مطالعه میکروفاسیسها و محیط رسوبی سازند ایلام
دسته | رسوب شناسی و زمین شناسی دریایی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | بیست و پنجمین گردهمائی علوم زمین |
نویسنده | هرمز قلاوند |
تاريخ برگزاری | ۰۲ اسفند ۱۳۸۵ |
مقدمه:
سازند آهکى ایلام براى اولین بار توسط جیمز و وایند (۱۹۶۵) در تنگ گراب در شمال غربى تاقدیس کبیرکوه در ۴۵ کیلومترى جنوب شرقى شهر ایلام در ناحیه لرستان معرفى گردید. این سازند در محل مقطع نمونه شامل ۱۹۰ متر سنگ آهک خاکسترى با لایهبندى متوسط تا نازکلایه همراه با میان لایههاى شیلى است. این واحد در ناحیه لرستان با رخساره پلاژیک، سرشار از الیگوستژینا و فرامینیفرهاى پلانکتونى نظیر گلوبوترونکانا مىباشد. این واحد در منطقه لرستان بصورت قاطع بر روى سازند شیلى سورگاه قرار دارد و مرز بالایى آن را سازند شیلى گورپى بصورت واضح تشکیل مىدهد و سن آن سانتونین تا کامپانین مىباشد(مطیعى، ۱۳۷۲).
این سازند بصورت تحتالارضى در منطقه خوزستان نقش سنگ مخزن نفت را ایفا مىنماید و در رأس مخزن بنگستان قرار دارد. به منظور شناخت رخسارهها و تفسیر محیط رسوبى سازند ایلام مطالعه، نسبتاً مبسوطى بر روى توالى کربناته این سازند در تاقدیس کمستان با ضخامت ۱۶۹ متر واقع در ۴۰ کیلومترى شمال شهر ایذه در شمال فروافتادگى دزفول و زون ساختارى ایذه به عمل آمد که نهایتاً منجر به ارائه مدل رسوبى گردید که ذیلاً به بحث پرداخته مىشود. (شکل ۱).
◊◊◊◊◊◊◊
بحث:
الف) روش مطالعه
براى مطالعه میکروسکوپى تعداد۱۵۰ مقطع نازک تهیه شده از نمونههاى سطحى، مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت نامگذاری سنگها از روش دانهام (۱۹۶۲) استفاده شده است. برای توصیف میکروفاسیسها و تعیین محیط رسوبی آنها از روشهای ویلسون (۱۹۷۵) و فلوگل (۲۰۰۴) استفاده شده است. پس از شناخت رخسارهها و بررسى تغییرات جانبى و عمودى آنها و با استناد به قانون والتر، کاروزى (۱۹۸۹) و فلوگل (۲۰۰۴) مدل رسوبى سازند ایلام ارائه شد.
روش مطالعه بصورت آمارى با در نظر گرفتن میزان حضور عناصر اصلى متشکله در میکروفاسیسها نظیر فرامینیفرهاى بنتیک، فرامینیفرهاى پلاژیک، میلیولیدها، جلبکهاى سبز، جلبکهاى قرمز، استراکودها، گاستروپودها، پلوئیدها، مرجانها، بریوزوآها، اکینوئیدها، خردههاى صدف، اینتراکلاستها و اسپیکول اسفنجها اندازهگیرى شد، براى آمارگیرى بطور متوسط ۵ میدان دید در مقطع مورد بررسى قرار گرفت. سپس بر اساس مطالعات میکروسکوپى و روند تغییرات این اجزاء در جدول شماره ۱ تعداد ۹ میکروفاسیس شناسائى گردید.
ب) تعریف و تفسیر میکروفاسیسها
بر اساس مطالعه انجام شده تعداد ۹ میکروفاسیس شناسائى گردید که بر اساس میکروفاسیسهاى شناسائى شده سه زیر محیط رمپ داخلى (Inner ramp)، رمپ میانى (Mid-ramp) و رمپ خارجى (Outer ramp) از یکدیگر تفکیک گردیدهاند که از خشکى به سمت حوضه تشریح مى گردند.
میکروفاسیس ۱:
Intraclast / Miliolid / Pelloidal Packstone
اجزاى اصلى تشکیل دهنده این میکروفاسیس شامل پلت، اینتراکلاست و میلیولید است. همچنین خردههاى اکینوئید در این میکروفاسیس مشاهده مىشوند. پلوئیدها گردشدگى خوبى دارند و میزان جورشدگى در آنها نیز خوب است. میزان گل در این میکروفاسیس نسبتاً بالا است و فراوانى اینتراکلاست و خردههاى اکینوئید بیانگر تأثیر امواج در مواقع طوفانى است. وجود میلیولید در این میکروفاسیس نمایانگر محیط نسبتاً محدود مىباشد (شکل ۲الف).
این میکروفاسیس معادل RMF-۱۶ معرفى شده توسط فلوگل (۲۰۰۴) است و به محیط بسته (Restricted) از رمپ داخلى (open inner ramp environment) نسبت داده میشود. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره ۱ آمده است.
میکروفاسیس ۲:
Miliolid / Pelloidal Packstone to Grainstone
فراوانى پلوئیدها به همراه فرامینیفرهاى میلیولیده و تکستولاریده در زمینهاى از میکرایت تا اسپارایت از مشخصههاى این میکروفاسیس است. خردههاى اکینودرم و اینتراکلاست به مقدار کمتر در این میکروفاسیس مشاهده مىشوند. همچنین بسیارى از فرامینیفرهاى تخریب شده در ابعاد پلوئید قابل مشاهده مىباشند که بیانگر انرژى بالا در حین رسوبگذارى بودهاست (شکل۲ب). این میکرفاسیس معادل RMF-۱۶ از میکرفاسیسهاى معرفى شده توسط فلوگل (۲۰۰۴) است که به محیط بسته (Restricted) از رمپ داخلى نسبت داده میشود. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره ۱ آمده است.
میکروفاسیس ۳:
Intraclast / Echinoid / Pelloid / Bioclast Packstone to Grainstone
اجراى اصلى سازنده میکروفاسیس شامل پلوئید، خردههاى اکینوئید و اینتراکلاست است. این میکروفاسیس دانه پشتیبان (Grain supported) است ولى در برخى از توالىها، اینتراکلاستها در هم فرورفته و فشردگى نشان مىدهند و حالتى را بوجود آوردهاند که اکینوئیدها با فراوانى بالا در زمینه میکرایتى مشاهده مىشوند.
فرامینیفرهاى آگلوتینه نظیر تکستولاریده و به مقدار اندک جلبکهاى قرمز در این میکروفاسیس وجود دارند. همچنین خردههاى اندکى از بیوکلاستهاى رودیستى در این میکروفاسیس وجود دارد. اغلب دانهها از محیطهاى پر انرژىتر به این قسمت انتقال داده شدهاند به همین دلیل در این میکروفاسیس معکوسشدگى بافتى (Textural inversion) قابل مشاهده است (شکل ۲ ج).
این میکروفاسیس معادل RMF-۷ فلوگل (۲۰۰۴) است و با توجه به اجزاء سازنده، به محیط بسته (Restricted) و دریاى باز (open marine) از رمپ داخلى نسبت داده میشود. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره ۱ آمده است.
میکروفاسیس ۴:
Green algae Bioclast Wackestone to Packstone
این میکروفاسیس گل پشتیبان (mud supported) است. اجزاء اصلى این میکروفاسیس عمدتاً متشکل از خردههاى جلبک سبز است که در زمینه میکرایت قراردارند. جلبکهاى سبز کلیستى شدهاند و میزان پلوئید نیز به مقدار کم در این میکروفاسیس قابل مشاهده است. فراوانى حضور فرامینیفرهاى پلاژیک نسبت به بنتیک در این میکروفاسیس بیشتر مىباشد (شکل ۲د). با توجه به حضور میکروفسیلهاى پلاژیک و فراوانى گل، این میکروفاسیس معادل میکروفاسیس RMF-۱۷ فلوگل (۲۰۰۴) است و به محیط دریاى باز از رمپ داخلى تا رمپ میانى نسبت داده مىشود. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره ۱ آمده است.
میکروفاسیس ۵:
Planktonic foraminiferal / Green algae / Pelloidal Packstone
پلوئیدها اجزاء اصلى تشکیل دهنده این میکروفاسیس مىباشند. خردههاى جلبکهاى سبز در حدود ۳۰ درصد در این میکروفاسیس وجود دارند. همراهى میکروفسیلهاى پلانکتونیک، الیگوستژیناها و روتالیدهاى کوچک به مقدار کمتر خردههاى اکینوئید و سوزنهاى اسفنج در این میکروفاسیس آنرا به قسمتهاى پایینى از رمپ میانى (Mid-ramp) منتسب مىنماید (شکل۲ھ). این میکروفاسیس معادل میکروفاسیس RMF-۴ معرفى شده توسط فلوگل (۲۰۰۴) مىباشد. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره ۱ آمده است.
میکروفاسیس ۶:
/ Miliolid Packstone to Grainstone Intraclast
اجزاى اصلى تشکیل دهنده این میکروفاسیس پلوئید و اینتراکلاست است که همراه با خردههاى اکینوئید با فابریک دانه پشتیبان مشاهده مىگردند. وجود میلیولیدها در بافت اینتراکلستها و همچنین خردشدن و ریزشدن میلیولیدها در ابعاد پلوئید بیانگر حمل و نقل و جابجائى آنها از یک محیط پرانرژىتر به محیط کم انرژى مىباشد. از طرفى همراهى روتالیدهاى کوچک، میکروفسیلهاى پلانکتونیک نظیر الیگوستژینا به همراه میلیولیدها و اینتراکلستها در این میکروفاسیس بیایانگر آشفتگى در حین رسوبگذارى است که از مشخصات میکروفاسیسهاى رمپ میانى مىباشد (شکل ۲ و).
این میکروفاسیس با RMF-۹ فلوگل (۲۰۰۴) قابل مقایسه است. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره ۱ آمده است.
میکروفاسیس ۷:
Planktonic Foraminiferal / Echinoid Pelloidal Packstone
پلوئید آلوکم اصلى سازنده این میکروفاسیس مىباشد. خردههاى خارپوستان و روتالیدهاى کوچک، الیگوستژینید به مقدار کمتر در این میکروفاسیس مشاهده مىشوند. در بیشتر مقاطع این میکروفاسیس دانه پشتیبان (Grain supported) است ولى در برخى مقاطع بصورت گل پشتیبان
(Mud supported) مشاهده مىشود(شکل ۲ ز). این میکروفاسیس معادل RMF-۴ معرفى شده توسط فلوگل (۲۰۰۴) مىباشد و به قسمتهاى انتهائى رمپ میانى (Mid-ramp) تا ابتداى رمپ خارجى (Outer ramp) نسبت داده میشود. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره۱ آمده است.
میکروفاسیس ۸:
Echinoid / Pelloid Bioclast Wackestone to Packstone
اجزاى اصلى تشکیل دهنده این میکروفاسیس پلوئید و اکینوئید است که با فابریک دانه پشتیبان (Grain supported) و تا حدودى گل پشتیبان (Mud supported) مشاهده مىشود. وجود پلوئید همراه با میکروفسیلهاى پلانکتونى نظیر الیگوستژینا در این میکروفاسیس آن را به محیط رمپ خارجى (Ourter ramp) نسبت مىدهد (شکل ۲ ح). این میکروفاسیس معادل RMF-۴ فلوگل (۲۰۰۴) است. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره ۱ آمده است.
میکروفاسیس ۹:
Microbrecciated Intraclast / Bioclast Packstone
خردههاى بیوکلاست رودیستى و اینتراکلاست اصلىترین عناصر سازنده این میکروفاسیس را تشکیل مىدهند. میزان حضور خردههاى اکینوئید در این میکروفاسیس نسبتاً کم است. بافت داخلى اینتراکلستها پلوئیدى بوده که بیانگر حمل و نقل از قسمتهاى بالاتر حوضه مىباشد (شکل ۲ط).
این میکروفاسیس معادل میکروفاسیس شماره RMF-۹ فلوگل (۲۰۰۴) است که محیط رسوبى رمپ خارجى (Outer ramp) را مشخص مىنماید. میزان فراوانى عناصر سازنده این میکروفاسیس در جدول شماره ۱ آمده است.
ج) مدل رسوبگذارى:
پس از مطالعۀ مقاطع نازک و تعیین میکروفاسیسها با مقایسه نمونههاى مورد مطالعه با انواع بررسى شده توسط کاروزی (۱۹۸۹)، فلوگل (۲۰۰۴) و با مقایسه با محیطهای امروزی تغییرات عمودی سازند ایلام در منطقه مطالعه شده ترسیم شده است (شکل ۳). با توجه به تبدیل تدریجى رخسارهها به یکدیگر، عدم وجود ساختهاى ریفى، عدم حضور کورتوئیدها، آنکوئیدها، پیزوئیدها و دانههاى آگرگات (شکل ۳) که خاص شلف کربناته میباشند و یا به ندرت در رمپهاى کربناته یافت میشوند (Flügle, ۲۰۰۴)، همچنین عدم وجود رخسارههاى ریزشى و لغزشى که بیانگر شیب بالاى محیط رسوبى در هنگام رسوبگذارى میباشند، مدل رسوبگذاری سازند ایلام پلاتفرم کربناته از نوع رمپ میباشد که در قسمت انتهایى شیبدار است (Distally steepened ramp)، تعیین گردیده است (شکل ۴). حضور میکروفاسیس شماره ۸ با فابریک برشى شده، معادل میکروفاسیس RMF ۹ معرفى شده توسط فلوگل میباشد که از خصوصیات رمپهاى کربناته با بخش انتهایى شیبدار میباشد. در این سیستم کربناته تولید رسوبات کربناته دانه درشت در بخش کمنور (عمیقتر) صورت میگیرد و کانون اصلى رسوبگذارى در این زون قرار دارد (Pomar, ۲۰۰۵).
بطور کلى مدل رسوبى پیشنهادى شامل رمپ داخلى (Inner ramp)، رمپ میانى (Mid-ramp) و رمپ خارجى (Outer ramp) مىباشد. در محیط رمپ داخلى منحصراً میکروفاسیسهاى مربوط به زیر محیطهاى بسته (Restricted) و دریاى باز Open marine)) مشاهده شدهاند.
نتیجه گیرى:
۱- بر اساس مطالعات میکروسکوپى و آنالیز فراوانى عناصر تشکیل دهنده در نمونههاى مورد مطالعه تعداد ۹ میکروفاسیس شناسائى گردید که بر اساس مشخصههاى اصلى آنها به سه زیر محیط رمپ داخلى (Inner ramp)، رمپ میانى (Mid-ramp) و رمپ خارجى (Outer ramp) نسبت داده شدند.
۲- از بین میکروفاسیسهاى شناسائى شده، میکروفاسیسهاى ۱، ۲ و ۳ مربوط به رمپ داخلى، ۴، ۵ و ۶ مربوط به رمپ میانى، ۸ و ۹ مربوط به رمپ خارجى و میکروفاسیس ۷ در قسمتهاى انتهایى رمپ میانى تا قسمتهاى ابتدائى رمپ خارجى قرارگرفتهاست.
۳- حضور میکروفاسیس شماره ۸ با فابریک برشى شده، معادل میکروفاسیس RMF ۹ معرفى شده توسط فلوگل میباشد که از خصوصیات رمپهاى کربناته با بخش انتهایى شیبدار میباشد. بنابراین مدل رسوبگذاری سازند ایلام پلاتفرم کربناته از نوع رمپ با عمق کم میباشد که در قسمت انتهایى شیبدار است (Distally steepened ramp)، تعیین گردیده است.
◊◊◊◊◊◊◊
منابع فارسى:
۱- مطیعى، ه.، ۱۳۷۲. "چینه شناسى زاگرس"، سازمان زمین شناسى و اکتشاف معدنى کشور، ۵۳۶ ص.
◊◊◊◊◊◊◊
References:
۲: Carozzi, A. V., ۱۹۸۹. “Carbonate Rock Depositional Models”, Prentice Hall, New Jersey۱:place>۱:state>, ۶۰۴ P.
۳: Dunham, R. J., ۱۹۶۲, “Classification of carbonate rock according to depositional texture. In: W.E. Ham (ed.) Classification of carbonate rocks”, AAPG Mem. ۱, pp.۱۰۸-۱۲۱.
۴: Flügel, E., ۲۰۰۴. “Microfacies Analysis of Limestone”, Springer Verlag, Berlin۱:place>۱:state>, ۶۳۳ P. (translated into English by K. Christenson).
۵: James, G. A. and Wynd, J. G., ۱۹۶۵. “Stratigraphic nomenclature of Iranian Oil Concertium Agreement Area”, AAPG. Vol. ۴۹, No. ۱۲, pp. ۱۲۸۲-۲۲۴۵,
۶: Pomar, L. ۲۰۰۵. Types of Carbonate Platform: A Genetic Approach. North American Data Model Steering Committee, Science Language Technical Team, SedimentaryMaterials.
۷: Wilson, J. L., ۱۹۷۵. “Carbonate facies in geologic history”, Springer Verlag, New York۱:place>۱:state>, ۴۷۱ PP.,
هرمز قلاوند ، دانشجوی دکتری چینهشناسی و فسیل شناسی، دانشگاه شهید بهشتی، اداره زمینشناسی بنیانی شرکت ملی نفت مناطق نفتخیز جنوب (NISOC)
احمد شمیرانی، عباس صادقی، محمد حسین آدابی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی
عبدالحسین امینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
◊◊◊◊◊◊◊
چکیده:
سازند ایلام در تاقدیس کمستان واقع در 40 کیلومتری شمال شهر ایذه از استان خوزستان به ضخامت 169 متر رخنمون دارد. این سازند متشکل از سنگ آهکهای متوسط تا ضخیم لایه به رنگ خاکستری است. در مطالعه پتروگرافی مبسوط و دقیقی که از این سازند بعمل آمد تعداد 150 مقطع نازک مورد بررسی قرارگرفت. با مطالعه آماری از عناصر متشکله، بررسی میکروفاسیسها و بدلیل وجود قراین و شواهد رسوبی، مدل رسوبی سازند ایلام در برش مطالعه شده پلاتفرم کربناته از نوع رمپ تشخیص داده شده که در قسمت انتهائی شیبدار (Distally steepened ramp) میباشد. بر اساس مطالعات میکروسکوپی و آنالیز فراوانی عناصر تشکیلدهنده تعداد 9 میکروفاسیس مربوط به سه زیر محیط رمپ داخلی، رمپ میانی و رمپ خارجی تعیین و مشخص گردید.
Facies Analysis & Depositional Environment of Ilam Formation
In Kamestan Anticline (Norh of Izeh)
Abstract:
Ilam Formation in Kamestan anticline, 40 km. north of Izeh city, with thickness of 169 m. is investigated in this study using petrographic methodology. The Formation consists of grey, medium to thick bedded limestones. In comperhensive petrography study of the Formation, 150 thin sections were studied. Statistical analisis of magor components of the microfacies indicat that the formation was developed in a distally steepened ramp. Based on microfacies study and aboundant of main allochems, nine microfacies are distinguished, that are related to Inner ramp, Mid- ramp and Outer ramp sub- environment