تحلیل چین خوردگی مرتبط با راندگی پنهان در شمال بیرجند
دسته | لرزه زمین ساخت |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | بیست و پنجمین گردهمائی علوم زمین |
نویسنده | سلمه فخاری |
تاريخ برگزاری | ۳۰ بهمن ۱۳۸۵ |
مقدمه :
در اکثر مواقع گسلهاى تراستى فعال معمولأ به سطح زمین نمى رسند، وآثار وجود آنها توام با چین خوردگی، پیدایش عناصر ریخت زمینساختی و برخاستگی است. لغزش در این گسلهاى پنهان با ایجاد تاقدیس در چند کیلومتر بالاى پوسته همراه مى باشد(کینگ و استین[۱]،۱۹۸۴) و چینهایى که در بالاى گسلهاى تراستى پنهان قرار دارند تپه هاى شیبدار و نامتقارن را ایجاد مى کنند (چین طبس در شمال غرب ایران ،والکر و همکاران،۲۰۰۳ ). این چینها با گسلهاى فرعى نرمال (بایاسگالان[۲] و همکاران،۱۹۹۹)، معکوس(والکر و جکسون،۲۰۰۲) و با لغزش بین لایه اى(بربریان و همکاران،۱۹۷۹) همراه مى باشند.
منطقه مورد مطالعه با مختصات طولى E۵۹○ ۹'-E۵۹○ ۳۴' و مختصات عرضى N۳۲○ ۴۱' –N۳۲○ ۵۵' شامل تپه هایى در شمال بیرجند مى باشد که در دشت ما بین کوههاى باقران و مؤمن آباد واقع شده است و بر اثر گسل پنهان بوجود آمده اند(شکل۱). این تپه ها شامل واحدهاى سنگى کنگلومرا همراه با مارن، توف، مارن توفى و کنگلومرا با سن نئوژن تا کواترنرى مى باشد که در وسعتى با طول حدود ۳۵ کیلومتر و پهناى ۲ کیلومتر گسترده شده و داراى روند شمال غرب - جنوب شرق مى باشند.
◊◊◊◊◊◊◊
بحث :
موقعیت زمینشناسى و تکتونیکى منطقه
منطقه مورد مطالعه درشمال ایالت ساختارى سیستان و در بین پایانه هاى شمالى آن واقع شده است. اولین مراحل پیدایش ایالت ساختارى سیستان به کرتاسه پیشین باز مىگردد. وجود تنش کششى در ژوراسیک در جهت شمال خاور- جنوب باختر، باعث ایجاد کافت میان قارهاى درخاور ایران گشته است(تیرول[۳] و همکاران،۱۹۸۳) ایالت ساختارى سیستان داراى روند شمالى- جنوبى بوده ودرپایانه هاى شمالى به سمت باختر چرخیده، بطوریکه روند شمال باختری– جنوب خاورى وحتى روند خاورى- باخترى پیدا کرده است (مانند جنوب بیرجند ). درکرتاسه فوقانى این رژیم زمینساختى به رژیم فشار شى تغییر کرده و حوضه شروع به بسته شدن نموده است. تنشهاى فشارى وارد بر منطقه باعث ایجاد سیستم فشارشى- برشى چپگرد شدهاست که ایجاد این پهنه فشارى برشى موجب فرایندهاى پیچیده زمین ساختى در منطقه گردیده است(خطیب ۱۳۶۸).
در منطقه مورد مطالعه گسل معکوس پنهان با شیب به سمت شمال باعث ایجاد چین خوردگى شده است. راندگی مورد بحث بنام راندگی شوکت آباد نام گذاری شده است. در شرق گسل بجد این راندگی به سطح رسیده و باعث بریدگى و فرسایش یال جنوبى شده است ولى در غرب گسل بجد، این گسل به صورت پنهان باقى مانده است.
در این منطقه چین توسط دو گسل پارگى اصلى از هم جدا و به سه قطعه تقسیم شده اند. گسل پارگى شرقى ۱.۱ کیلومتر و گسل پارگى غربی۱.۱ کیلومتر جابه جایى ایجاد کرده است. گسل غربى زون برشى با پهنای۲.۹ کیلومتر ایجاد کرده است(شکل۲)، که با توجه به انحراف ایجاد شده در روند چین میزان برش برابر با ۳.۲۷ کیلومتر بدست آمده است.
ساختارهایى که در این منطقه قابل مشاهده است شامل چین، گسل و درزه های کششی می باشد که در زیر مورد بررسی قرار مى گیرند.
هندسه چین
در بررسى هاى صحرایى لایه بندى هاى بدست آمده در بخش شرقى شامل لایه هاى کنگلومرا با شیب به سمت شمال مى باشد و اثرى از لایه ها با شیب جنوبى مشاهده نگردید. ولى در محل ترانشه هاى ایجاد شده براى خیابان ها و جاده ها، لایه ها به خوبى رخنمون یافته اند. با کمک این حفارى ها در خیابان صیاد شیرازى، غفارى، پشت قبرستان و جاده زاهدان- مشهد شکل کاملى از چین بدست آمد(اشکال۳-۶). مقاطع رسم شده دراین مسیرها همگى نمایانگر وجود چینى نا متقارن با یال شمالى کم شیب و یال جنوبى پر شیب میباشد که محور چین نزدیک به یال جنوبى قرار گرفته است. مختصات یالهاى چین در هر ایستگاه در برنامه Stereowin وارد گردید(شکل۷) و مختصات محور و سطح محورى بدست آمد. اطلاعات بدست آمده در این مناطق در جدول۱ به اختصار نشان داده شده است.
جدول۱- مشخصات چینهاى برداشت شده در چهار ایستگاه خیابان صیاد شیرازى، غفارى، پشت قبرستان و جاده زاهدان- مشهد
روند مسیر پیمایش |
مختصات سطح محورى |
مختصات محور |
شیب یال جنوبى |
شیب یال شمالى |
نام ایستگاه |
N۱۵E |
NE۸۲/۲۸۳ |
۲/۲۸۴ |
۴۳ |
۹ |
خیابان صیاد شیرازى |
N۱۵E |
NE ۷۸/۱۱۵ |
۳/۱۱۳ |
۵۰ |
۱۰ |
خیابان غفارى |
N۲۰E |
___ |
___ |
۴۲ |
۶ |
پشت قبرستان |
N۲۰E |
NE۸۷/۲۸۴ |
۱/۲۸۲ |
۳۳ |
۲ |
جاده زاهدان- مشهد |
همچنین با استفاده از مسیرهاى پیموده شده و برداشتهاى انجام شده در کل منطقه در مناطقى که گسل به سطح رسیده و یال جنوبى ازبین رفته است نیز شکل چینها به صورت زیر بازسازى شده است(شکل۸)
در دره بین قطعه۷ و۸ در مختصات N۳۲° ۴۸’ ۳۸.۴’’, E۵۹° ۲۴’ ۲۹.۴’’ لغزش بین لایه اى مشاهده گردید،(شکل۹) که دلیل بر ایجاد چین لغزشى مى باشد. مطابق این داده ها و شکل چینهاى بدست آمده، این چینها جزء چینهاى گروه B مى باشند.
گسلش
تپه هاى منطقه مورد مطالعه را بر اساس موقعیت آنها نسبت به گسل بجد مى توان به دو بخش شرقى و غربى تقسیم کرد.در دامنه جنوبى تپه ها، در بخش شرقى، نهشته هاى مارنى بر اثر گسلش در سطح رخنمون یافته اند. در این نقاط در محل این پرتگاهها روند گسلى قابل تشخیص مى باشد. روند بدست آمده در منطقه N۲۷۰- ۲۸۰ مى باشد. همچنین در نزدیکى روستاى حاجى آباد مود در موقعیتN۳۲° ۴۶’ ۲۲.۳’’,E۵۹° ۲۹’ ۲۳.۱’’ صفحه گسلى با مختصات NW۶۶/۸۰ مشاهده شده است. با توجه به هندسه بردارهای لغزشی برداشت شده سازوکار گسل معکوس با مولفه امتدادلغز چپگرد تعیین شده است.
درزه هاى کششى
در بخش شرقى منطقه مورد مطالعه رگه هاى کششى در بعضى مناطق در داخل کنگلومراها مشاهده گردیده است که از جمله این مناطق موقعیت ’’َََ۴۴.۶ َ۲۵ °۵۹’’ ,Eََ۴۷.۶’َ۵۳ °۳۲N و’’َََ۱۲.۳’َ۲۱ °۵۹ ,Eََ’’۴۰.۵’َ۴۹ °۳۲N مى باشند(شکل۹). که به ترتیب داراى مختصات۹۰/۱۸۰ و ۹۰/۲۵ مى باشند. این رگه ها در تعیین جهت تنشهاى اصلى کمک مى کنند. ازنظر آماری بیشترین درزه های کششی در راستای شمالشرق-جنوب غرب قرار داشته که در تراسهای آبرفتی کواترنر برداشت شده اند. راستای غالب محور تنش بیشینه در تکوین راندگی و چین خوردگی مرتبط با آن شمالشرق-جنوب غرب ارزیابی میگردد.
◊◊◊◊◊◊◊
نتیجه گیرى :
مقاطع رسم شده از تاقدیس بیرجند نمایانگر وجود چینى نا متقارن با یال شمالى کم شیب و یال جنوبى پر شیب میباشد که محور چین نزدیک به یال جنوبى قرار گرفته است. پیدایش تاقدیس بیرجند در فرادیواره راندگی در اثر تغییر شکل خمیری نهشته های کواترنر و نئوژن میباشد. هندسه درزه هاى کششى مشاهده شده بیانگر اعمال تنش فشارشى با جهت شمال- شمال شرق مى باشد.
سطوح محوری بدست آمده برای چینها و سطوح گسلی تظاهر یافته در سطح زمین همسو و به شمت شمال شیب دارند و جهت رانش مواد بر روی هردو گروه به سمت جنوب است.
سطوح محوری بدست آمده برای چینها در خیابان صیاد شیرازی و جاده زاهدان- مشهد نشان دهنده جهت تنش حداکثر برابر با۱۰/۱۹۴ و۲/۱۹۱ در این دو ایستگاه می باشند. روند گسلی بدست آمده و نیز مختصات درزه های گششی همگی تأیید کننده این جهت تنش می باشند. دیاگرام گل سرخی رسم شده برای شکستگی ها(تصویر۱۰) در چهار گوش بیرجند نیز تأیید کننده تنش شمال شرقی- جنوب غربی می باشد. همخوانی هندسی و جنبشی بین راندگی و تاقدیس بیرخند بیانگر وجود راندگی پنهان در مناطقی که رخنمون سطحی گسلش وجود ندارد است
◊◊◊◊◊◊◊
منابع فارسى :
۱. خطیب م م. ۱۳۶۸، تحلیل ساختارى کوههاى جنوب بیرجند – دانشگاه تربیت مدرس ـ پایان نامه کارشناسى ارشد.
◊◊◊◊◊◊◊
References:
سلمه فخاری ،دانشجوی کارشناسی ارشد تکتونیک، گروه زمین شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه بیرجند
محمدمهدی خطیب، استادیار گروه زمین شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه بیرجند
◊◊◊◊◊◊◊
چکیده:
گسلش پنهان در شمال بیرجند باعث بوجود آمدن تاقدیس در نهشته های کواترنر و نئوژن در بخش مرکزی دشت و برخاستگی شده است. بر اساس شواهد بدست آمده چین بوجود آّمده بر اثر گسل، چینی از گروه B و نامتقارن، با یال شمالی کم شیب(°7) و یال جنوبی پر شیب(°42) می باشد. صفحه گسلی رخنمون یافته در حاجی آباد مود و پرتگاههای مشاهده شده نشان دهنده گسل اصلی با روندN270-280 و شیب متوسط (°25) به سوی شمال را نشان می دهند. هندسه درزه های کششی مشاهده شده بیانگر اعمال تنش فشارشی با جهت شمال- شمال شرق می باشد.
سطوح محوری بدست آمده برای چینها و سطوح گسلی تظاهر یافته در سطح زمین همسو و به شمت شمال شیب دارند و جهت رانش مواد بر روی هردو گروه به سمت جنوب است.
Abstract:
Folding in Quaternary and Neogen deposition the north of the Birjand has made by blinde thrust. Resulting field evidence show fold is in the B group with low slop in the north limb(7°) and high slop(42°) in the south limb. Fault scarp and fault plane which it has been measured in Hjiabad show 270-280N trend for the main fault. Tension joint show N- NE trend for pressure stress. Axial surface, fault and joint all illustrate this trend.
Axial surface of the fold and fault plane, both, have the northern slop and show southern movement in material.