی، قسمتی از حوضه عمیق گردید و لایه های چرت دار حاوی رادیو لاریا (بیوزون شماره 12) ته نشین شد. بنابراین در زمان آپسین نهشته های داریان زیرین با دو رخساره مشخص، یکی مربوط به مناطق عمیق (مانند مقاطع کوه دارا و بی بی حکیمه) و دیگری رخساره کم عمق (مقاطع بوشگان, سلامتی و احمدی) تشکیل شد. تداخل این دو رخساره در مقطع چینه ای سبز پوشان دیده می‌شود (Fig. 2).
 مرحله سوم) به نظر می‌رسد فرونشینی حوضه تا اواخر آپسین ادامه داشت و یک واحد شیلی (زبانه کژدمی) در برخی مناطق مانند میلاتون، کوه دارا، و رودک تشکیل شد، درحالی که در مناطق دیگر ازجمله بوشگان, سلامتی, خانه خبیث, سبز پوشان، و احمدی تشکیل کربناتهای کم عمق داریان پایین حاوی بایوزون 16 ادامه داشت (Fig. 3).
 مرحله چهارم) آلبین با یک پسروی آغاز شد و کربناتهای کم عمق داریان بالا در حاشیه حوضه تشکیل و به سمت حوضه گسترش یافتند. در این زمان مناطق بوشگان, سلامتی و احمدی از آب خارج شدند (Fig. 4) . با ادامه پسروی دریا مناطق سبز پوشان, خانه خبیث, دشتک، و  بزپر نیز تدریجا از آب خارج شدند و خشکی آلبین در منطقه گسترش یافت. سپس دریای کژدمی در منطقه پیشروی و یک واحد شیلی (شیلهای جدا کننده قاعده سازند کژدمی) و در حاشیه آن نیز سنگ آهک قاعده‌ای سازند کژدمی (در مناطق کوه آنه, کوه بانش، و کوه فهلیان ) تشکیل شد.
نتیجه
با توجه به گسترش جغرافیایی رخساره های سنگی و زیستی در منطقه مورد مطالعه، در زمان آپسین پسین نواحی فلات قاره, شیب قاره و حوضه عمیق و در زمان آلبین پیشین نیز  مناطق خشکی , شیب قاره وحوضه عمیق شناسایی شده اند .

کلید واژه ها: خوزستان فارس