گستره جلبک سازی از کامبرین در ایران مرکزی

دسته چینه شناسی و فسیل شناسی
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری سومین گردهمائی علوم زمین
نویسنده محمدحسن- نبوی
تاريخ برگزاری ۲۶ بهمن ۱۳۶۳
در گستره بزرگی از ایران مرکزی، زیر سنگهای شیلی، ماسه سنگی زاگون- لالون، یک ردیف چینه شناسی ضخیم (بیش از 2400 متر) وجود دارد که از پی رخداد تکتونیکی کاتانگایی با ایرانی بوجود آمده است، این ردیف دربرگیرنده سنگهای آتشفشانی اسید و نهشته های رسوبی شیل، ماسه سنگ، فورش سنگ، دولومیت و آهکی است که آنها را در چند واحد چینه شناسی سنگی جای داده ایم، این واحدها از کهن به جوان عبارتند از: سازندهای ریزو، درین، سلطانیه، هشم، عقدا. در این نوشته به دو واحد بالای ردیف یعنی هشم و عقدا می پردازیم.
1) سازند عقدا: سنگ آهک سیاهرنگی است که دیواره ساز است، از ویژگیهای کلیدی آن یکی ساخت تیغه ای لایه ها و دیگری وجود 3-7 متر آهک «گرهک دار» در قاعده است. بسیاری از تیغه ها و نوارها و گرهک ها، در حقیقت جلبک های آهکی می باشند که سازنده های اصلی سازند عقدا میباشند.
به دیگر سخن، خاستگاه این سازند، از نهشته های زیستی- شیمیایی است. از این رو آنرا به عنوان یک جلبکساز (Algal Biostrome) معرفی می کنیم.
ضخامت آن 100- 350 متر است و این تغییر به علت فرسایش پیش از تشکیل نهشته های قرمز رنگ زاگون- لالون تواند بود. از ویژگیهای دیگر این سازند، این است که به شدت بوی لجن می دهد و هرجا دولومیتی شده باشد، رنگ هوازدگی آن به قهوه ای روشن تغییر کرده است.
دیواره های بوجود آمده در این واحد، بسیار بلند و صاف هستند و گاهگاهی، اینجا و آنجا، کاواک های بزرگ و غارگونه ای در آن پا گرفته که در حال فراختر شدن است.
بالاترین لایه های آن را تنها در دو یا سه جا می توان دید. این قسمت حدود 10 متر ضخامت دارد و از لایه های نازک آهکی درست شده که دارای نوارهای سیاه چرت است، مرز بالای سازند عقدا، یک ناپیوستگی همشیب است. مرز پایین آن (با سازند هشم) بسیار مشخص است. ریخت شناسی واحد از همین مرز پایین آن به سانی است که از فاصله های دور و چند کیلومتری قابل شناسایی است (دیواره ها بوجود آمده است). گسترش آن از کوههای عقدا تا کوه کبودان انارک از یک سو و از شمال نریگان تا معدن اسفوردی از سوی دیگر شناخته شده است.
2) سازند هشم: در زیر سازند عقدا و روی سازند سلطانیه جای دارد. ضخیم ترین و مشخص ترین برونزد آن در گدار هشم (جنوب عقدا) است که 150 متر اندازه گیری شده است. این واحد تشکیل شده از شیلهای سبز، خاکستری و گاهی قرمز صورتی تا تیره که در آن لایه های سخت تر دولومیتی نیز وجود دارند.
دولومیت ها نازک لایه و ریزدانه اند و رنگ آنهاخاکستری و صورتی کمرنگ می باشد. چند لایه توف داسیتی هم در برخی از برونزد ها دیده شده است، ضخامت آن خیلی تغییر می کند ولی همه جا در زیر سازند عقدا وجود دارد.
در جنوب سیاهکوه (شمال اردکان)، سازند هشم بیشتر کربناتی است و در اینجا، حدود 70 متر بالاتر از قاعده، همراه دولومیت های خاکستری و شیلهای تیره، چند لایه ذغالسنگی نیز بوجود آمده است که بنیاد آن به احتمال زیاد از جلبک های آبی است تا کنون در هیچ جای دیگر ایران زمین، در سنگهای کامبرین پایینی چنین سنگهای ذغال داری گزارش نشده است. در قسمت بالای سازند، گاهی به چند لایه آهکی گرهک داری برمی خوریم که با بخش قاعده سازند عقدا بسیار همانند است و این می رساند که جلبک ها در تشکیل برخی از قسمتهای هشم نیز نقش آفرین بوده اند. مرز پایین آن با سازند سلطانیه، از نوع ناپیوستگی همشیب می باشد. ریخت شناسی هشم که در پای دیواره های عقدا جای دارد، مشخص کننده یک واحد فرسایش پذیر است و جون پله ای به چشم می آید که واریزه های عقدا آنرا به دامنه ای کم شیب تبدیل کرده اند.
3) حوضه رسوبی سازند عقدا: بر پایه موقعیت برونزد های این واحد، توانسته ایم گستره آنرا در ایران مرکزی بازسازی کنیم و این کار همچنان در دست بررسیهای بیشتر است، در کوههای عقدا و سیاهکوه برای نخستین بار این جلبکسار شناسایی شد و پس از آن در ناحیه انارک، کوه چاه پلنگ و کبودان نیز براین گستره افزوده شد. پس از دیدار از ناحیه اسفوردی، کوشک و نریگان روشن شد که حوضه رسوبی عقدا بسیار بزرگ بوده است. با شناختی که از ناحیه یزد، اردکان، کوه معراجی و بافق در دست است، حوضه عقدا را بازسازی کرده ایم. این حوضه به شکل سر پیکان بوده که نوک آن به سوی شمال، در جایی میان گسله بزرگ کویر و کوه معراجی بسته می شده است. در دسته این پیکان، یعنی منطقه کوه معراجی- یزد، به جای واحدهای عقدا و هشم، همان سازند آشنای سراسر ایران زمین یعنی سازند باروت تشکیل شده است. در سوی خاوری و شمال خاوری، حوضه رسوبی عقدا به تدریج به حوضه دیگری می رسد که ریخت شناسی و چینه شناسی آن در دست بررسی کارشناسان سازمان زمین شناسی است که در منطقه کوشک- کوه بنان فعالیت دارند.
4) تغییر رخساره: سازند عقدا در گستره یاد شده، همه جا یکسان است ولی سازند هشم دچار تغییرهایی شده است که بازگوی تغییر در محیط رسوبی آن است. از تغییر ضخامت، وجود لایه توفی و خیلی کم سنگ گچ و به ویژه سنگهای زیر آن (از سازند سلطانیه)، چنین برمی آید که توپوگرافی دولومیت های سلطانیه همه جا یکسان نبوده است و یک نبود چینه شناسی را می توان میان سلطانیه و هشم پذیرفت، در گدار هشم، بالاترین بخش سازند سلطانیه سنگ آهک سفیدی است که در آن فسیل جلبک از گروه Collenia بسیار مشخص است و این آهک فسیل دار، همه جا دیده نمی شود و علت آن را باید در فرسایش پیش از تشکیل هشم جست. در بیشتر جاها، سازند هشم روی دولومیتهای زرد- بژ قرار دارد که بخش دیگری از سازند سلطانیه است و در آن نوارها و گرهک های چرت وجود ندارد. (دولومیت مرغ زرد). در سوی خاور و شمال خاوری، رخساره آهکی عقدا با ضخامت کمتر و بطور متناوب، همراه با شیل و ماسه سنگ وجود دارد که حوضه دیگری تشکیل شده است و بنابراین می توان گفت که سازندهای هشم و عقدا به سوی خاور تغییر رخساره داده اند و در منطقه معراجی- یزد هم ارز سازند باروت می باشند. ویژگیها و چگونگی این تغییر رخساره و گستره آن هنوز مشخص نشده است.
5) سن سازند های هشم و عقدا: جلبک های فراوانی که در این دو سازند یافت شده، هنوز پاسخگوی این پرسش نشده اند ولی با توجه به موقعیت چینه شناسی می توان به سن آنها دست یافت، سازند عقدا در زیر لالون- زاگون جای دارد و سازند سلطانیه نیز در زیر هشم قرار دارد، در ناحیه چاه بدوک (کوههای عقدا) در بالاترین قسمت دولومیت های سلطانیه، فسیلهایی بدست آمده است (دیدار روی زمین با آقای حمدی) که به کامبرین پیشین نسبت داده شده است (حمدی). این فسیلها حدود 30 متر پایین تر از مرز پایین هشم یافت شده و آلودگی فسفات نیز وجود دارد. بنابراین می توان گفت که سن سازندهای هشم و عقدا، کامبرین پیشین است.

کلید واژه ها: سایر موارد