مطالعه زیست چینهای و تعیین سن سازند کهار در البرز مرکزی(برش فیروز آباد چالوس)
دسته | چینه شناسی و فسیل شناسی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | چهاردهمین گردهمائی علوم زمین |
نویسنده | جعفر صبوری |
تاريخ برگزاری | ۲۸ آذر ۱۳۸۴ |
متن اصلی:
برش الگوی سازند کهار در سال 1976 توسط ددوال ((Dedual در رشته کوههای البرز، دامنه جنوبی کوه کهار بزرگ معرفی شد. در این مکان سازند فوق تناوبی از شیلهای اسلیتی رسی- سرزیتی تا ماسهای میکاسه سبز خاکستری و قرمز با میان لایههایی از سنگهای کربناته و ماسه سنگهای کوارتزیتی میباشد. قاعده این سازند برونزد ندارد و سطح تماس آن با سازند بالایی (سازند سلطانیه) نیز براثر عوامل زمین ساختی آشفته میباشد. با توجه به اهمیت و نقش مطالعات دیرین شناسی در روشن شدن تاریخچه زمین شناسی ایران وجود برخی پیچیدگیها در چینه شناسی پر کامبرین ایران، نوینده بر آن شد تا محلی را برای شناسایی مجموعه آثار حیاتی کهنترین سنگهای رسوبی شناخته شده در شمال کشور در نظر گیرد. بدین منظور در اوایل مهر ماه 1373 از منطقه فیروز آباد چالوس با همکاری حسین پرتو آذر نمونه برداری به عمل آمد. مطالعه زمین شناسی منطقه توسط کارتیر (Cartier,1971) با تهیه نقشهای به مقیاس 1:100000 قبلاً انجام گرفته است. مسئله حائز اهمیت در انتخاب این محل گذر احتمالاً تدریجی سازند کهار به سازند سلطانیه و وجود میان لایههای شیلی تیره در قسمت بالایی سازند کهار در این منطقه میباشد. گذر تدریجی سازند کهار به سلطانیه در سال 1362توسط آقایان دکتر بهاءالدین حمدی و دکتر فرخ گلشنی از این منطقه گزارش شده است.
در سمت جنوب دهکده فیروز آباد سازند کهار تناوبی از شیلهای ماسهای سبز و قرمز میباشد که به ندرت لایههای دولومیتی نیز به صورت میان لایههایی در آن قابل مشاهده میباشد. برای مطالعه پالینومورفهای این سازند، از شیلهای سبز و تیره نمونه برداری و در آزمایشگاه پالینولوژی سازمان زمین شناسی کشور مورد تجزیه پالینوژیکی قرار داده شد. نمونههای شیلی تیره 100 متر انتهایی آن حاوی پالینومورفهای فراوانی بود. قابل ذکر است که در تز دکتری سگر (Seger, 1977) مطالعهای کاملاً مختصر بر روی پالینومورفهای سازند کهار در منطقه شمال الموت نیز انجام پذیرفته است که تنها دو جنس (از گروه کروی شکلان، Sphaetomor phitae) به صورت مشکوک از این سازند معرفی شدهاند: جنس Protoleios phaeridium (دو گونه با تردید، علامت cf) و جنس Luphosphaeridium (فقط در حد جنس، به صورت. Sp) بدیهی است که این مطالعات ارزش چندانی از نظر دیرینه شناسی و نیز زیست چینهای نداشته و معرفی میکروفسیلها در حد جنس، آنان را تا طبقات پالئوزوئیک بالایی نیز قابل پیگیری مینماید.
در مطالعه برش فیروز آباد 15 جنس (10 گونه) پالینومورف شناسایی و بر مبنای روش دایوروپیت (Diver & Peat, 1979) رده بندی شدند که به ترتیب عبارتند از:
الف- گروه کریپتارکها (Cryptarcha)
1- گروه نماتومورفیتها ( Nematomor phitae)
Siphonophycus septatum, S. robustum, S. rugosum, Oscillatoriopsis sp., Polytrichoides lineatus, Glomovertella glomerata, and a spiraled filamentos microfossils.
2- زیر گروه نترومورفیتها (Netromorphitae):
Navifusa spp.
3- زیر گروه اسفرومورفیتها (Sphaeromor phitae) :
Leiosphaeridia minutissima, leiosphaeridia spp., Pteros permo psimorpha sp.
4- زیر گروه سیناپلومورفیتها: (Syna plomor phitae)
S. Squamifera, Satka sp., Symplassos phaeridium spp., Synsph aeridium spp.,
5- سایر اشکال:
Ostiana microcystis
ب- گروه آکریتارشها (Acritacha):
Expansa, Podolina sp. (?), Baltis phaeridium sp., and three un known forms.
Germinos phaera
مجموعه ریز سنگ وارههای شناخته شده از این سازند قابل مقایسه با دیگر مجموعههای گزارش شده از کشورهای کانادا، چین، روسیه و سایر نقاط جهان در دوران نئوپروتروزئیک بوده و سن ریفیین پسین (Late Riphean) یا نئوپروتروزوئیک پیشین (Early Neoproterozoic) را برای این قسمت از سازند کهار پیشنهاد میکند. با توجه به پالئواکولوژی انواع پالینومورفهای بنتیک و وپلانکتونیک موجود در شیلهای سازند کهار و تناوب رپیل مارکهای متقارن با این طبقات، محیط رسوبی رأس این سازند در این منطقه کم عمق ساحلی پیشنهاد میشود.
در پایان نویسنده وظیفه خود میداند که از حمایت و مساعدت جناب آقای دکتر احمدزاده هروی در تأسیس آزمایشگاه پالینولوژی، دکتر محمد قویل سیوکی جهت ارائه راهنمائیهای بسیار ارزنده، پرفسورین لیمینگ (Yin lei-Ming) جهت تبادل نظر در مورد تاکسونومی پالینومورفهای سازند کهار، مهندس حسین پرتوآذر جهت سرپرستی عملیات صحرایی و حمایت و تشویق در تمام مراحل تحقیق، دکتر فرخ گلشنی در معرفی برش فیروز آباد به اینجانب و نیز سرکار خانم مهندس لیلیکسیها کوپیان جهت زحمات بیشمارشان در راهاندازی آزمایشگاه پالینولوژی و همکاریشان در طی مراحل تحقیق، تشکر و قدردانی نماید.
برش الگوی سازند کهار در سال 1976 توسط ددوال ((Dedual در رشته کوههای البرز، دامنه جنوبی کوه کهار بزرگ معرفی شد. در این مکان سازند فوق تناوبی از شیلهای اسلیتی رسی- سرزیتی تا ماسهای میکاسه سبز خاکستری و قرمز با میان لایههایی از سنگهای کربناته و ماسه سنگهای کوارتزیتی میباشد. قاعده این سازند برونزد ندارد و سطح تماس آن با سازند بالایی (سازند سلطانیه) نیز براثر عوامل زمین ساختی آشفته میباشد. با توجه به اهمیت و نقش مطالعات دیرین شناسی در روشن شدن تاریخچه زمین شناسی ایران وجود برخی پیچیدگیها در چینه شناسی پر کامبرین ایران، نوینده بر آن شد تا محلی را برای شناسایی مجموعه آثار حیاتی کهنترین سنگهای رسوبی شناخته شده در شمال کشور در نظر گیرد. بدین منظور در اوایل مهر ماه 1373 از منطقه فیروز آباد چالوس با همکاری حسین پرتو آذر نمونه برداری به عمل آمد. مطالعه زمین شناسی منطقه توسط کارتیر (Cartier,1971) با تهیه نقشهای به مقیاس 1:100000 قبلاً انجام گرفته است. مسئله حائز اهمیت در انتخاب این محل گذر احتمالاً تدریجی سازند کهار به سازند سلطانیه و وجود میان لایههای شیلی تیره در قسمت بالایی سازند کهار در این منطقه میباشد. گذر تدریجی سازند کهار به سلطانیه در سال 1362توسط آقایان دکتر بهاءالدین حمدی و دکتر فرخ گلشنی از این منطقه گزارش شده است.
در سمت جنوب دهکده فیروز آباد سازند کهار تناوبی از شیلهای ماسهای سبز و قرمز میباشد که به ندرت لایههای دولومیتی نیز به صورت میان لایههایی در آن قابل مشاهده میباشد. برای مطالعه پالینومورفهای این سازند، از شیلهای سبز و تیره نمونه برداری و در آزمایشگاه پالینولوژی سازمان زمین شناسی کشور مورد تجزیه پالینوژیکی قرار داده شد. نمونههای شیلی تیره 100 متر انتهایی آن حاوی پالینومورفهای فراوانی بود. قابل ذکر است که در تز دکتری سگر (Seger, 1977) مطالعهای کاملاً مختصر بر روی پالینومورفهای سازند کهار در منطقه شمال الموت نیز انجام پذیرفته است که تنها دو جنس (از گروه کروی شکلان، Sphaetomor phitae) به صورت مشکوک از این سازند معرفی شدهاند: جنس Protoleios phaeridium (دو گونه با تردید، علامت cf) و جنس Luphosphaeridium (فقط در حد جنس، به صورت. Sp) بدیهی است که این مطالعات ارزش چندانی از نظر دیرینه شناسی و نیز زیست چینهای نداشته و معرفی میکروفسیلها در حد جنس، آنان را تا طبقات پالئوزوئیک بالایی نیز قابل پیگیری مینماید.
در مطالعه برش فیروز آباد 15 جنس (10 گونه) پالینومورف شناسایی و بر مبنای روش دایوروپیت (Diver & Peat, 1979) رده بندی شدند که به ترتیب عبارتند از:
الف- گروه کریپتارکها (Cryptarcha)
1- گروه نماتومورفیتها ( Nematomor phitae)
Siphonophycus septatum, S. robustum, S. rugosum, Oscillatoriopsis sp., Polytrichoides lineatus, Glomovertella glomerata, and a spiraled filamentos microfossils.
2- زیر گروه نترومورفیتها (Netromorphitae):
Navifusa spp.
3- زیر گروه اسفرومورفیتها (Sphaeromor phitae) :
Leiosphaeridia minutissima, leiosphaeridia spp., Pteros permo psimorpha sp.
4- زیر گروه سیناپلومورفیتها: (Syna plomor phitae)
S. Squamifera, Satka sp., Symplassos phaeridium spp., Synsph aeridium spp.,
5- سایر اشکال:
Ostiana microcystis
ب- گروه آکریتارشها (Acritacha):
Expansa, Podolina sp. (?), Baltis phaeridium sp., and three un known forms.
Germinos phaera
مجموعه ریز سنگ وارههای شناخته شده از این سازند قابل مقایسه با دیگر مجموعههای گزارش شده از کشورهای کانادا، چین، روسیه و سایر نقاط جهان در دوران نئوپروتروزئیک بوده و سن ریفیین پسین (Late Riphean) یا نئوپروتروزوئیک پیشین (Early Neoproterozoic) را برای این قسمت از سازند کهار پیشنهاد میکند. با توجه به پالئواکولوژی انواع پالینومورفهای بنتیک و وپلانکتونیک موجود در شیلهای سازند کهار و تناوب رپیل مارکهای متقارن با این طبقات، محیط رسوبی رأس این سازند در این منطقه کم عمق ساحلی پیشنهاد میشود.
در پایان نویسنده وظیفه خود میداند که از حمایت و مساعدت جناب آقای دکتر احمدزاده هروی در تأسیس آزمایشگاه پالینولوژی، دکتر محمد قویل سیوکی جهت ارائه راهنمائیهای بسیار ارزنده، پرفسورین لیمینگ (Yin lei-Ming) جهت تبادل نظر در مورد تاکسونومی پالینومورفهای سازند کهار، مهندس حسین پرتوآذر جهت سرپرستی عملیات صحرایی و حمایت و تشویق در تمام مراحل تحقیق، دکتر فرخ گلشنی در معرفی برش فیروز آباد به اینجانب و نیز سرکار خانم مهندس لیلیکسیها کوپیان جهت زحمات بیشمارشان در راهاندازی آزمایشگاه پالینولوژی و همکاریشان در طی مراحل تحقیق، تشکر و قدردانی نماید.