رخساره های پلاتفرمی تا دور از پلاتفرم در سازند فهلیان: گواهانی بر پدید آمدن حوضه ژرف بین شلفی در جنوب باختر ایران
دسته | رسوب شناسی و زمین شناسی دریایی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | بیست و پنجمین گردهمائی علوم زمین |
نویسنده | یعقوب لاسمی |
تاريخ برگزاری | ۰۲ اسفند ۱۳۸۵ |
پیش درآمد
نهشته های سازند فهلیان (بریازین-والانژنین)، یکی از سنگ های مخزن هیدرو کربن در جنوب باختر ایران است. این سازند به طور عمده از سنگ های کربناته ساخته شده است. دراین بررسی برش های اشگر (در شمال باختر تاقدیس اشگر) و فهلیان (در تاقدیس فهلیان) مطالعه شده اند. تاقدیس های اشگر و فهلیان با روند شمال باختر-جنوب خاور در زون ایذه جای دارند (شکل ۱). زون ایذه بخشی از کمربند چین خورده است که در میان زاگرس مرتفع در شمال، فروافتادگی دزفول در جنوب، گسل کازرون در خاور و گسل بالارود در باختر دیده می شود (Koop and Stoneley, ۱۹۸۲). در این زون تکاپو های تکتونیکی تا کرتاسه میانی ادامه داشته است، آن چنان که به تغییر ستبرای سنگ های جنوب باختر ایران انجامیده است (Koop and Stoneley, ۱۹۸۲; Sepehr, ۲۰۰۴).
سازند فهلیان را نخستین بار جیمز و وایند (James and Wynd, ۱۹۶۵) اندازه گیری و نام گذاری کرده اند. این سازند پیش تر از دید چینه نگاری سنگی و زیستی مطالعه شده است (برای نمونه: افقه، ۱۳۷۱؛ هاشمی، ۱۳۸۵؛ Golestaneh, ۱۹۶۵; Kherdpir, ۱۹۷۵). معلمی (۱۳۷۴) رخساره ها، محیط های رسوبی و تغییرات تخلخل سازند فهلیان را در میدان نفتی خارک (چاه شماره ۱۸) مطالعه کرده است. لاسمی و همکاران (۱۳۸۲) محیط های رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند فهلیان را در فروافتادگی دزفول (میدان های نفتی رگ سفید، خویز و بینک) بررسی کرده اند. هدف از این مطالعه شناسایی رخساره ها و تشخیص محیط رسوبی سازند فهلیان در تاقدیس های اشگر و فهلیان برای مشخص شدن حوضه رسوبی آن است.
مطالعه سنگ های سازند فهلیان به روش های صحرایی و میکروسکوپی انجام شده است. برای مطالعه میکروسکوپی تعداد ۳۰۰ پلاک نازک بررسی شده اند. نام گذاری سنگ های کربناته به روش(Dunham, ۱۹۶۲) و تقسیم بندی رخساره ها و ارائه مدل زسوبی به روش۱۹۸۱; Carozzi, ۱۹۸۹) (Lasemi & Carozzi, انجام شده است.
رخساره ها و محیط رسوبی
بررسی های صحرایی و میکروسکوپی سازند فهلیان در برش های مورد مطالعه به شناسایی رخساره های دور از پلاتفرم(Off platform facies) و پلاتفرمی (Platform facies) به شرح زیر انجامیده است:
۱- رخساره های دور از پلاتفرم
گروه های رخساره ای کم ژرفا و ژرف وابسته به محیط دور از پلاتفرم شناسایی شده اند. رخساره های کم ژرفا، باندستون لیتوکودیومی، وکستون و مادستون بیوکلاستی هستند. گروه رخساره ای دور از پلاتفرم ژرف در بردارنده رخساره های پلاژیک و آهک های دوباره نهشته شده (Calciturbidite) هستند. رخساره های دور از پلاتفرم کم ژرفا در بین رخساره های ژرف و در بالای سکانس پایینى سازند فهلیان دیده می شوند. رخساره های آهک دوباره نهشته شده تنها در برش اشگر شناسایی شده اند. این رخساره ها در تناوب با رخساره های پلاژیک دیده می شوند. رخساره های آهک دوباره نهشته شده دارای ساخت رسوبی دانه بندی تدریجی هستند و در بردارنده دانه های محیط کم ژرفا (گاستروپد، میلیولید، جلبک سبز، پلوئید، اائید و اینتراکلست) و ژرف (رادیولر، لاله وش پلانکتون، دوکفه ای پلانکتون، سوزن اسفنج) هستند. در رخساره های پلاژیک فسیل های رادیولر، سوزن اسفنج و لاله وش پلانکتون شناسایی شده اند. رخساره های آهک دوباره نهشته شده بیش از دو سوم بخش بالایی سازند فهلیان را در رخنمون اشگر ساخته اند.
تفسیر رخساره های دور از پلاتفرم
باندستون لیتوکودیومی به گونه ریف های کومه ای به همراه دیگر رخساره های بین ریفی (وکستون و مادستون بیوکلاستی) به زیر-محیط رسوبی جلوی سد کربناته وابسته اند. جای گیری باندستون لیتوکودیومی و رخساره های بین ریفی در بالای سکانس پایینى نشان گر وابستگی آن به محیط دریای باز کم ژرفا است. همراه بودن دانه های محیط کم ژرفا (پلوئید، گاستروپد، اائید، جلبک سبز) و دانه های محیط ژرف (رادیولر، لاله وش پلانکتون و دوکفه ای پلانکتون) و بودن ساخت دانه بندی تدریجی نشان دهنده حمل رسوب از بخش انتهای پلاتفرم کربناته به محیط ژرف دریا در زمان بالا بودن سطح آب دریا است (Schlager et al., ۱۹۹۴; Lasemi, ۱۹۹۵).
۲- رخساره های پلاتفرمی
در رخساره های پلاتفرمی گروه های رخساره ای سد، تالاب پشت سد و پهنه جزرو مدی شناخته شده اند. دانه های شناخته شده در رخساره های سدی به طور عمده اینتراکلست در اندازه های گوناگون، اائید، پلوئید، بیوکلاست (گاستروپد، فرامنیفر هاى تروکولینا، تکستولاریا، لاله وش و دوکفه ای) هستند. در توالی عمودی رخساره سد با مرز تدریجی بر روی رخساره جلوی سد دیده می شود. بیشتر دانه ها با فرایند میکریتی شدن میکریتی شده اند. در گروه رخساره ای سد گرینستون اائیدی، اینتراکلستی، پلوئیدی و بیوکلاستی شناسایی شده اند. این رخساره ها در برش کوه فهلیان و بخش زیرین برش اشگر شناسایی شده اند. رخساره ها و زیر رخساره های گروه رخساره اى تالاب پشت سد دارای دانه های فسیل جلبک سبز، پلوئید، فرامنیفر (میلیولید، سودوساکلومینا، تکستولاریا)، سوزن های اسفنج، گاستروپد و خرده های لیتوکودیوم است. رخساره های مادستون بیوکلاستی، مادستون جلبک سبز دار، وکستون بیوکلاستی و پکستون پلوئیدی بیوکلاستی در گروه رخساره ای تالاب پشت سد شناخته شده اند. رخساره پهنه جزرو مدی از گرینستون پلوئیدی اینتراکلستی با فابریک چشم پرنده ای ساخته شده است.
تفسیر رخساره های پلاتفرمی
اینتراکلست های گرد شده و نیمه گرد شده، دانه های اائید، جورشدگی خوب و نبودن گل آهکی در رخساره سد نشان دهنده انرژی بالا و جابه جایی زیاد استand Wright, ۱۹۹۰; Flugel, ۲۰۰۴) .(Tucker بودن خرده های فسیلی وابسته به محیط تالاب (گاستروپد و فرامنیفر) همراه با پلوئید نشان دهنده حمل این دانه ها به محیط پر انرژی سد است. رخساره های سدی سازند فهلیان با رخساره های سدی پلاتفرم امروزی باهاماس و فلوریدا (Tucker and Wright, ۱۹۹۰; Flugel, ۲۰۰۴) همسان است. در گروه رخساره ای تالاب پشت سد گل فراوان در زمینه میکریتی نشان دهنده نبود انرژی کافی برای جابه جایی گل آهکی است (Folk, ۱۹۶۲). جلبک های سبز در آب های گرم و کم ژرفای محیط تالاب که در آن آب چرخش خوبی دارد فراوانند۱۹۶۱; Wray, ۱۹۷۷; Riding, ۱۹۹۱; Flugel, ۲۰۰۴) .(Johnson, پلوئید، فرامنیفر های بنتیک و گاستروپد نیز در محیط تالاب فراوانند (۱۹۹۰; Flugel, ۲۰۰۴ .(Tucker & Wright, خرده های لیتوکودیوم احتمالا از اجزای باندستون لیتوکودیومى (جلوی سد) هستند که به تالاب پشت سد حمل شده اند. رخساره های تالاب پشت سد سازند فهلیان با رخساره های تالاب محیط های امروزی مانند باهاماس و فلوریدا همسان است Wright, ۱۹۹۰; Flugel, ۲۰۰۴)
(Tucker &.
فابریک چشم پرنده ای از ویژگی های پهنه جزرومدی است (Shinn, ۱۹۸۳). سیمان در بین دانه ها و فراوانی دانه ها گواه بر این است که این رخساره در پایین ترین بخش پهنه بین جزرومدی نهشته شده است (Dunham, ۱۹۷۰; Shinn, ۱۹۸۶; Lasemi, ۱۹۹۵).
◊◊◊◊◊◊◊
بحث
بررسى رخساره ها و محیط هاى رسوبى سازند فهلیان نشان مى دهد که این سازند در محیط هاى رسوبى دریاى کم ژرفا و ژرف نهشته شده است. در برش کوه فهلیان رخساره هاى پلاتفرمى پهنه جزرو مدى، تالاب پشت سد، و سد کربناته شناسایى شده اند. اما، در برش کوه اشگر (شمال باختر برش فهلیان) رخساره هاى پلاتفرمى تنها در بخش زیرین سازند دیده مى شوند و بیش از ۷۰ درصد سازند فهلیان در بر گیرنده آهک دوباره نهشته شده و پلاژیک است که یک توالى به سوى بالا ژرف شونده ساخته اند. سازند فهلیان به سوى باختر زون ایذه (زون لرستان) به طور عمده از رخساره شیل با میان لایه هاى آهک بسیار نازک لایه پلاژیک ساخته شده است. سازند فهلیان در برش نمونه (این مطالعه) و کوه آنه (نورافکن، رساله دکترا در دست تهیه) تنها از رخساره هاى پلاتفرمى ساخته شده است. رخساره ها و تغییرات جانبى آن ها نشان مى دهند که سازند فهلیان در منطقه مورد مطالعه در یک پلاتفرم کربناته نوع شلف، همسان با پلاتفرم شلف فلوریدا (Read, ۱۹۸۵)، نهشته شده است. پلاتفرم سازند فهلیان با پلاتفرم کربناته سازند مزدوران (Lasemi, ۱۹۹۵)، سازند مبارک (لاسمى و مصدق، ۱۳۷۸؛(Lasemi & Ghouchi Asli, ۲۰۰۶ و سازند سروک (لاسمى و کاوسى، ۱۳۸۴) همسان است. تغییر عمودی رخساره هاى پلاتفرمى به رخساره هاى پلاژیک و آهک دوباره نهشته شده در برش اشگر و تغییر جانبى رخساره هاى پلاتفرمى به رخساره های ژرف از جنوب (برش فهلیان) به سوی شمال (برش اشگر) نشان مى دهند که تکاپو هاى تکتونیکى سیستم گسله کازرون، در سرآغاز کرتاسه پیشین، به پدید آمدن حوضه ژرف بین شلفى(Intera shelf basin) در منطقه مورد مطالعه انجامیده است. این حوضه بین شلفى به سوى باختر زون ایذه، به حوضه ژرف لرستان تغییر مى یابد.
◊◊◊◊◊◊◊
نتیجه گیرى
تغییر جانبى رخساره هاى پلاتفرمى به رخساره هاى ستبر دور از پلاتفرم (آهک هاى دوباره نهشته شده و پلاژیک) نشان مى دهد که تکاپو های تکتونیکى سیستم گسله کازرون در سر آغاز کرتاسه به پدید آمدن حوضه بین شلفى ژرف انجامیده است. بنابراین، سازند فهلیان در پلاتفرم کربناته نوع شلف نهشته شده است.
منابع فارسى
افقه، م.، ۱۳۷۱. مطالعه بیواستراتیگرافى سازند فهلیان در دو مقطع کوه گدوان و کوه آب سیاه در فارس، پایان نامه کارشناسى ارشد. دانشگاه شهید بهشتى، ۱۷۸.
لاسمى، ی.، و کاوسى، م.، ۱۳۸۴. چینه نگارى سکانسى سازند سروک در جنوب خاور لرستان و شمال زون ایذه و کاربرد آن در اکتشاف هیدروکربور، فشرده مقالات نهمین همایش انجمن زمین شناسى ایران، ۵۹۸-۵۹۵.
لاسمى، ی.، محمد خانى، ح.، خزایى، م.، و کاوسى، م.، ۱۳۸۲. محیط هاى رسوبى و چینه نگارى سکانسى سازند فهلیان در میدان هاى نفتى رگ سفید، بینک و خویز، فروافتادگى دزفول جنوبى، فشرده مقالات هفتمین همایش انجمن زمین شناسى ایران، ۳۲۷-۳۲۳.
لاسمى، ی.، و مصدق، ح.، ۱۳۷۸. میکروفاسیس ها و محیط هاى رسوبى سازند مبارک در البرز مرکزى و معرفى پشته هاى گلى (Waulsortian) در محیط رسوبى رمپ عمیق: فشرده مقالات سومین همایش انجمن زمین شناسى ایران، ۵۴۸-۵۴۶.
معلمى، ع.، ۱۳۷۴. میکروفاسیس ها، محیط رسوبى و تغییرات تخلخل سازند فهلیان در منطقه خارک. پایان نامه کارشناسى ارشد. دانشگاه آزاد اسلامى، ۱۰۷.
نورافکن، خ.، ۱۳۸۵. محیط هاى رسوبى و چینه نگارى سکانسى سازند فهلیان در میدان نفتى دارخوین و کوه آنه، رساله دکترا در دست تهیه، دانشگاه تربیت معلم تهران.
هاشمى حسینى ، پ.، ۱۳۸۵. بیواستراتیگرافى سازند فهلیان در برش الگو و چاه شماره ۱ میدان نفتى دارا، پایان نامه کارشناسى ارشد، دانشگاه تهران، ۱۹۷.
◊◊◊◊◊◊◊
References:
Carozzi, A.V., ۱۹۸۹. Carbonate Rocks Depoistional Model. Prentice Hall, New Jersy, P.: ۶۰۴.
Dunham, R.J., ۱۹۶۲. Classification of carbonate rocks recording to depositional texture. In: W.E. Ham (Editor), Classification of Carbonate Rocks. Am. Assoc. Pet. Geol. Mem., ۱: P. ۱۰۸-۱۲۱.
Dunham, R.J., ۱۹۷۰. Keystone vugs in carbonate beach deposits (Abstr.) Am. Assoc. Pet. Geol. Bull., ۵۴: P. ۸۴۵.
Flugel, E., ۲۰۰۴. Microfacies of Carbonate Rocks, Springer-Verlag, ۹۷۶ p.
Folk, R.L., ۱۹۶۲. The natural history of crystalline calcium carbonate effects of magnesium content and salinity. Journal of Sedimentary Petrology, V., ۴۴, P. ۴۰-۵۳.
Golestaneh, A., ۱۹۶۵. Micropaleontological study of Khami Group and the Jurassic Cretaceous in Fars Province (Southern Iran): Bulletin du B.R.G.M (Deuxiem serre) section IV, No. ۳-۱۹۷۴, P. ۱۶۵-۱۹۷.
James G.A., and Wynd J.G., ۱۹۶۵. Stratigraphic nomenclature of Iranian Oil Consortium Agreement area. Am. Assoc. Pet. Geol. Bull., ۴۹. P.
Johnson, H.W., ۱۹۶۱. Coralline algae, a first synthesis, Boca Raton۱:city>, Fla۱:state>۱:place>, CRC Press, ۳۵۱p.
Kherdpir, A., ۱۹۷۵. Stratigraphy of Khami Group in southwest Iran۱:place>۱:country-region>. I.O.O.C. Report, No. ۱۲۳۵.
Koop, W.j., & Stoneley, R. ۱۹۸۲. Subsiidence History of the Middle East۱:placename> Zagros۱:placename> Basin۱:placetype>۱:place>, Permian to recent . Philosophical Transactions of the Royal Society of London۱:place>۱:city>, Series A, ۳۰۵, P. ۱۴۹-۱۶۸.
Lasemi, Y., ۱۹۹۵. Platform carbonate of the Upper Jurassic Mozdoran Formation in the Kopet Dagh Basin, NE Iran-Facies, palaeoenvironments and sequences: Journal of Sedimentary Geology, No. ۹۹, P. ۱۵۱-۱۶۴
Lasemi, Y. & Carozzi, A.V., ۱۹۸۱. Carbonate microfacies and depositional environments of the Kindkaid Formation (Upper Mississippian) of the Illinois Basin, U.S.A., VIII Congreso Geol. Argentino, Saluis, Actas II: P. ۳۵۷-۳۸۴.
Lasemi, Y., Ghouchi Asli, E., ۲۰۰۶. The Lower Carboniferous Mobarak Formation in Tuyeh area of eastern Alborz, northen Iran۱:place>۱:country-region>: a distally steepend ramp succession of the Paleotethys passive margin of northen Gondwana. SEPM Carboniferous Conference Cologne۱:place>۱:city> Germany۱:place>۱:country-region>, Program & Abstrcts, P. ۷۴.
Riding, R., ۱۹۹۱. Carbonate Algae and Stromatolites. Springer- Verlag, new York۱:place>۱:state>, ۵۷۷p.
Read, J.F., ۱۹۸۵. Carbonate platform facies models. Am. Assoc. Pet. Geol. Bull., ۶۶: P. ۸۶۰-۸۷۸.
Schlager, W., Reijmer, J.J.G. & Droxler, A., ۱۹۹۴. Highstand shedding of Carbonate platforms. Sedimentary Research, Vol. B, ۶۴: P. ۲۷۰-۲۸۱.
Sepehr, M., and Cosgrove, J.W., ۲۰۰۴. Structural framework of the Zagros Fold–Thrust Belt, Iran۱:place>۱:country-region>. Marine and petroleum Geology, V. ۲۱,P. ۸۲۹-۸۴۳.
Shinn, E.A., ۱۹۸۶. Modern carbonate tidal flats; their diagnostic features. Quart. J. Colo. Sch. Mines, ۸۱: P. ۷-۳۵.
Shinn, E.A., ۱۹۸۳. Birdseyes, fenestrae, shrinkage pores and loferites: a re-evalution.j. Sediment. Petrol., ۵۳: P. ۶۱۹-۶۲۹.
Tucker, M.E.,& Wright, V.P., ۱۹۹۰. Carbonate Sedimentology. Blackwell, Oxford۱:place>۱:city>, ۴۸۲p.
Wray, J.L., ۱۹۷۷. Carbonate Algae, Elsevier, Amesterdam, ۱۸۶p.
یعقوب لاسمی ، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم تهران
ملیحه فیضی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم تهران
◊◊◊◊◊◊◊
چکیده
سازند فهلیان (بریازین-والانژنین) یکی از سنگ های مخزن نفت و گاز در جنوب باختر ایران است. این سازند برای شناسایی محیط های رسوبی، پلاتفرم کربناته و نوع حوضه رسوبی آن در زون ایذه (باختر گسل کازرون) مطالعه شده است. بررسی های صحرایی و میکروسکوپی سازند فهلیان، به شناسایی رخساره های پلاتفرمی (سد، تالاب پشت سد، و پهنه جزرو مدی) و دور از پلاتفرم (جلوی سد، آهک دوباره نهشته شده و پلاژیک) انجامیده است. مطالعه رخساره ها و تغییرات عمودی و جانبی آن ها نشان می دهند که سازند فهلیان در منطقه مورد مطالعه در یک پلاتفرم کربناته نوع شلف، همسان با پلاتفرم شلف فلوریدا نهشته شده است. تغییر عمودی رخساره های پلاتفرمی به رخساره های پلاژیک و آهک دوباره نهشته شده در برش اشگر و تغییر جانبی رخساره های پلاتفرمی به رخساره های ژرف از جنوب (برش فهلیان) به سوی شمال (برش اشگر) نشان می دهند که تکاپو های تکتونیکی سیستم گسله کازرون در سرآغاز کرتاسه پیشین به پدید آمدن حوضه ژرف بین شلفی(Intera shelf basin) در منطقه مورد مطالعه انجامیده است.
Abstract
The Fahliyan Formation (Berriasian-Valanginian) is one of the petroleum reservoir rocks in southwest Iran. It has been studied in the Izeh Zone (west of Kazerun Fault) to determine its depositional environments, platform type and basin of deposition. Field and microscopic investigations of the Fahliyan Formation led to recognition of platform (barrier, back barrier lagoon and tidal flat) and off platform (barrier front, pelagic and calciturbidite) facies. Vertical variations of platform facies to pelagic and calciturbidite facies in the Eshgar section and lateral facies variations of platform facies to deep marine facies northward (from the Fahliyan section to the Eshgar section) reveal the tectonic movements along the Kazerun Fault system. This tectonic activity resulted in the formation of a north-south trending intera shelf basin in Early Cretaceaus times.