پتروژنز توده های گرانیتوئیدی موته
دسته | پترولوژی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | اولین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران |
نویسنده | ایرج نوری بهشت |
تاريخ برگزاری | ۰۴ شهریور ۱۳۷۶ |
توده های گرانیتوئیدی موته در نوار دگرگونی سنندج- سیرجان واقع می باشدکه در شمال شرق گلپایگان رخنمون دارد.
هدف اصلی از مطالعه گرانیتوئیدهای موته تاکیدی بر جایگاه تکتونیکی و خاستگاه ماگمایی توده های گرانیتوئیدی موته می باشد. در نتیجه برای دست یابی به این هدف موارد زیر به طور مختصر مورد بحث و بررسی قرار می گیرد:
1- سن جایگزینی گرانیتوئیدهای موته
2- معرفی و طبقه بندی سنگهای آذرین سازنده توده گرانیتوئیدی موته
3- بررسی شرایط دما- فشار تشکیل توده گرانیتوئیدی موته
4- تعیین وضعیت الکالینیته سنگهای آذرین سازنده توده های گرانیتوئیدی موته
5- تعیین تیپ ماگمایی توده های گرانیتوئیدی موته
در این طرح سن گرانیتوئیدهای موته که به پرکامبرین نسبت داده شده است بر اساس فسیل کنودونت که در تشکیلات متامورفیک موته (سنگهای دربرگیرنده گرانیتوئیدها) بدست آمده، و نظر به قرابتهای ژئوشیمیایی باسایر گرانیتوئیدهای مناطق مجاور (حسن رباط، الیگودرز، شازند، بوئین میاندشت، بروجرد، همدان و...) به سن جایگزینی کرتاسه فوقانی- پالئوسن زیرین می باشد که پس از فاز کوهزایی لارامید تزریق شده است.
براساس نمودارهای مثلثی (An-Ab-Or)، نمودار (R1-R2)، نمودار (ALK در مقابل SiO2) و نمودار AFM و ... سنگهای پلوتونیک اسید مجموعه در منطقه موته در قلمرو ترونجمیت و گرانیت قرار می گیرد و همچنین سنگهای سازنده این توده عبارتند از: تونالیت، گرانودیوریت و مونزوگرانیت.
با توجه به بررسی مقاطع نازک گرانیتوئیدها درمنطقه موته می توان آنها را گرانیتهای هیپرسولوس نامید. زیرا آنها دارای فلدسپات پتاسیک و پلاژیوکلاز بصورت مزوپرتیت هستند. این گرانیتوئیدها با توجه به هم رشدیهای گرانوفیری که در سنگهای گرانیتوئیدی موته مشاهده می گردد در شرایط فشار پایین و همچنین نظر به اینکه مقدار Na2O نمونه ها در حدود 5% است تحت فشار بالای بخار آب تشکیل شده اند.
با توجه به موقعیت ترکیبی نمونه های گرانیتوئیدی در منطقه موته، با استفاده از نمودار (ALK در مقابل SiO2) و نمودار AFM سنگهای سازنده توده های گرانیتوئیدی مورد مطالعه از نوع ساب الکالن و کالکوالکالن می باشند.
با توجه به معیارهای تعریف شده برای تعیین تیپ های ماگمایی سنگهای گرانیتوئیدی و مقایسه اختصاصات گرانیتوئیدهای موته باآنها، توده های گرانیتوئیدی موته از جمله گرانیتوئیدهای نوع S یا از منشاء پوسته ای و حاصل ذوب آناتکسی پوسته قاره ای می باشد.
با استفاده از نمودارهای تمایز محیطهای تکتونیکی و با تکیه بر شواهد زمین شناسی، خصوصیات ژئوشیمیایی و ویژگیهای پترولوژی، به بررسی جایگاه تکتونیکی و خاستگاه ماگمایی توده های گرانیتوئیدی موته می پردازیم. بدین منظور از مدل ارائه شده بوسیله Maniar and Piccoli استفاده می کنیم. برمبنای استفاده از عناصر اصلی، نمودار شاخص شاند، نمودار چند کاتیونی (R1-R2) و نمودار AFM جهت تعیین جایگاه تکتونیکی گرانیتوئیدهای موته با توجه به موقعیت ترکیبی نمونه های مورد مطالعه و همچنین با تکیه بر شواهد زمین شناسی و سنگ شناسی و... گرانیتوئیدهای موته از نوع پس از کوهزایی POG هستند که در طی مرحله پایانی حادثه کوهزایی لارامید پس از خاتمه دگر شکلی نفوذ نموده اند.
در منطقه مورد مطالعه عدم وجود کانیهای حرارت بالا حاکی از پایین بودن گرادیان حرارتی ژئوترمال و وجود دگرشکلی های شدید حاکی از بالابودن فشار (دگرگونی تیپ بارووین) است. بنابراین هیچ دلیلی در دست نیست که حاکی از افزایش گرادیان ژئوترمال به طور ناحیه ای باشد. از این رو ساده ترین حالت آن است که تزریق ماگمای بازالتی از زیر را عامل ذوب بخشی پوسته تحتانی بدانیم. بخشهایی از این ماگمای بازالتی از خلال شکستگیها بالا آمده و بصورت دایکها و توده های کوچک آمفیبولیتی تظاهر کرده است. ترکیب این ماگمای بازالتی تولئیتی و ساب الکالن می باشد. با تزریق ماگمای بازالتی در دو دسته تحتانی، گرادیان ژئوترمال به طور موضعی بالا رفته و ذوب بخشی در مقیاس وسیع صورت گرفته است.
هدف اصلی از مطالعه گرانیتوئیدهای موته تاکیدی بر جایگاه تکتونیکی و خاستگاه ماگمایی توده های گرانیتوئیدی موته می باشد. در نتیجه برای دست یابی به این هدف موارد زیر به طور مختصر مورد بحث و بررسی قرار می گیرد:
1- سن جایگزینی گرانیتوئیدهای موته
2- معرفی و طبقه بندی سنگهای آذرین سازنده توده گرانیتوئیدی موته
3- بررسی شرایط دما- فشار تشکیل توده گرانیتوئیدی موته
4- تعیین وضعیت الکالینیته سنگهای آذرین سازنده توده های گرانیتوئیدی موته
5- تعیین تیپ ماگمایی توده های گرانیتوئیدی موته
در این طرح سن گرانیتوئیدهای موته که به پرکامبرین نسبت داده شده است بر اساس فسیل کنودونت که در تشکیلات متامورفیک موته (سنگهای دربرگیرنده گرانیتوئیدها) بدست آمده، و نظر به قرابتهای ژئوشیمیایی باسایر گرانیتوئیدهای مناطق مجاور (حسن رباط، الیگودرز، شازند، بوئین میاندشت، بروجرد، همدان و...) به سن جایگزینی کرتاسه فوقانی- پالئوسن زیرین می باشد که پس از فاز کوهزایی لارامید تزریق شده است.
براساس نمودارهای مثلثی (An-Ab-Or)، نمودار (R1-R2)، نمودار (ALK در مقابل SiO2) و نمودار AFM و ... سنگهای پلوتونیک اسید مجموعه در منطقه موته در قلمرو ترونجمیت و گرانیت قرار می گیرد و همچنین سنگهای سازنده این توده عبارتند از: تونالیت، گرانودیوریت و مونزوگرانیت.
با توجه به بررسی مقاطع نازک گرانیتوئیدها درمنطقه موته می توان آنها را گرانیتهای هیپرسولوس نامید. زیرا آنها دارای فلدسپات پتاسیک و پلاژیوکلاز بصورت مزوپرتیت هستند. این گرانیتوئیدها با توجه به هم رشدیهای گرانوفیری که در سنگهای گرانیتوئیدی موته مشاهده می گردد در شرایط فشار پایین و همچنین نظر به اینکه مقدار Na2O نمونه ها در حدود 5% است تحت فشار بالای بخار آب تشکیل شده اند.
با توجه به موقعیت ترکیبی نمونه های گرانیتوئیدی در منطقه موته، با استفاده از نمودار (ALK در مقابل SiO2) و نمودار AFM سنگهای سازنده توده های گرانیتوئیدی مورد مطالعه از نوع ساب الکالن و کالکوالکالن می باشند.
با توجه به معیارهای تعریف شده برای تعیین تیپ های ماگمایی سنگهای گرانیتوئیدی و مقایسه اختصاصات گرانیتوئیدهای موته باآنها، توده های گرانیتوئیدی موته از جمله گرانیتوئیدهای نوع S یا از منشاء پوسته ای و حاصل ذوب آناتکسی پوسته قاره ای می باشد.
با استفاده از نمودارهای تمایز محیطهای تکتونیکی و با تکیه بر شواهد زمین شناسی، خصوصیات ژئوشیمیایی و ویژگیهای پترولوژی، به بررسی جایگاه تکتونیکی و خاستگاه ماگمایی توده های گرانیتوئیدی موته می پردازیم. بدین منظور از مدل ارائه شده بوسیله Maniar and Piccoli استفاده می کنیم. برمبنای استفاده از عناصر اصلی، نمودار شاخص شاند، نمودار چند کاتیونی (R1-R2) و نمودار AFM جهت تعیین جایگاه تکتونیکی گرانیتوئیدهای موته با توجه به موقعیت ترکیبی نمونه های مورد مطالعه و همچنین با تکیه بر شواهد زمین شناسی و سنگ شناسی و... گرانیتوئیدهای موته از نوع پس از کوهزایی POG هستند که در طی مرحله پایانی حادثه کوهزایی لارامید پس از خاتمه دگر شکلی نفوذ نموده اند.
در منطقه مورد مطالعه عدم وجود کانیهای حرارت بالا حاکی از پایین بودن گرادیان حرارتی ژئوترمال و وجود دگرشکلی های شدید حاکی از بالابودن فشار (دگرگونی تیپ بارووین) است. بنابراین هیچ دلیلی در دست نیست که حاکی از افزایش گرادیان ژئوترمال به طور ناحیه ای باشد. از این رو ساده ترین حالت آن است که تزریق ماگمای بازالتی از زیر را عامل ذوب بخشی پوسته تحتانی بدانیم. بخشهایی از این ماگمای بازالتی از خلال شکستگیها بالا آمده و بصورت دایکها و توده های کوچک آمفیبولیتی تظاهر کرده است. ترکیب این ماگمای بازالتی تولئیتی و ساب الکالن می باشد. با تزریق ماگمای بازالتی در دو دسته تحتانی، گرادیان ژئوترمال به طور موضعی بالا رفته و ذوب بخشی در مقیاس وسیع صورت گرفته است.