بررسی پتروگرافی و پترولوژی تودههای نفوذی شمال ینگی اسپیران (شمال تبریز)
دسته | پترولوژی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | بیست و دومین گردهمائی علوم زمین |
نویسنده | خدایارزاده صوفیانی. زهرا،جهانگیری. احمد، مؤید. محسن، مجتهدی. منصور |
تاريخ برگزاری | ۰۸ آذر ۱۳۸۴ |
متن اصلی:
تودههای نفوذی منطقه اسپیران بخشی از زون البرز غربی-آذربایجان محسوب میشوند. این تودهها سنپلیوسن داشته و در میان مارنهای میوسن نفوذ نمودهاند. مرز توده با رسوبات میوسن گسله میباشد، اما در محل تماس توده با شیلها و مارنهای کرتاسه فوقانی، سنگهای دگرگونی مجاورتی در حد رخساره آلبیت- اپیدوت هورنفلس بوجود آمده است. رده بندیهای مودال، نورم و ترکیب شیمیایی نشان میدهد که این تودهها دارای ترکیبی در حد دیوریت، هورنبلند دیوریت و گابرو دیوریت (حدواسط تا بازیک) هستند. عمده کانیهای اصلی تشکیل دهنده توده عبارتند از: پلاژیو کلاز (50-80%)، هورنبلند (5-30%) و کلینوپیروکسن (0-10%). به دلیل دگرسانی شدید میزان کانیهای ثانویه در نمونهها بسیار زیاد میباشد. این کانیهای ثانویه عبارتند از: سریسیت، اسکاپولیت، کلریت، اپیدوت، بیوتیت، زئولیت، پرهنیت، ترمولیت و کلسیت.
از لحاظ بافتی نیز نمونهها به سه حالت درشت بلور، متوسط بلور و ریز بلور (میکرو دیوریت) دیده میشوند. بافتهای رایج در این نمونهها گرانولار و پوئی کلیتیک است.
بررسیهای ژئوشیمیایی و نمودار تغییرات عناصر اصلی نشانگر تبلور تفریقی فازهای هورنبلند و پلاژیو کلاز کلسیک در مراحل اولیه تفریق ماگمایی است. نمودارهای تغییرات و عنکبوتی عناصر ناسازگار و کمیاب نیز بیانگر عدم دخالت پوسته فوقانی و دخالت ماگمای تفریق یافته گوشتهای در ژنز این تودههاست که با نتایج حاصل از روش مدلسازی فرآیندهای پترولوژیکی نیز همخوانی دارد. بررسیهای ژئوشیمیایی نیز نشان میدهد که تودههای نفوذی منطقه مورد مطالعه ماهیت متاآلومین و کالک آلکالن داشته و جزء ماگماتیسم حوضههای کششی بعد تصادم پلیت عربی و ایران محسوب میشوند. این تودهها در امتداد گسلهای باراستای WNW-ESE جایگیری نمودهاند
تودههای نفوذی منطقه اسپیران بخشی از زون البرز غربی-آذربایجان محسوب میشوند. این تودهها سنپلیوسن داشته و در میان مارنهای میوسن نفوذ نمودهاند. مرز توده با رسوبات میوسن گسله میباشد، اما در محل تماس توده با شیلها و مارنهای کرتاسه فوقانی، سنگهای دگرگونی مجاورتی در حد رخساره آلبیت- اپیدوت هورنفلس بوجود آمده است. رده بندیهای مودال، نورم و ترکیب شیمیایی نشان میدهد که این تودهها دارای ترکیبی در حد دیوریت، هورنبلند دیوریت و گابرو دیوریت (حدواسط تا بازیک) هستند. عمده کانیهای اصلی تشکیل دهنده توده عبارتند از: پلاژیو کلاز (50-80%)، هورنبلند (5-30%) و کلینوپیروکسن (0-10%). به دلیل دگرسانی شدید میزان کانیهای ثانویه در نمونهها بسیار زیاد میباشد. این کانیهای ثانویه عبارتند از: سریسیت، اسکاپولیت، کلریت، اپیدوت، بیوتیت، زئولیت، پرهنیت، ترمولیت و کلسیت.
از لحاظ بافتی نیز نمونهها به سه حالت درشت بلور، متوسط بلور و ریز بلور (میکرو دیوریت) دیده میشوند. بافتهای رایج در این نمونهها گرانولار و پوئی کلیتیک است.
بررسیهای ژئوشیمیایی و نمودار تغییرات عناصر اصلی نشانگر تبلور تفریقی فازهای هورنبلند و پلاژیو کلاز کلسیک در مراحل اولیه تفریق ماگمایی است. نمودارهای تغییرات و عنکبوتی عناصر ناسازگار و کمیاب نیز بیانگر عدم دخالت پوسته فوقانی و دخالت ماگمای تفریق یافته گوشتهای در ژنز این تودههاست که با نتایج حاصل از روش مدلسازی فرآیندهای پترولوژیکی نیز همخوانی دارد. بررسیهای ژئوشیمیایی نیز نشان میدهد که تودههای نفوذی منطقه مورد مطالعه ماهیت متاآلومین و کالک آلکالن داشته و جزء ماگماتیسم حوضههای کششی بعد تصادم پلیت عربی و ایران محسوب میشوند. این تودهها در امتداد گسلهای باراستای WNW-ESE جایگیری نمودهاند