بررسی چگونگی ارتباط هومیوپاتی و زمین‌شناسی‌ پزشکی

دسته زمین شناسی زیست محیطی
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری بیست و پنجمین گردهمائی علوم زمین
نویسنده علی حدیدی
تاريخ برگزاری ۰۲ اسفند ۱۳۸۵

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

 

هومیوپاتى چیست؟ هومیوپاتى کلمه‌اى یونانى است که از دو کلمه هومیو به معنى مشابه و پاتى با ریشه پاتوس به معنى بیمارى تشکیل شده است. هومیوپاتى یکى از انواع پزشکى‌هاى مکمل است که مجموعه تئورى و طبابت خاص خود را دارد. همچنین رویکرد آن در تشخیص، طبقه‌بندى و درمان مشکلات کاملا با پزشکى رایج متفاوت است. برخى اصول این پزشکى عبارتند از:

_ هومیوپاتى به دنبال تحریک مکانیسم‌هاى دفاعى خود بدن براى پیشگیرى از بیمارى یا درمان آن است.

_ داروهاى این پزشکى مقادیر بسیار اندک از مواد مختلف هستند که مى‌توانند در بدن فرد سالم ایجاد علایمى مشابه علایم فرد بیمار نمایند.(اصل مشابهت)

_ داروى هر فرد  با توجه به تصویر به دست آمده از کلیه علایم جسمى، روانى و احساسى وى انتخاب و تجویز مى‌شود. به عبارت دیگر درمان هومیوپاتى درمانى فردى ست.(اصل کل‌نگرى)

 

تاریخچه: در اواخر قرن هیجدهم ساموئل هانه‌مان، پزشک، شیمیست و زبان‌شناس آلمانى نظریه جدیدى براى درمان بیمارى‌ها ارایه کرد. این در حالى بود که روش‌هاى درمانى آن زمان  مانند خونگیرى، دادن مسهل و قى‌آور، و استفاده از موادى چون جیوه و سولفور و .... بسیار خشن و گاهى خطرناک بودند. به همین علت هانه‌مان علاقه‌مند به یافتن روشى کم‌خطر شده بود. در این راه اولین قدم مطالعه و تحقیق بود. وى در یک کتاب مربوط به گیاهان دریافت که پوست درخت سینکونا مى‌تواند باعث درمان مالاریا گردد. براى شناسایى بهتر این ماده او خود اقدام به مصرف مقدار کمى از این ماده نمود. پس از مدتى علایم بیمارى مالاریا در او بارز گردید. هانه‌مان این تجربه را در شرایط مشابه تکرار کرد و هر بار همان نتیجه حاصل شد. این امر او را به  بیان اصل اول هومیوپاتى هدایت کرد:"مشابه مشابه را درمان مى‌کند."

هانه‌مان مواد خالص را در شکل بسیار رقیق بر روى خود و داوطلبان سالم امتحان کرد و نتایج را با اطلاعاتى که از بیماران، کتاب‌هاى گیاه‌شناسى، و کتاب‌هاى سم‌شناسى به دست ‌آورده بود کامل کرد. از این راه علاوه بر ابداع شیوه طبابت و داروهاى هومیوپاتى دو نکته جدید به هومیوپاتى اضافه نمود:

۱-توانمندسازى: در هنگام رقیق کردن مواد باید محلول را تکان داد. ضربه‌ها باید محکم و به تعداد معینى باشند. بر اساس نظریات شیمى‌دانانى چون پاراسلسوس، هانه‌مان معتقد بود که با این کار نیروى درونى ماده آزاد شده(توان‌دار شدن) و مولکول‌هاى آب اثر آن را در حافظه خود نگه مى‌دارند . بدین صورت است که پس از رقیق‌ سازى‌هاى متوالى که دیگر مولکولى از ماده اولیه در محلول باقى نمى‌ماند کماکان مى‌توان اثر دارو را قوى‌تر از گذشته مشاهده نمود.

۲-بیمار نه بیمارى:درمان باید بر پایه تصویر کاملى از علایم بیمار صورت بگیرد نه بیماری. ارزیابى علایم مختلف از لایه‌هاى جسمى، احساسى، روانى و همچنین بررسى شیوه زندگى فرد راه رسیدن به این تصویر کامل است. این‌گونه افراد مختلف با علایم بیمارى یکسان ممکن است که داروهاى متفاوتى بگیرند.

در سال ۱۸۲۵ هانس برک گرام  که متولد بوستن بود، و تحصیلات هومیوپاتى خود را در اروپا  به اتمام رسانده بود، این علم را به آمریکا معرفى نمود. در ۱۸۳۵ اولین کالج هومیوپاتى در Allentown گشایش یافت. با آغاز قرن بیستم حدود ۲۰ کالج و ۱۰۰ بیمارستان هومیوپاتى در این کشور فعال بود و ۸ درصد پزشکان هومیوپات بودند.

از آنجا که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ پیشرفت‌هاى زیادى نظیر تئورى اجرام بیمارى‌زاى پاستور، کشف روش‌هاى ضدعفونى و همچنین ارایه گزارش فلکسنر درعلم پزشکى صورت گرفت که مسیر رشد هومیوپاتى را براى مدتى تحت تاثیر منفى قرار داد.

در ۱۹۶۰ باز هم محبوبیت هومیوپاتى در آمریکا اوج گرفت. بر اساس تحقیق که در سال ۱۹۹۹ بر روى سلامت آمریکایى‌ها انجام گرفت، بیش از ۶ میلیون آمریکایى در ۱۲ ماه گذشته از هومیوپاتى استفاده کرده بودند.(۱۶)در سال ۱۹۹۴ سازمان جهانى بهداشت گزارش داد که هومیوپاتى در سیستم بهداشتى خیلى از کشورها از جمله آلمان، انگلستان، هند، پاکستان، سرى‌لانکا، و مکزیک ادغام شده است.(۷)

هومیوپاتى در بسیارى موارد از حفظ سلامتى و جلوگیرى از بیمارى گرفته تا درمان مصدومیت‌ها و اختلالات و بیمارى‌ها موثر است.تحقیقات نشان مى‌دهد که بسیارى از مردم هومیوپاتى را براى درمان بیمارى‌هاى مزمن به کار برده‌اند.(۱۸،۱۹،۲۰) همچنین عده‌اى داروهاى این پزشکى را بدون مشورت با پزشک براى معالجع خود استفاده مى‌نمایند.(۱۳)

 

 

زمین‌شناسى: زمین شناسى علمى است  که در آن لیتوسفر یا  پوسته زمین مورد مطالعه قرار مى گیرد.ساختمان پوسته زمین از سنگ هاى آذرین ، رسوبى  و دگرگونى، و  سنگ ها نیز از تجمع  کانی های مختلف تشکیل شده است . کانی های سازنده سنگ ها از ترکیب شیمیایی متفاوت داشته و در دما و فشار مختلف به‌ وجود آمده‌اند. با توجه به تغییرات زمین شناختى و لیتولوژی، هر منطقه دارای  ترکیب شیمیایی خاص و شاید منحصر به فرد باشد .

زمین شناسی پزشکی نیز نگرش جدیدی به زمین و عوارض  آن و تاثیر ترکیب شیمیایی زمین بر روند سلامت موجودات زنده است .

بنا بر این زمین شناسى پزشکى ارتباط مفهومى بین کمیت و نوع عناصر محیط و تأثیر آن بر روند سلامت موجودات زنده است. کمبود یا فزونى عناصر معدنى گرفته شده از منابع زمین‌شناسى مى‌تواند سلامتى بشر و حیوانات را یا بطور مستقیم (براى مثال تأثیر بر گواتر) یا غیر مستقیم (براى مثال تأثیر بر فرایندهاى سوخت و ساز مثل اثر حفاظتى سلنیم در بیمارى‌هاى قلبى – عروقى) تحت تأثیر قرار دهد. چنین رابطه‌هایى در دراز مدت شناخته شده است . زمانى که طب به عنوان هنر معالجه کننده بشرى مطرح شد هومیوپاتى و زمین‌شناسى مدرن توسط لیل (Lyell) و هانمن(Haneman ) بطور ناگهانى پیشرفت کرد‌ و امروزه نگرش جدیدى براى ارتباط مفهومى بین اصول علم پزشکى هومیوپاتى و نگرش زمین شناسى پزشکى برقرار شده است.

 

تاریخچه زمین‌شناسى پزشکى: فرهنگ‌هاى باستانى مختلف نشانگر توجه انسان به رابطه‌ بین محیط و سلامتى است. در بسیارى از موارد مشکلات سلامتى به محیط‌هاى شغلى ارتباط داده مى‌شد اما نقش  محیط‌هاى طبیعى نیز امروزه  مورد توجه قرار گرفته است . متن‌هاى پزشکى چینى که به تاریخ قرن سوم قبل از میلاد برمى‌گردد حکایت   از ارتباط بین سلامتی ومحیط زندگی دارد .

مورخین، ‌استخوان‌شناسان و باستان‌شناسان معاصر ما شواهدى را  از کشف ضعف استخوان ها در اجساد و مومیایی های ماقبل تاریخ بیان کرده‌اند که کاملا" مربوط به شرایط محیطى آن زمان مى‌باشد. براى مثال گواتر که به علت کمبود شدید ید  بوجود می آید در یونان، مصر و چین باستان هماننداقوام اینکا در  (کشور پرو) رایج بوده است  و غالبا"  درمان آن توسط جلبک دریایی  انجام می شده  است .

وتیروویوس معمار رومانیایى در اواخر قرن قبل از میلاد زمانى که مشاهده کرد آب و آلودگى نزدیک معادن سلامتى را تهدید مى‌کند، متذکر شد که خطرات سلامتى مربوط به استخراج معدن مى‌باشد.

مثالی دیگر مربوط به سفر مارکوپولو و رسیدن او به ایالت Su-Chauاست . مسافرین هرگز جرأت نمى‌کردند که از این کوهها بدون حیوانات محلی خودشان عبور  نمایند زیرا نوعى گیاه سمى در  آنجا مى‌روید  که باعث مرگ حیوانات می شد  ، اما حیواناتى که در این کشور بدنیا مى‌آیند این گیاه را شناخته  و از خوردن آن اجتناب مى‌کنند (Latham ۱۹۵۸).

 

عناصر اصلى ، فرعى و کمیاب در زیست‌شناسى: بنظر مى‌رسد ۱۱ عنصر، همیشه در سیستم‌هاى بیولوژیک فراوان هستند: هیدروژن، اکسیژن، کربن، نیتروژن، سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، فسفر، گوگرد و کلر. در انسان‌ها، این عناصر۹/۹۹ % اتم‌ها را تشکیل مى‌دهند. معمولاً، این عناصر به دو گروه اصلى و فرعى تقسیم مى‌شوند. عناصر اصلى- هیدروژن، اکسیژن، کربن و نیتروژن-% ۹۹ اتم‌ها یا بالغ بر% ۹۶ توده بدن را تشکیل مى‌دهند. سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، گوگرد و کلر% ۷۸/۳ توده بدن را تشکیل مى‌دهند. عناصر باقیمانده به عنوان عناصر کمیاب در نظر گرفته مى‌شوند. ۹۰ عنصر طبیعى در جدول تناوبى وجود دارد. به‌ هرحال، ۷۳ عنصر، جزو عناصر کمیاب هستند. از این ۷۳ عنصر ۱۸ عنصر به عنوان ضرورى یا احتمالاً عناصر کمیاب ضرورى تلقى مى‌شوند: لیتىم، وانادیوم، منگنز، آهن، کبالت، نیکل، مس، روى، تنگستن، مولیبدنوم، سیلىسیم، سلنیم، ید ، برماید و ۷ عنصر نیز بعنوان عناصر توکسیک و سمى در محیط در نظر گرفته مى شود: آرسنیک ، جیوه ، کادمیم ، سرب ، آنتیموان ، آلومینیوم ، قلع.

عناصر معدنی که  براى داشتن سلامتى بهینه به عنوان عناصر ضرورى در نظر گرفته شده‌اند داراى نقش‌هاى فیزیولوژیکى عمومى زیر هستند:

      ۱- ساختار استخوان و غشاء: کلسیم فسفات، منیزیم، فلورید

      ۲- آب و تعادل الکترولیت: سدیم، پتاسیم،‌ کلر

      ۳- کاتالیز متابولیک: روى، مس، سلنیم، منیزیم، مولیبدنوم

      ۴- اتصال به اکسیژن: آهن

 

پاتولوژى و سم شناسی محیط زیست: انسانها پیوسته درمعرض آلاینده‌هاى مضر در محیط زیست براى مثال در هوا، آب، خاک، سنگها، غذا یا محل کار خود قرار دارند. فلزات کمیاب به دلیل طیف گسترده‌اى از واکنش‌هاى سمى و اثرات بالقوه مضر روى عمکلرد غیر بیولوژیکى سیستم‌هاى زنده, در آسیب‌شناسى محیط زیست مهم هستند. تماس با فلزات سمى کمیاب موضوع بسیارى از تحقیقات ژئوشیمیایى و محیطى بوده است و مطالعات بسیارى هم بر روى اثرات کوتاه مدت (حاد) و یا دراز مدت (مزمن) مواجهه‌هاى طولانى با این نوع از مواد انجام و منتشر شده است. قرار گرفتن در معرض فلزات کمیاب سمى از سه راه اصلى انجام مى‌شود: جذب تراپوستى، بلع یا استنشاق.

اثرات سمى ممکن است اجزاى خاصى از اندام هدف را تحت تأثیر قرار دهند که باعث ایجاد صدمات به علت واکنش‌هاى ایمونولوژیکى القاء شده یا تغییرات عملکردى خاص مى‌شوند. در نتیجه موادى که از خارج وارد سیستم هاى حیاتى مى شوند مثل داروها ، مواد غذایى و مواد شیمیایى طبیعى و یا حاصل از فعالیت انسانى، می تواند نقش موثری بر سلامت موجود زنده ایجاد کند. با توجه به این که تعریف مقادیر بى خطر یک ماده سمى، مقدار مشخصى از ریسک قابل قبول عمومى است، سم شناسى به عنوان رشته ای برای برآورد خطر ایجاد شده است تا به سازمان های نظارتى در مورد عوامل سمى در محیط کمک نماید.

واضح است که سم‌شناسى، نقش اساسى در زمین‌شناسى پزشکى ایفا مى‌کند. اصول علم سم شناسى در زمین شناسى پزشکى در سه حوزه گسترده مورد استفاده قرار مى گیرند: سم شناسى بالینى، برآورد خطر و کنترل یا آگهى دادن در ارتباط با آن. سم شناسى بالینى شناسایى، تشخیص و مدیریت مسمومیت در انسان است و بیانگر نتایج حاصل از در معرض قرارگیری محیطى به مواد شیمیایى است. برآورد خطر شناسایى و تعیین میزان ریسک حاصله از مواد خطرناک است. سم شناسى نقش مهمى در برآورد خطر هم در تعیین توانایى سمیت مواد شمیایى خطرناک، و هم در تهیه چهار چوب مفهومى که برآورد خطر بصورت کمى بر آن استوار است، دارد. به خصوص کاربرد سم شناسى در برآورد خطر در زمینه نظارت بر جامعه عمومى آشکارخواهد شد .

 

بحث:

 

علوم جدید از تلاقى حاشیه‌هاى مشترک علوم قدیمى‌تر پدیدار مى‌گردند. همانگونه که ملاحظه شد در پزشکى هومیوپاتى توجه ویژه‌اى به کانى‌ها وجود دارد. از طرف دیگر در علم زمین‌شناسى پزشکى نیز ارتباط عناصر و محیط با شاخه‌هاى مختلف پزشکى بررسى مى‌شود. بنابراین به نظر مى‌رسد زمینه براى ظهور رویکرد جدیدى در علم مهیاست.

فرایند اثبات دارو در هومیوپاتى نوع خاصى از شناسایى مواد است که در آن خصوصیات باطنى ماده بررسى و بیان مى‌گردد. به عنوان مثال در فرایند اثبات سیلیس، ویژگى‌هاى درونى این ماده که به زبان انسانى ترجمه مى‌شود آشکار مى‌شود. به عبارت دیگر فرد سالم که در سیستم‌هاى مختلف بدن خود علامتى ندارد با خوردن این ماده در شکل هومیوپاتیک علایم مختلفى چون یبوست، حساسیت پوستى، تنگى‌نفس در جسم و تردید، خجالتى بودن و پافشارى بر اصول عقاید در روان پیدا مى‌کند که مربوط به سیلیس است ولى  به صورت درونى و باطنی. گویا اکنون این علایم به زبان انسان ترجمه شده است. مطالب فوق‌الذکر بیانگر این نکته است که روش دیگرى هم براى شناسایى مواد و به خصوص کانى‌ها وجود دارد. یعنى مى‌توان باطن مواد را هم شناسایى کرد.

علاوه بر آنکه با تکیه بر مطالب فوق مى‌توان از هومیوپاتى به عنوان یک روش کانى‌شناسى استفاده کرد، از زمین شناسى پزشکى  هم مى‌توان در شناسایى بهتر مواد و محیط جهت درمان کامل‌تر، براى هومیوپاتى کمک گرفت. ارایه رویکردهاى تحقیقاتى مشترک بین دو علم باعث گسترش حیطه این علم نوپا خواهد شد که در ادامه به برخى از آنها اشاره خواهد شد:

- مردمان هر منطقه‌اى در دنیا خصوصیات مختلفى دارند. همچنین عناصر و محیط هر منطقه‌اى نیز ویژه همان منطقه مى‌باشد. بر اساس مطالب یاد شده این سوال به وجود مى‌آید که این عناصر در شکل‌گیرى خصوصیات افراد منطقه چه نقشى داشته‌اند؟ به عنوان مثال اگر بستر رودخانه‌اى که آب شرب منطقه را فراهم مى‌کند سیلیس فراوانى داشته باشد آیا مردم منطقه تأثیر مى‌گیرند یا خیر؟ در همین راستا بررسى محیط طبیعى منطقه و مقایسه آن با خصوصیات مردم(که براى شناسایى آن از هومیوپاتى استفاده شود) اطلاعات ذى‌قیمتى را در اختیار خواهد گذاشت.

- استفاده از روش اثبات داروى هومیوپاتى به عنوان یک روش کانى‌شناسى جدید یکى دیگر از رویکردهاى تحقیقاتى مورد نظر است. یعنى اگر تا کنون یک کانى  بر اساس ترکیب شیمیایى، سیستم تبلور، خواص نورانى و فیزیکى شناخته مى‌شد حال مى‌توان خصوصیات باطنى آن را نیز مورد ارزیابى قرار داد. اضافه شدن این اطلاعات به اطلاعات قبلى نه تنها حیطه علم کانى‌شناسى را گسترش مى‌دهد بلکه هومیوپاتى را در شناخت بهتر مواد اولیه داروهایش یارى مى‌رساند.

- از آنجا که هر داروى هومیوپاتى معرف یک تیپ شخصیتى‌ست که مورفولوژى خاص خود را دارد، بررسى مورفولوژیک مواد اولیه دارو مانند کانى‌ها و مقایسه آن با مورفولوژى افراد آن تیپ، یکى دیگر از رویکردهاست. طراحى و اجراى تحقیق در راستاى این رویکرد مى‌تواند راهگشاى کشف شیوه‌هاى جدید تشخیصى و درمانى از یک طرف و همچنین شناخت شیوه‌هاى جدید طبقه‌بندى بر اساس دریافت جدید از مورفولوژى در کانى‌ها باشد.

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیرى:

 

از آنجا که پیدایش هر علم جدید مستلزم زمینه‌سازى علوم قبلى و داشتن تحقیقات جدید است، متخصصان هر دو علم هومیوپاتى و زمین‌شناسى باید در یک ارتباط تنگاتنگ به مطالعه و تحقیق براى یافتن حیطه‌هایى جدید جهت گسترش علوم خود بپردازند. این کار به تشخیص و درمان اصولى‌تر در هومیوپاتى و پیدا شدن زاویه‌اى دیگر در زمین‌شناسى براى شناخت زمین و عناصرش خواهد انجامید. مسلم آن است که پیگیرى و انجام چنین کارى بدون تحقیقات مبسوط و پشتوانه اى قدرتمند میسر نخواهد بود. از این رو پیشنهاد مى‌گردد سازمان‌هاى ذى‌ربط (سازمان زمین‌شناسى، گروه‌هاى مختلف هومیوپاتى، وزارت بهداشت و...) پشتیبانى لازم را براى تشکیل تیم‌هاى تحقیقاتى مناسب و طراحى و اجراى چنین پژوهش هایى به عمل آورند. امید آنکه در آینده نه‌چندان دور شاهد ظهور علمى جدید با خصوصیات ذکر شده باشیم تا با کنار هم قرار گرفتن توانایى‌ها و نگرش ویژه علم هومیوپاتى و زمین‌شناسى پزشکى تحولى جدید در تشخیص و درمان بیمارى‌هاى صعب‌العلاج حاصل گردد.

 

 

 

منابع:

۱.       طب کار و بیمارى هاى شغلی.

مؤلفین: دکتر ماشاء ا... عقیلى نژاد ، دکتر على اصغر فرشاد ، دکتر مسعود مصطفایى ، دکتر مصطفى غفاری.

۲.       مبانى طب هومیوپاتی. مؤلف پروفسور ساموئل هانمن.

 

 

 

References

۲>

۱.                Tedesco, P. and Cicchetti, J. "Like Cures Like: Homeopathy." American Journal of Nursing. ۲۰۰۱. ۱۰۱(۹):۴۳-۹.

۲.                Merrell, W.C. and Shalts, E. "Homeopathy." Medical Clinics of North America۱:place>. ۲۰۰۲. ۸۶(۱):۴۷-۶۲.

۳.                Stehlin, I.۱:place> "Homeopathy: Real Medicine or Empty Promises?" FDA Consumer. ۱۹۹۶. ۳۰(۱۰):۱۵-۱۹. Also available at: www.fda.gov/fdac/features/۰۹۶_home.html.

۴.                Der Marderosian, A.H. "Understanding Homeopathy." Journal of the American Pharmaceutical Association. ۱۹۹۶. NS۳۶(۵):۳۱۷-۲۱.

۵.                Flexner, A. Medical Education in the United States۱:place>۱:country-region> and Canada۱:place>۱:country-region>: A Report to the Carnegie Foundation for the Advancement of Teaching. Menlo Park۱:city>, California۱:state>۱:place>: Carnegie Foundation for Advancement of Teaching, ۱۹۱۰. Available at: www.carnegiefoundation.org/elibrary/DOCS/flexner_report.pdf.

۶.                Linde, K., Clausius, N., Ramirez, G., Melchart, D., Eitel, F., Hedges, L.V., and Jonas, W.B. "Are the Clinical Effects of Homeopathy Placebo Effects? A Meta-Analysis of Placebo-Controlled Trials." Lancet. ۱۹۹۷. ۳۵۰(۹۰۸۱):۸۳۴-۴۳.

۷.                Zhang, X. Communication to the Congress of the International Homeopathic Medical Organization, Paris۱:city>, France۱:country-region>۱:place>. Cited in reference ۹.

۸.                Whorton, J.C. "Traditions of Folk Medicine in America۱:place>۱:country-region>." Journal of the American Medical Association. ۱۹۸۷. ۲۵۷(۱۲):۱۶۳۲-۵.

۹.                Poitevin, B. "Integrating Homoeopathy in Health Systems." Bulletin of the World Health Organization. ۱۹۹۹. ۷۷(۲):۱۶۰-۶.

۱۰.            Ballard, R. "Homeopathy: An Overview." Australian Family Physician. ۲۰۰۰. ۲۹(۱۲):۱۱۴۵-۸.

۱۱.            Dean۱:city>, M.E.۱:state>۱:place> "Homeopathy and 'The Progress of Science.' " History of Science. ۲۰۰۱. ۳۹(۱۲۵ Pt. ۳):۲۵۵-۸۳.

۱۲.            Ernst, E. and Kaptchuk, T.J. "Homeopathy Revisited." Archives of Internal Medicine. ۱۹۹۶. ۱۵۶(۱۹):۲۱۶۲-۴.

۱۳.            Jonas, W.B., Kaptchuk, T.J., and Linde, K. "A Critical Overview of Homeopathy." Annals of Internal Medicine. ۲۰۰۳. ۱۳۸(۵):۳۹۳-۹.

۱۴.            European Council for Classical Homeopathy. "European Guidelines for Homeopathic Education," ۲nd ed. ۲۰۰۰. Available at: www.homeopathy-ecch.org/education.html.

۱۵.            Vallance, A.K. "Can Biological Activity Be Maintained at Ultra-High Dilution? An Overview of Homeopathy, Evidence, and Bayesian Philosophy." Journal of Alternative and Complementary Medicine. ۱۹۹۸. ۴(۱):۴۹-۷۶.

۱۶.            Ni, H., Simile, C., and Hardy, A.M. "Utilization of Complementary and Alternative Medicine by United States۱:place>۱:country-region> Adults: Results from the ۱۹۹۹ National Health Interview Survey." Medical Care. ۲۰۰۲. ۴۰(۴):۳۵۳-۸.

۱۷.            Cucherat, M., Haugh, M.C., Gooch, M., and Boissel, J.-P. "Evidence of Clinical Efficacy of Homeopathy: A Meta-Analysis of Clinical Trials." European Journal of Clinical Pharmacology. ۲۰۰۰. ۵۶(۱):۲۷-۳۳.

۱۸.            Goldstein, M.S. and Glik, D. "Use of and Satisfaction with Homeopathy in a Patient Population." Alternative Therapies in Health and Medicine. ۱۹۹۸. ۴(۲):۶۰-۵.

۱۹.            Vincent, C. and Furnham, A. "Why Do Patients Turn to Complementary Medicine? An Empirical Study." British Journal of Clinical Psychology. ۱۹۹۶. ۳۵:۳۷-۴۸.

۲۰.            Jacobs, J., Chapman, E.H., and Crothers, D. "Patient Characteristics and Practice Patterns of Physicians Using Homeopathy." Archives of Family Medicine. ۱۹۹۸. ۷(۶):۵۳۷-۴۰.

۲۱.            Kleijnen, J., Knipschild, P., and ter Riet, G. "Clinical Trials of Homeopathy." British Medical Journal. ۱۹۹۱. ۳۰۲(۶۷۸۲):۳۱۶-۲۳.

۲۲.            Junod, S.W. "Alternative Drugs: Homeopathy, Royal Copeland, and Federal Drug Regulation." Pharmacy in History. ۲۰۰۰. ۴۲(۱-۲):۱۳-۳۵.

۲۳.            Food and Drug Administration. "Conditions Under Which Homeopathic Drugs May Be Marketed." Compliance Policy Guides Manual, Sec. ۴۰۰.۴۰۰. Available at: www.fda.gov/ora/compliance_ref/cpg/cpgdrg/cpg۴۰۰-۴۰۰.html.

۲۴.            Homeopathic Pharmacopoeia Convention of the United States۱:place>۱:country-region>. Homeopathic Pharmacopoeia of the United States۱:place>۱:country-region>. Southeastern, PA: HPCUS.

۲۵.            Dantas, F. and Rampes, H. "Do Homeopathic Medicines Provoke Adverse Effects? A Systematic Review." British Homeopathic Journal. ۲۰۰۰. ۸۹ Suppl ۱:S۳۵-S۳۸.

۲۶.            Belon, P., Cumps, J., Ennis, M., Mannaioni, P.F., Sainte-Laudy, J., Roberfroid, M., and Wiegant, F.A. "Inhibition of Human Basophil Degranulation by Successive Histamine Dilutions: Results of a European Multi-Centre Trial." Inflammation Research. ۱۹۹۹. ۴۸ (Suppl. ۱):S۱۷-S۱۸.

۲۷.            Davenas, E., Beauvais۱:place>۱:city>, F., Amara, J., Oberbaum, M., Robinzon, B., Miadonna, A., Tedeschi, A., Pomeranz, B., Fortner, P., Belon, P., Sainte-Laudy, J., Poitevin, B., and Benveniste, J. "Human Basophil Degranulation Triggered by Very Dilute Antiserum Against IgE." Nature. ۱۹۸۸. ۳۳۳(۶۱۷۶):۸۱۶-۸.

۲۸.            Lewith, G.T., Watkins, A.D., Hyland۱:city>, M.E.۱:state>۱:place>, Shaw, S.,

 

دکتر علی حدیدی - پزشک و متخصص هومیوپاتی

مهندس فرح رحمانی – زمین شناس و  متخصص هومیوپاتی

 

 

چکیده:

هومیوپاتی و زمین شناسی دو علم مدرن و با چهارچوب شناخته شده اند که نقاط مشترکی با هم دارند. هومیوپاتی به عنوان یک پزشکی کل نگر که پایه درمان خود را بر اصل مشابهت گذاشته است برای شناخت داروهایش از شیوه ای به نام اثبات دارو استفاده می کند که می توان آن را رویکردی جدید در نگاه به مواد و به خصوص کانی ها تلقی کرد. همچنین توانایی های زمین شناسی و به ویژه گرایش زمین شناسی پزشکی به تشخیص و درمان بهتر در هومیوپاتی کمک می کند. به نظر می رسد متخصصان این دو علم با تقویت یکدیگر می توانند با تکیه بر رویکردهای تحقیقاتی مدون و پشتیبانی سازمان های مربوط بنیان گذار علمی جدید باشند.

 

 

Abstract:

Studying the relationship between Homeopathy and Medical Geology

Homeopathy and Geology are 2 codified and well known sciences with some points in common. Homeopathy is a thorough medical in which the treatment is based on similarity. To recognize the medicine, it applied a method called medicine approval which is considered a new movement in observing substances and minerals. Besides, Geology competence, specially medical Geology major in recognizing and better treatment is very useful in Homeopathy. It appears that professionals of these 2 fields can reinforce each other, and develop a new science by relying on codified researches and support of related organizations.

 

 

 

 

 

کلید واژه ها: سایر موارد