ماگماتیسم ترشیری در بخش شرقی کمربند ولکانو پلوتونیک
دسته | پترولوژی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | بیست و پنجمین گردهمائی علوم زمین |
نویسنده | جمال قوی |
تاريخ برگزاری | ۰۱ اسفند ۱۳۸۵ |
مقدمه:
نوار ولکانو-پلوتونیک شمال پهنه گسلی درونه (درونه-تربتحیدریه-خواف) یکی از مشهودترین ساختارهای خطی ایران به شمار میآید. بخش شرقی این کمربند (از تربتحیدریه به سمت شرق) به صورت چندین بلوک سنگی بالازده با امتداد شمال غرب-جنوب شرق تا مرز کشور افغانستان گسترش یافته و با رخنمونی از سنگهای متفاوت با دامنه سنی کامبرین تا ترشیری شناخته شده است. با این وجود در این مقاله این ناحیه به لحاظ وجود فازهای ولکانیکی (آذرآواری) و تودههای نفوذی ترشیری مورد توجه واقع شده است.
◊◊◊◊◊◊◊
بحث:
کمربند ولکانو-پلوتونیک درونه-تربتحیدریه-خواف با طول بیش از ۵۰۰ کیلومتر در شمال پهنه گسلی درونه یکی از مشهودترین ساختارهای خطی ایران به شمار میآید، که درشمالشرق ایران و در شمال بلوک لوت و در زون ساختاری ایران مرکزی (پهنه مرکزی) واقع شده است. بخش شرقی این کمربند (از تربتحیدریه به سمت شرق) به صورت چندین بلوک سنگی بالازده با امتداد شمال غرب-جنوب شرق با متوسط پهنای تقریبی۵/۱۷کیلومترتا مرز کشور افغانستان و منطبق بر گسل هریرود گسترش یافته است. از نظر زمینریخت شناسی ادامه شرقی گسل درونه محدود کننده مرزجنوبی این کمربند میباشد و حد شمالی آن نیزکوهپایههای مشرف به دشت دولتآباد-تایباد را تشکیل میدهد (شکل۱).
شکل(۱): جایگاه ساختمانی و تصویر ماهوارهای، از پهنه مورد مطالعه که در شمالشرق ایران واقع شده است (بر اساس۱،۱۷).
چینهنگاری و سنگشناسی
دربخش شرقی کمربند ولکانو-پلوتونیکی درونه- تربتحیدریه-خواف، رخنمون سنگهای رسوبی-دگرگونی متعلق به قبل از دوران سوم و مشابه با واحدهای سنگ چینهای ایران مرکزی (پروتروزوئک تا مزوزوئیک) شناسایی شده است[۱۵،۱۶]. سنگهای آذرین، بخش عمدهای از توالی سنگشناسی پالئوسن-الیگوسن (Ma ۵۷.۸-۶۶.۴) را در پهنه مورد مطالعه تشکیل داده است و در این مقاله نیز این ناحیه به لحاظ وجود فازهای ولکانیکی(آذرآواری) و تودههای نفوذی پالئوژن مورد توجه واقع شده است.
سنگهای آتشفشانی
بر اساس مشاهدات صحرایی و مقایسه با دیگر نواحی [۲۱،۵،۱۶] توالی کلی سنگهای متعلق به پالئوسن- ائوسن در پهنه مورد مطالعه در قالب سه کمپلکس (همتافت) متمایز شدهاند
سنگهای آتشفشانی متعلق به پالئوسن- ائوسن در قالب سه کمپلکس تفکیک شدهاند.
۱-کمپلکس زیرین:که دارای قاعده ای کنگلومرایی به سن پالئوسن میباشد ( معادل با سازند کنگلومرایی فجن در البرز [۱۱])، و به صورت دگرشیب واحدهای قدیمیتر را پوشانده است. ترنت(Ternet) [۲۳] دگرشیبی بین آن و پیسنگ دگرگونی پالئوزوئک-مزوزوئیک در این ناحیه شناسایی شده است. سنگهای متنوع آذرین با ترکیبی بازی و اسیدی، شامل بازالت، آندزیت، آندزیبازالت، تراکیآندزیت، که در یک محیط خشکی(Subarial) بوجود آمدهاند، از ویژگیهای این مجموعه میباشد. تشکیلات ضخیمی از برشهای ولکانیکی، ایگنمبریت(رنگ روشن)، توف (قرمز رنگ) و واحدها آندزیتی تا بازالتی با فنوکریستهای درشت پلاژیوکلاز در این کمپلکس قرارگرفته اند. مجموع ضخامت واحدهای سنگی این کمپلکس را تا حدود ۲۵۰۰ متر برآورد نمودهاند[۱۶].
۲-کمپلکس میانی از واحد های ولکانو سدیمنتری تشکیل شده است که احتمالاً در یک محیط دریایی کم عمق نهشته شده و خود دارای تنوع سنگشناسی گستردهای میباشد. رسوبات شبه فلیشی، کنگلومرای سبز با ترکیب ولکانیکی (حاوی اجزای ولکانیکی کلریتی شده)، جریانهای آندزیتی، تراکی آندزیت و برش، از واحدهای تشکیل دهنده این کمپلکس میباشند. با توجه به محتوی فسیلی (شامل اوربیتولیتس، نومولیت، آلوولین، استریجرینا، گلوبوترناکا) سن ائوسن زیرین[۱۶] برای این کمپلکس در نظر گرفته شده است.
۳-هر چند واحدهای تفکیک شده متعلق به کمپلکس فوقانی تنها در منتهیالیه بخشهای پهنه مورد مطالعه گزارش شده است[۱۶]، اما به واسطه برخی اختصاصات سنگشناسی و شباهتهای چینه شناسی در قسمتهای دیگری از این کمربند نیز این کمپلکس را میتوان متمایز نمود. این کمپلکس با تشکیلات کنگلومرایی که به صورت دگرشیب بر روی واحدهای قدیمیتر قرار گرفته است شروع می شود. سنگهای ولکانیکی شامل داسیتهای دگرسان نشده، آندزیت و جریانهای بازالتی با میان لایههای از توف و برشهای اسیدی و به طور محلی ایگنمبریتهای پرلایتی و افقهای حاوی ابسدین و بمب، تشکیل دهنده این کمپلکس میباشد. سن مطلق یک نمونه از جریانهای داسیتی (Ma۴۱.۵ ) نشان میدهد، که آنها متعلق به اواخر ائوسن میباشند[۲۳]. ویژگیهای سنگشناسی و موقعیت چینهشناسی بخشی از کمپلکس فوقانی مشابه با سازند کرج و هم ارز آن می تواند باشد.
شایان ذکر است خلقیخسرقی و نادری[۸] رخنمونی ازسنگها آذرین شامل آندزیت، بازالتآندزیت و پیروکسنآندزیت (؟) را در شمال روشتخوار (شرق فتح آباد) گزارش نموده و آنها را متعلق به کرتاسه زیرین دانستهاند ولی با توجه به شواهد زمینشناسی، اختصاصات بافتی و کانی شناسی این امر غیر عادی به نظر میرسد و احتمالاً این واحد متعلق به ولکانیکهای پالئوژن باشد.
ویژگیهای کانیشناسی سنگهای ولکانیک گستره مورد مطالعه، دگرسانیهای مختلفی را نشان میدهند. از متداولترین فرایندهای آلتراسیونی، پروپلیتیشدن (کلریتی، اپیدوتی شدن) و کربناتی شدن میباشد. عبور محلولهای هیدروترمال از خلال شکستگیها ناشی از فعالیت گسلها تسریع شده و در نتیجه، کیفیت فوق در حول و حوش شکستگی ها نیز شدیدتر شده است.
سنگهای نفوذی
نفوذیهای متعددی با سن ائوسن بالایی-الیگوسن زیرین با ترکیب دیوریت (کوارتز دیوریت)،گرانیت (گرانودیوریت، بیوتیت آمفیبول گرانیت، میکروگرانیت، لوکوگرانیت) و سینیت (مونزونیت، مونزوسینیت)، به شکل استوک و دایک به صورت توده های مجزا (Separate intrusive bodies) و هم به صورت توده های حاشیهای، محصور از تفریق بخشهای اسیدی (Marginal bodies or Enclaves) در سرتاسر پهنه مورد مطالعه دیده میشوند (شکل۳). این تودهها بهداخل واحدهای قبل از خود نفوذ کردهاند و در بخشهایی سنگهای در برگیرنده آنها متحمل دگرگونی مجاورتی شده اند و در بعضی از قسمتها نیز پدیده اسکارنزایی رخ داده است (سنگان خواف).
بزرگترین تودهنفوذی (نزدیک به ۶۵کیلومترمربع) با ترکیب گرانیتی در منتهی الیه شرقی این کمربند در کوه سرنوسر (Sar now sar) رخنمون دارد. این توده دارای بافتی دانه درشت با کانیهای اورتوزکلاز، پلاژیوکلاز، بیوتیت و آمفیبول میباشد که گاهی به طور محلی در آن نیز رگههای آپلیتی و دایکهای مسکویت میکروگرانیتی، دیده میشوند. سن مطلق اندازهگیری شده بر روی این گرانیت حدود ۳۸.۲ میلیون سال را نشان میدهد که مطابق با اواخر ائوسن و اوایل الیگوسن میباشد[۲۳]. تودههای نفوذی قدیمیتر (متعلق به ژوراسیک؟) نیز در بخشی از این کمربند، در شمال روستا ملک آباد گزارش شده است[۸،۱۵]، اما تعیین سن مطلق از آنها انجام نشده است و احتمال اینکه جوان تر از ژوراسیک نیز باشند، را میتوان درنظر داشت (شکل۳). شایان ذکر است که بخشهای زیادی ازسنگهای آذرین وآذرآواری پالئوژن نیز بوسیله مجموعهای از دایکها (Swarms of dykes ) سابولکانیک و به رنگ روشن (Leucocratic) و ترکیبی اسیدی تا حد واسط (ریوداسیتی-سینیتی) قطع شده که با تودههای نفوذی اواخر ائوسن-الیگوسن هم منشاء (Comagmatic) در نظر گرفته شدهاند[۱۶].
ویزگیهای ژئوشیمیایی سنگهای آذرین
به منظور بررسی سنگهای آذرین منطقه مورد مطالعه و با توجه به نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی (اکسیدهای اصلی) نمونههای ولکانیکی و پلوتونیکی ترشیری (پائوسن-الیگومیوسن) در طول بخش شرقی کمربند ولکانوپلوتونیک درونه-تربتحیدریه-خواف از نتایج ۴۵ نمونه موجود [۶،۱۲،۱۹] در نمودارهای مختلف استفاده شده است و سری ماگمایی و در نهایت قرابت انواع نمونه ها با هم ارزیابی شده است.
بررسی نمونههای فوق در نمودار مثلثی ایروین و باراگار(۱۹۷۱) حاکی از این است که تقریباً تمامی نمونههای فوق در محدوده کالکآلکالن واقع شدهاندو اغلب آنها گرایش به سمت آلکالن نشان میدهند (شکل۴). ویژگی اشباع از سیلیس برخی از نمونه با آزاد شدن کوارتز نورم(CIPW) آنها تایید شده است. بر اساس دیاگرام لیمایتره (۱۹۸۹) اغلب نمونههای فوق نیز در محدوده K۲Oبالا (شوشونیتی) قرار میگیرند و در نمودار Al۲O۳/(CaO+Na۲O+K۲O) در مقابل Al۲O۳/(Na۲O+K۲O) (شاخصShand) تقریبا اکثر نمونهها در مرز محدوده متاآلومین و پرآلومین واقع شدهاند (شکل۵).
الگوتکتونوماگمایی ناحیه مورد مطالعه
ارائه، پذیرش یا رد مدلی جهت ماگماتیسم در منطقه مورد مطالعه با توجه به محدودیتهای موجود و فقدان ادله کافی با اشکال روبرو است. محققینی چون پورحسینی و بربریان[۲۰، به نقل از ۱۴]، پورمعافی و قوامی[۶]، کریمپور[۱۳]، آقا ابراهیمی سامانی[۲] با توجه به اختصاصات ژئوشیمیایی بعضی از سنگهای آذرین این ناحیه (کالک آلکالن)، ماگماتیسم این ناحیه را در ارتباط با پدیده فرورانش دانستهاند، با این وجود سازوکار این فرورانش (زمان، جهت فرورانش و غیره) به روشنی توصیف نشدهاست. همچنین اصفهانی و شریفی[۳] ویژگی ژئوشیمیایی سنگهای ماگمایی این ناحیه را در زون اهر-کاشمر در نظر گرفته و بررسی نمودهاند. کرمانی و فوستر [۱۹] ماگماتیسم بخشی از این ناحیه (بخشهای شرقی) را در ارتباط با ماگماتیسم ائوسن و در پی بسته شدن اقیانوس واقع در شرق ایران و فرورانش صفحه افغان (هیرمند) به زیر لوت دانستهاند [به نقل از۱۰] که این انگاره با مدل زمینساختی تیرول و همکاران [۲۵] در تناقض بوده و با تردیدهای همراه شده است (تَرکیان و همکاران[به نقل از۱۰]).
با توجه به حاکم شدن شرایط زمینساختی کششی در این ناحیه از ایران طی کوهزایی پیرینه [۱۸] و سرشت متمایل به آلکالن بیشتر سنگهای آذرین، ماگماتیزم در این ناحیه از طریق شکستگیهای عمیق پوستهای دور از واقعیت نمیباشد[۱۲] و از طرفی نقش ساختارهای عمیق (Deep Structure) در ماگماتیسم و کانهزایی این ناحیه نیز قابل تصور میباشد[۲۲] با این وجود فرورانش یک صفحه اقیانوسی وسیع (خارج از مرزهای ناحیه مورد مطالعه) نیز رد نشده است[۱۰].
◊◊◊◊◊◊◊
نیجهگیری :
بررسیهای چینهنگاری و سنگشناسی نشان میدهد که حوزهی رسوبگذاری در بخش شرقی کمربند ولکانوپلوتونیک درونه-تربتحیدریه-خواف در اواخر کرتاسه تا ائوسن، ناآرام و پرتلاطم بوده است. احتمالاً به دنبال فاز لارمین (کرتاسهی پایانی) که با چینخوردگی، بالاآمدگی تشکیلات زمینشناسی و درعین حال جابجایی و جایگیری سنگهای اولترامافیک (افیولیت) در مجاور ناحیه مورد نظر (شمال تربتحیدریه) همراه بوده است، فازی کششی (Tension) به سان دیگر مناطق ایران[۹،۴] درناحیه مورد نظر حکمفرما شده و با توجه به برتری ساختارهای گسلی و سیستمهای متقاطع بر چینخوردگیها دراین برهه زمانی[۱۶] فرصتهای مناسب برای فوران ماگماها و گدازههای آتشفشانی در این ناحیه به وجود آمده است.
واقعه تکتونیکی لارامید موجب شده است دریای موجود به سمت جنوب ناحیه مورد نظر عقب نشینی (Retreat) نماید[۲۳] و متعاقب آن فعالیتهای ماگما در بخش شرقی کمربند ولکانوپولونیک درونه- تربتحیدریه-خواف در پالئوسن به وسیلهی فوارنهای گسترده و ضخیمی از ولکانیکهای بازیک (تا حد واسط) با سرشتی ساب آلکالن (متمایل به آلکالن)، خارج از آب و درمحیط قارهای (Subarial) آغاز شدهاست[۱۶]. پیشروی موقتی دریا و رسوبگذاری سریهای ولکانوسدیمنتری در طول ائوسن اولیه تا ائوسن میانی ادامه داشته است.
فعالیتهای ولکانیک و آذرآواری اسیدی با اختصاصات ژئوشیمیایی کالکآلکالن و سدیک [۱۶] در طی ائوسن میانی-پایانی و به پیرو آن فازهای جدیدی از ماگماتیسم، در ائوسن بالایی تا الیگوسن آغازین (فاز پیرنین Pyrenean) با نفوذیهای گرانیتی- مونزونیتی (در حد کالک آلکالن-آلکالن) و دایکهای وابسته به آنها در تشکیلات قبلی این ناحیه رخ داده است. جابهجا شدگیها، شکستگی و فورانهای آتشفشانی در برهه زمانی پالئوسن-ائوسن کنترل کننده شرایط رسوبگذاری و تنوع رسوبات در این ناحیه شده است.
خروج محلی و منقطع گدازهها و جایگیری معادلهای درونی آنها با ترکیب اسیدی-حد واسط و سرشتی آلکالن در اواخر میوسن [۱۶] را میتوان با رخداد کوهزایی آلپی میانی، فاز ساوین (Savian) در این ناحیه، مرتبط دانست، گرچه به منظور تعیین دقیق جایگاه تکتونیکی این ناحیه بررسی رفتار ژئوشیمی عناصر کمیاب لازم به نظر میرسد.
منابع فارسی :
[۱] آقانباتی،ع.،۱۳۸۳- زمینشناسی ایران، سازمان زمینشناسی ایران،۶۰۶صفحه.
[۲] آقا ابراهیمی سامانی، ب.،۱۳۷۸- متالوژنی خراسان، سیستان وبلوچستان، همایش شناخت توانمندیهای معدنی کشور، دانشگاه بیرجند، صص۶۲-۷۰.
[۳] اصفهانی،ف.،شریفی،ا.۱۳۷۸- ویژگی های ژئوشیمیایی سنگ های ماگمایی ایران (جلد۱و۲)، سازمان زمین شناسی ایران.
[۴] امامی،م،ه.،۱۳۷۹- ماگماتیسم در ایران، سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور.
[۵] حاجیان، ج.،۱۳۷۵- پالئوسن-ائوسن در ایران، سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی ایران.
[۶] پورمعافی،م.،قوامی،ح.،۱۳۷۲-مطالعات ژئوشیمیایی و ژنتیک سنگهای آذرین و دگرگونی ناحیه سنگان خراسان،مجله دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی شماره ۲،صص۲-۲۰.
[۷] خلقی خسرقی،م.ح.، ۱۳۷۷- نقشه ( گزارش پشت نقشه) زمین شناسی تربتحیدریه (شیت۷۸۶۰)، مقیاس۱:۱۰۰۰۰۰، سازمان زمینشناسی کشور.
[۸] خلقی خسرقی، م. ح.، نادری،ن.، ۱۳۷۵- نقشه ( گزارش پشت نقشه) زمینشناسی دولت آباد (شیت۷۹۶۰)، مقیاس۱:۱۰۰۰۰۰، سازمان زمینشناسی کشور.
[۹] درویش زاده،ع.،۱۳۷۰- زمین شناسی ایران،نشردانش امروز،۹۰۱صفحه.
[۱۰] شهابپور، ج.، ۱۳۸۰- زمین شناسی اقتصادی،انتشارات دانشگاه شهید باهنرکرمان، ۵۴۳ صفحه.
[۱۱] علوی نائینی،م.۱۳۶۰- گزارش زمین شناسی ناحیه چخماق در جنوب تربتحیدریه، سازمان زمین شناسی کشور.
[۱۲] قوی، ج.،۱۳۸۵- بررسی پتانسیلهای معدنی بخش شرقی کمربند ولکانوپلوتونیک درونه-کاشمر-خواف با تاکیدی ...، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم طبیعی، دانشگاه تبریز، ۲۰۹ صفحه.
[۱۳] کریم پور ،م.ح.،۱۳۶۹- بررسی منشاء و چگونگی تشکیل کانسار آهن سنگان خراسان، سمینار سنگ آهن، دانشگاه فنی تهران.
[۱۴] مُر،ف.،مدبری،س.،۱۳۸۰- زمین ساخت صفحه ای و فرآیندهای زمینشناختی، کوشا مهر، شیراز.
[۱۵] واعظی پور، م.ج.و همکاران،۱۹۹۲- نقشه زمینشناسی چهارگوش تربتحیدریه، مقیاس۱:۲۵۰۰۰۰،سازمان زمین شناسی کشور.
References:
[۱۶] Fauvelet, E., et al, ۱۹۹۰-Geology map & Explanation of the Taybad quadrangle map ۱:۲۵۰۰۰۰, GSI, No.L۵.
[۱۷] http://earth.google.com/downloads.htm
[۱۸] Jung, D., et al, ۱۹۸۳- Petrology of the Tertiary magmatic activity in the Northern Lut area ,east of Iran, in Geodynamic Project(Geotravers) in Iran, GSI, Report, No ۵۱,pp ۲۸۵-۳۳۶.
[۱۹] Kermani,A.,Foster,H.,۱۹۹۱- Petrographic, mineralogical and geochemical investigations of the Sangan iron ore deposit, Northeastern Iran, third Iranian Mining symposium,p.۵۵۹-۵۷۸.
[۲۰] Pourhosseini, F., ۱۹۸۳-Petrogeesise of Iranian plutons: a study of the Natanze and Bazman intrusive complexes, Geology Survey of Iran, Report No.۵۳.
[۲۱] Magnien, A., et al, ۱۹۸۳- Geology map Gonabad map, ۱:۲۵۰۰۰۰, GSI, No. K۶.
[۲۲] Shahabpour, J., ۱۹۹۹- The role of deep structures in the distribution of some major ore deposits in Iran, NE of the Zagrose thrust zone, Journal of Geodynamics, V.۲۸,pp.۲۳۷-۲۵۰.
[۲۳] Ternet.Y.,et al, ۱۹۸۰- Geology map of Khaf, Geological map of Iran۱:place>۱:country-region>,۱:۱۰۰۰۰۰ series, sheet ۸۰۵۹,GSI.
[۲۴] Ternet.Y., et al, ۱۹۸۰- Geology map of Roshtkhar, Geological map of Iran۱:place>۱:country-region>, ۱:۱۰۰۰۰۰ series, sheet۷۹۵۹, GSI.
[۲۵] Tirrul,I.R., et al,۱۹۸۳- The Sistan suture zone of eastern Iran۱:place>۱:country-region>, Geological Society of America Bulletin,V۹۴. P۱۳۴–۱۵۰.
جمال قوی کارشناسی ارشد زمینشناسی اقتصادی از دانشگاه تبریز.
علیاصغر کلاگری گروه زمینشناسی دانشگاه تبریز.
محمدحسن کریمپور گروه زمینشناسی دانشگاه فردوسی مشهد.
سعید سعادت گروه زمینشناسی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد.
◊◊◊◊◊◊◊
چکیده:
پهنه مورد مطالعه به شکل کمربندی با امتداد شمالغرب-جنوبشرق در شمال پهنه گسلی درونه، در زون ساختمانی ایران مرکزی و در شمال خاوری ایران واقع شده است. ویژگی بارز تشکیلات زمینشناسی در این ناحیه، وجود سنگهای ترشیری شامل کمپلکسهای آذرین-رسوبی پالئوژن و واحدهای ستبر تخریبی الیگوسن-نئوژن میباشد، در این میان سریهای آذرین پالئوژن اهمیت بیشتری دارند. تداوم فعالیت ماگمایی ترشیری با طیفی از سنگهای آتشفشانی و آذرآواری با ترکیب حدواسط در فاصله زمانی پالئوسن-الیگومیوسن مشخص شده است و جایگیری اغلب تودههای نفوذی در اواخرائوسن-اوایل الگیوسن رخ داده است. اختصاصات ژئوشیمیایی سنگهای آذرین ترشیری در این ناحیه با بالا بودن محتوای اکسیدهای K2O, Na2O, CaO همراه بوده و بررسی ژئوشیمی عناصر اصلی سنگهای آذرین در این ناحیه ماگماتیسم با سرشتی کالکآلکالن و تمایلی آشکار به سمت آلکالن را نشان میدهد.
Abstract :
Study area is belt shape with trending NW-SE, situated in north Doruneh fault Central Iran Zone and located northeast of Iran. The main geological characteristics of this region are the presence of Tertiary rocks consist the Paleogene volcano-sedimentary complexes and the thick and vast units of Oligocene-Neogene detrital sediments, which especially igneous Paleogene series are important. Duration of Tertiary magmatic activities is characterized by a spectrum of Paleocene-Eocene volcanic and pyroclastic rocks of intermediate composition and intrude most of plutonic body in Late Eocene-Early Oligocene. Geochemical characteristics of Tertiary igneous rocks in region shown K2O, Na2O, CaO values are high and Geochemistry study of the main element shows calk alkaline and manifest tendency alkaline magmatism.