روند عمومی رشته کوههای زاگرس ایران شمالغرب- جنوب شرق است، درحالیکه راستای محوری کوه دالنشین که در بخش جنوبی این رشته کوهها قرار دارد از این روند پیروی نمی کند.

دسته تکتونیک
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری اولین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران
نویسنده قدرت الله فرهودی- سید محمد ابراهیم رشیدی
تاريخ برگزاری ۰۴ شهریور ۱۳۷۶
روند عمومی رشته کوههای زاگرس ایران شمالغرب- جنوب شرق است، درحالیکه راستای محوری کوه دالنشین که در بخش جنوبی این رشته کوهها قرار دارد از این روند پیروی نمی کند.
عده ای از نویسندگان نیز در گذشته به این ناهمروندی اشاره نموده اند. استونلی در1981 این ناهمروندی را بوجود یک گسل راستالغز چپگرد که از کنار یال شمال غربی کوه دانشین می گذرد احتمال داده است. بررسی عکسهای هوایی و ماهواره ای و بررسی زمین شناسی صحرایی توسط نویسندگان وجود این گسل را تایید کرده است.
برای فهم بهتر چگونگی دگرشکلیهای ایجاد شده در منطقه که بر اثر حرکت این گسل روی داده است، منطقه ای با وسعت بیش از 4000 کیلومتر در اطراف کوه دالنشین انتخاب شده است.
منطقه شامل طاقدیس های متعددی است. کوه روشن در شرق کوه دالنشین بلندترین طاقدیس منطقه است و روند NW-SE نشان می دهد. در شمال کوه دالنشین کوه میان موله قرار دارد که باز هم روند NW-SE دارد و به نظر می رسد که در گذشته با کوه روشن در یک راستا قرار داشته است و توسط گسل چپگرد اصلی منطقه (گسل S1 که خود موجب چرخش کوه دالنشین شده است) از آن جدا شده است. کوه دالنشین دومین کوه بلند منطقه که اندکی از کوه روشن ارتفاع کمتر دارد، روند NE-SW را نشان می دهد و خود توسط گسلهای متعددی که ناشی از گسل چپگرد اصلی منطقه اند (گسل S1) تحت تاثیر قرار گرفته است. کوه سنگ سیاه در شمالغرب کوه دالنشین قرار گرفته است و بجز در بخش انتهایی SE که خود به سوی شرق کشیده شده است، روند کلی زاگرس را نشان می دهد NW- SE). انحراف بخش جنوب شرقی این کوه به سوی شرق خود حاصل حرکت چپگرد گسل S1 است که از میان این کوه و کوه دالنشین می گذرد. کوه سنگ سیاه توسط گسلهای متعدد عرضی به بخشهایی تقسیم شده است که همگی این گسلها نیز حرکت چپگرد دارند و راستای NE-SW نشان می دهند. در بخش جنوب شرقی این کوه توسط گسل چپگرد بزرگتری (گسل S2) بریده شده است که این گسل نیز راستای NE- SW دارد و به نظر می رسد تا مسافتهای طولانی به سوی جنوب غرب ادامه دارد. کوه سنگ سیاه و کوه کتک نیز که در غرب تا جنوب غرب کوه دالنشین قرار دارد و به نظر در گذشته یکپارچه بوده اند، هردو روند NW- SE دارند و هردو در یالهای جنوب شرقی خود رورانده شده اند. این دو کوه توسط ادامه گسل S2 از یکدیگر جدا شده اند. هر دو بویژه کوه سیاه توسط گسلهای فراوانی شکسته شده اند. همچینین کوه کتک در بخش شمال غربی خود که میان دو گسل S1 , S2 قرار گرفته است، اندکی متحمل چرخش ساعتگرد شده است.
کوه رحمت که در غرب کوه دالنشین و کوههای سیاه و کتک قرار دارد انتهای غربی منطقه را تشکیل می دهد و در انتهای جنوب شرقی خود توسط گسل S2 بریده شده است.
گسل S1 در بخش جنوب غربی دارای راستای N3OE است و این روند به سوی شمال شرق به تدریج کاهش می یابد بطوریکه گسل در بخش شمال شرقی راستای N8OE دارد. کوههای میان موله، سنگ سیاه، سیاه و رحمت به ترتیب از شمال به سوی جنوب غرب منطقه، در شمال این گسل قرار دارند و کوههای دالنشین و روشن در جنوب آن قرار دارند. انحراف محوری کوه سنگ سیاه در انتهای SE آن به سوی شرق و جدا شدن چپگرد کوههای روشن و میان موله و چرخش پاد ساعتگرد کوه دالنشین از شواهد چپگرد بودن این گسل می باشد. گسل S2 نیر که در فاصله 7-10 کیلومتری گسل S1 قرار دارد همانند آن دارای راستایی متغیر است و تقریباٌ به موازات آن قرار دارد. این گسل از کوه سنگ سیاه در محل دره تنگ اشکن شروع شده و تا کوه رحمت ادامه دارد. انحراف و یا بریده شدن پاره ای از آبراهه ها در محل دره تنگ اشکن و خش لغز های روی سطح گسل در همان محل از شواهد چپگرد بودن حرکت این گسل می باشند. علاوه بر این دوگسل، منطقه توسط گسلهای فراوانی خرد شده است. عده ای از این گسلهای نرمال با راستاهای NNW -NNE می باشند که درشمال و جنوب کوه دالنشین، کوه کتک و کوه سیاه و اندکی در کوه رحمت دیده می شوند. گسلهای معکوس نیز با راستاهای غالب NW - SE بییشتر در کوه دالنشین و کوه سیاه دیده می شوند. گسلهای راستالغز چپگردی نیز وجود دارند که کوههای سنگ سیاه، سیاه و رحمت را بریده اند و همگی راستای NE- SW دارند.
مجموعه گسلهای یاد شده به همراه گسلهای S1 , S2 با الگوی برش ساده چپگرد Sinistral simple shear Model همخوانی دارند. از سوی دیگر تغییر راستای گسل S1 از شمال شرق به سوی جنوب غرب موجب شده است که در انتهای جنوب غربی، این گسل حرکات نرمال از خود نشان دهد که همراه با ایجاد گسلهای نرمال متعددی در انتهای جنوبی کوه کتک و جنوب کوه دالنشین بوده است که به عقیده نگارندگان عامل اصلی ایجاد فرونشست در جنوب کوه دالنشین و ایجاد دریاچه طشک می باشد. همین عامل در مورد گسل S2 نیز موجب شده است تا کوه کتک در شرق این گسل نسبت به کوه سیاه در غرب آن افت ارتفاعی داشته باشد. هرچند که چرخش پادساعتگرد کوه سنگ سیاه در انتهای جنوب شرقی آن دلیل محلی دارد، با این حال از موارد نقض چرخش در چنین سامانه هایی می باشد.

کلید واژه ها: گیلان