آنالیز داده‎های دورسنجی و ژئوفیزیک هوایی جهت اکتشاف کانسارهای نوع پورفیری با استفاده از روش طبقه‎بندی فازی. مطالعه موردی منطقه میدوک استان کرمان

دسته دورسنجی و GIS
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری بیست و یکمین گردهمائی علوم زمین
نویسنده زهره معزی‎فر۱ حجت‎اله رنجبر۲ مهدی هنرمند۱
تاريخ برگزاری ۲۹ آبان ۱۳۸۴

چکیده
منطقه مورد مطالعه در جنوب کمربند آتشفشانى- رسوبى ایران مرکزى واقع شده است و منطقه‎اى حدود ۴۲۰ کیلومتر مربع را شامل می‎گردد. میدوک و سارا دو محدوده کانی‎سازى می‎باشند که در این منطقه وجود دارند و محدوده معدن مس میدوک به عنوان منطقه کنترلى انتخاب شده است. داده‎هاى ژئوفیزیک هوایى (رادیومترى پتاسیم، اورانیوم، توریم و شدت میدان مغناطیسى) با داده‎هاى سنجنده ETM+ ترکیب شده و سپس با استفاده از روش آنالیز طبقه‎بندى فازى آنالیز شده‎اند. روش طبقه‎بندى فازى جهت طبقه‎بندى داده‎هاى دورسنجى استفاده می‎شود اما در اینجا از این روش جهت ترکیب داده‎هاى ژئوفیزیک و دورسنجى استفاده شده است. پس از اینکه مناطق کنترلى و آموزشى (Training areas) انتخاب شدند، تمام منطقه با روش طبقه‎بندى فازى به دو بخش دگرسان شده و غیردگرسان شده تقسیم شد. این روش آنالیز جهت اکتشاف کانسارهاى نوع پورفیرى در کمربند آتشفشانى- رسوبى ایران مرکزى مفید می‎باشد.
Abstract :
The study area is located in the volcanic-sedimentary belt of Central Iran and covers an area of about ۴۲۰ km۲. Meiduk and Sara deposits are located in this area and Meiduk deposit is chosen as a control area. Airborne geophysical data (K counts, U counts, Th counts and total magnetic intensity) has been integrated with ETM+ data and then analyzed by using fuzzy classification metod. Fuzzy classification is usually used for classification of remote sensing data. Here, it is used for classification of both geophysical and remote sensing data. After defining the training sets (altered and unaltered areas), the entire area is classified into altered and unaltered zones. This type of analysis is useful for exploration of porphyry copper deposits in the Central Iranian Volcanic- Sedimentary Belt.

مقدمه
تعداد زیادی از کانسارهای شناخته شده ایران در کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر واقع شده‎اند (شکل 1). این کمربند دارای پتانسیل زیادی در ارتباط با کانسارهای نوع پورفیری می‎باشد. بخش عمده‎ای از این کمربند تاکنون به صورت تفضیلی پی‎جویی نشده است. هدف از این مطالعه ارائه روشی می‎باشد که بر پایه آن بتوان داده‎های دورسنجی و ژئوفیزیک هوایی را با یکدیگر ترکیب و آنالیز نمود تا بتوان از این روش در اکتشاف کانسارهای نوع پورفیری استفاده نمود.
کانسارهای پورفیری همراه با آلتراسیون می‎باشند که عمدتا از مرکز کانسار به بیرون عبارتند از مناطق دگرسانی پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک. کانه‎های هیدروکسیل‎دار در زونهای میانی وجود دارند. برخی از این کانسارها دارای زون اکسیدی در بالای کانسار می‎باشند که این زون به نوبه خود غنی از کانی‎های اکسید آهن می‎باشد. وجود این کانی‎ها را می‎توان توسط روشهای دورسنجی مشخص نمود.
مطالعات قبلی نشان داده است که مقادیر بالای پتاسیم در زون سریسیت و پتاسیک دیده شده است. همچنین هوازدگی سطحی کانه‎های سولفیدی باعث تحرک بیشتر توریم از سنگ همبر و نهایت ته‎نشین شدن توریم در گوسانها می‎گردد (1996، Dikson and Fraser). در نتیجه روش رادیومتری می‎تواند به عنوان یک روش مناسب جهت اکتشاف کانسارهایی که این ویژگی‎ها را دارند مورد استفاده قرار بگیرد. کانی‎های دارای هیدروکسیل و اکسید آهن را می‎توان با روشهای دورسنجی پیدا نمود (1991، Loughlin؛                     1998،Rutz-Armenta and Prol-Ledesma؛ 2001، Tangestani and Moore). پیچر و همکاران (1994) و رنجبر و همکاران (2001) بر روی بخشهایی از این داده‎ها کار نموده‎اند و به این نتیجه رسیده‎اند که کانسارهای مس پورفیری منطقه کرمان دارای شمارش پتاسیم، توریم، اورانیوم بالا و همچنین دارای شدت میدان مغناطیسی پایین می‎باشند.
ترکیب و آنالیز داده‎های دورسنجی و ژئوفیزیک هوایی بر روی کمربند آتشفشانی ایران مرکزی توسط محققین متعددی انجام پذیرفته است (1999، Asadi and Hale؛ 1997، Ranjbar and Roonwal؛ 2001، Tangestani and Moore؛ 2002، Ranjbar et al).
ترکیب داده‎ها در سامانه اطلاعات جغرافیایی می‎تواند به صورت راستر و برداری انجام بگیرد. مروری بر روشهای ترکیب داده‎های راستری در سامانه اطلاعات جغرافیایی توسط ده‎مرز (2002) ارائه شده است.
تصاویر ماهواره‎ای توسط روشهای مختلفی طبقه‎بندی می‎شوند. در این روشها المانهای تصویر (پیکسلها) در گروههای مشخصی که مرتبط با ویژگی‎های طیفی این المانهای تصویر می‎باشند قرار می‎گیرند (1994، Lillesand and Kiefer). مرز هر کدام از این گروهها کاملا مشخص می‎باشد. جهت انجام این طبقه‎بندی بایستی تعدادی مناطق آموزشی (Training Site) برای نرم‎افزار تعریف نمود. هر کدام از این مناطق آموزشی دارای سنگ مشخصی می‎باشند (به عنوان مثال بازالت). در روشهای معمول طبقه‎بندی تصویر فرض بر این است که هر کدام از این مناطق آموزشی حاوی موادی می‎باشند که در نوع خود خالص می‎باشند و هیچگونه    تغییرات تدریجی در آنها وجود ندارند. اما در زمین‎شناسی چنین مناطقی به ندرت یافت می‎شوند.
در روش فازی فرض بر این است که مرزهای مناطق آموزشی به صورت تدریجی تغییر می‎کنند. مجموعه‎های فازی (یا گروههای فازی) دارای مرزهای تند نمی‎باشند بلکه دارای مرزهای تدریجی می‎باشند به این معنی که هر کدام از المانهای تصویر می‎توانند دارای درجه تعلق بین یک و صفر به هرکدام از گروهها داشته باشند. برای مثال در صورتی که 60 درصد یک پیکسل از سنگهای دگرسان شده و 40 درصد بقیه از سنگهای دگرسان نشده پوشیده شده باشد، در این صورت این پیکسلها دارای احتمال فازی 60/0 به سنگ دگرسان شده و احتمال فازی 40/0 به سنگ دگرسان نشده می‎باشد. وانگ (1990) روشی جهت طبقه‎بندی تصاویر با استفاده از روش فازی پیشنهاد نموده است. در اینجا از این روش جهت ترکیب و طبقه‎بندی داده‎های ژئوفیزیک و دورسنجی استفاده شده است.
داده‎های ژئوفیزیک هوایی که در اینجا مورد استفاده قرارگرفته است، توسط شرکت آلمانی Prakla-seismos از طرف سازمان انرژی اتمی ایران در سال 1977 برداشته شده‎اند. هدف ازاین برداشت ژئوفیزیکی بیشتر جهت اکتشاف اورانیوم در منطقه بوده است. فاصله خطوط پرواز حدود 500 متر و ارتفاع 120 متر منظور شده بوده است. داده‎های مورد استفاده به صورت نقشه‎های کنتوری 50000/1 بوده است که بعدا به صورت داده‎های راستری در‎آمده است. داده‎های سنجنده ETM+ که در 10/4/2001 برداشته شده‎اند جهت این مطالعه استفاده شده است.
زمین‎شناسی منطقه
منطقه مورد مطالعه ( ′15 º30 تا ′30 º30 شمالی و ′5 º55 تا ′ 15º55 شرقی) در بخش جنوبی کمربند آتشفشانی- رسوبی ایران مرکزی قرار گرفته است. سنگهای آتشفشانی متعلق به ائوسن و با ترکیب تراکی‎بازالت، تراکی‎آندزیت، توف، آندزیت و سنگهای بازالتی می‎باشند. سنگهای نفوذی دارای ترکیب گرانودیوریت و تونالیت می‎باشند. فلیشهای کرتاسه فوقانی قدیمی‎ترین و آبرفتهای دوران چهارم جدیدترین سنگهای منطقه می‎باشند. سنگهای رسوبی شامل ماسه‎سنگ، کنگلومرا، و مارن متعلق به سنگهای پلیوسن و ائوسن در منطقه وجود دارند (1973، Dimitrijevic).
روش آنالیز داده‎ها
پس از بررسی داده‎های دورسنجی منطقه و برداشتهای صحرایی در منطقه مشخص شد که تمام مناطق آلتره در داده‎های ژئوفیزیکی یا دورسنجی دیده نمی‎شوند بلکه مناطقی وجود دارند که دگرسان می‎باشند و تنها بر روی یکی از داده‎های ژئوفیزیکی یا تصاویر ماهواره‎ای از خود اثراتی نشان می‎دهند. یکی از روشهایی را که می‎توان جهت بررسی مناطق دگرسان شده اختیار نمود ترکیب تصاویر ماهواره‎ای و ژئوفیزیک هوایی می‎باشد. در ابتدا داده‎های ژئوفیزیک هوایی که شامل شمارش پتاسیم، توریم، اورانیوم و شدت میدان مغناطیسی می‎باشند، رقمی شده و سپس با استفاده از نرم‎افزار ERMAPPER به صورت تصاویر راستر درآمده‎اند. شکل 2 تصویر راستری شمارش پتاسیم منطقه را نشان می‎دهد. تصیحات هندسی با استفاده از نقشه‎های توپوگرافی منطقه بر روی تصاویر سنجنده ETM+ منطقه انجام پذیرفته است. شکل 3 تصویر کاذب رنگی منطقه میدوک را نشان می‎دهد که با باندهای 4،3و2 در رنگهای سرخ، سبز و آبی تهیه شده است. سپس این داده‎ها به نرم‎افزار IDRISI منتقل شده‎اند. در محدوده منطقه پس از وارسی تصاویر ماهواره‎ای مناطقی که در آنها اثراتی از آلتراسیون از خود نداشتند به عنوان مناطق کنترلی دگرسان نشده تعیین شدند. سپس با استفاده از روش طبقه‎بندی فازی منطقه مورد مطالعه به بخشهای آلتره و غیر آلتره طبقه‎بندی شدند.همانگونه که قبلا نیز اشاره گردید در این روش طبقه‎بندی مرز گروههای دگرسان شده و یا دگرسان نشده دارای ارزش پیکسلی مشخصی می‎باشد. به عنوان مثال در صورتی که یک پیکسل دارای تعلق بیشتری به دسته دگرسان شده باشد روشنتر و در کنار آن پیکسلی که تعلق بیشتری به دسته دگرسان نشده داشته باشد تاریکتر به نظر می‎رسد. شکل 4 تصویر طبقه‎بندی شده منطقه میدوک را نشان می‎دهد که در آن مناطق دگرسان شده با المانهای تصویر روشن و مناطق دگرسان نشده دارای المانهای تصویر تیره‎تر می‎باشند. یکی از مزیتهای این روش این است که مناطق رسوبی به خاطر داشتن کانه‎های رسی به عنوان مناطق دگرسان شده مشخص نمی‎گردند. در صورتی که این مناطق با استفاده از آنالیز تصاویر ماهواره‎ای به منظور تعیین مناطق دگرسان شده به عنوان مناطق آلتره طبقه‎بندی می‎شوند.
خلاصه و نتیجه‎گیری
داده‎های ژئوفیزیک هوایی و تصاویر ماهواره‎‎ای با یکدیگر ترکیب شده و سپس با استفاده از روش طبقه‎بندی فازی –با تعیین مناطق کنترلی- آنالیز شده‎اند. مناطق کنترلی دارای ویژگی‎های کانی‎شناسی و دگرسانی مشخصی بوده‎اند. محدوده کانسار میدوک به عنوان منطقه کنترلی آلتره انتخاب شده است. تصویر بدست آمده از این روش محدوده منطقه را به دو بخش دگرسان شده و دگرسان نشده تقسیم نموده است. با توجه به اینکه داده‎های هر کدام از دورسنجی و ژئوفیزیک هوایی ویژگی خاصی از کانسارهای پورفیری را ثبت می‎نمایند، ترکیب این داده‎ها جهت تعیین مناطق امید بخش دارای اطمینان بیشتری نسبت به زمانی است که تنها از یکی از این داده‎ها استفاده شود. با توجه به اینکه داده‎های ژئوفیزیک هوایی و تصاویر ماهواره‎ای برای بخشهای عمده کمربند آتشفشانی- رسوبی ایران مرکزی به صورت رقومی در دسترس می‎باشد، می‎توان از این روش به عنوان یکی از روشهای پی‎جویی ناحیه‎ای استفاده نمود.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از مسئولین سازمان انرژی اتمی کشور به خاطر داده‎های ژئوفیزیک هوایی تشکر و قدردانی می‎گردد. از مسئولین مجتمع مس میدوک به خاطر در اختیار دادن امکانات اقامت در منطقه قدردانی می‎گردد.

کلید واژه ها: کرمان