تحلیل نوینی در ارتباط با هندسه گسل هندیجان – ایذه با توجه به دادههای زیر سطحی میادین نفتی رگ سفید و پارسی و پرسیاه در ناحیه فروافتادگی دزفول
دسته | تکتونیک |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | بیست و ششمین گردهمایی علوم زمین |
تاريخ برگزاری | ۱۴ اسفند ۱۳۸۶ |
چکیده :
گسل هندیجان – ایذه یکی از خطواره های مهم با روند، تکتونیک عربی (پان افریکن) و ادامه یک کمان ناودیسی در پلت فرم عربی است (بحرودی ۲۰۰۳).این گسل به سمت شمال، کمربند چین رانده زاگرس را تحت تاثیر قرار داده است. گذر این گسل از کمربند زاگرس موجب تغییر رخساره و ضخامت رسوبات، ایجاد آنومالیهای حرارتی و تغییرات ژئوشیمیایی و ایجاد یک سری ساختار همانند خمش راستگرد و قطعات ان اشلان در مسیر این گسل به عنوان ساختاری چند قطعهای (Poly Segment) نمود حاصل کرده است. این تاثیرات نه تنها بر رخنمون های قدیمی تر از سازند گچساران در وراى گسل جبهه کوهستان زاگرس (MFF)، بلکه بر لایه های زیرسطحی میادین نفتی، رگ سفید، پارسی، و پرسیاه در ناحیه فروافتادگی دزفول (گودال جلوئی زاگرس) نیز قابل مشاهده است. مطالعه این میادین نشان دهنده آرایشی خمشی (bending) و پله ای (Stepover) از این گسل پی سنگی در ناحیه فروافتادگی دزفول می باشد که توسط روندی فرضی حدود N۸۰ تا N۷۰ قطع و جابجایی هاى چپ گردی را در طول گسل نشان می دهد.
محمد سراج- کارشناس ارشد تکتونیک – شرکت ملی نفت مناطق نفت خیز جنوب – اداره کل زمین شناسی گسترشی mhseraj_1350@yahoo.com
محمدحسین حیدری فرد- کارشناس ارشد زمین شناسی نفت – شرکت ملی نفت مناطق نفت خیز جنوب – اداره کل زمین شناسی گسترشی
محمد یزدانی- کارشناس ارشد تکتونیک – شرکت ملی نفت مناطق نفت خیز جنوب – اداره کل زمین شناسی گسترشی
عبدالامیر چلداوی- کارشناس ارشد چینه شناسی
لطف ا... آغاجری کارشناس ارشد تکتونیک – مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت
مقدمه :
گسل هندیجان- ایذه برای اولین بار توسط فالکون در سال 1969 در یک نقشه کوچک مقیاس معرفی شد. روند این گسل تقریباً شمالی – جنوبی و بر روی نقشه پی سنگ ناحیه شمال غرب ایران نشان داده شده است.گسترش زون لرزه ای و گسل جلوئی کوهستان زاگرس(گسل خمش جبهه کوهستان) احتمالاً بوسیله این گسل امتداد لغز پی سنگی جابجائی را نشان می دهد که میتوان گفت احتمالاً گسل تراست رگ سفید ادامه ای بنام گسل تراست رامهرمز دارد (بربریان 1998)(شکل1). تحقیقات مک کوئیلان (1991) نشان می دهد، که روند کلی گسل هندیجان – ایذه کنترل کننده لبه پلت فرم خامی (ژوراسیک زیرین تا کرتاسه میانی) و پلت فرم سروک (کرتاسه بالائی) می باشد و با بلندی قدیمی هندیجان- بهرگانسر- ایذه مطابقت دارد. این گسل در انتهای شمال غربی به صورت مایل به گسل اصلی رانده زاگرس می رسد که در نزدیکی تقاطع از روند گسل اصلی جوان زاگرس پیروی می کند (چالنکو و برود 1974). بر اساس آخرین پهنه بندی، گسل هندیجان ایذه در بخش شمال شرق گسل جبهه کوهستان زاگرس تقسیم بندی شده است (صفری 1383). این بخش ها عبارتند از صیدون، باغملک، اندیکا، کوه پابده که ادامه این بخش ها در ناحیه فروافتادگی دزفول به روشنی مشخص نمی باشد . در تحقیق ارائه شده با توجه به مطالعات زیرسطحی از جمله اطلاعات لرزه ای،گرادیان حرارتی چاهها، مطالعات ژئوشیمیایی، چینه شناسی زیرسطحی، داده های چاه و نقشه های زیرسطحی میادین رگ سفید، پارسی و پرسیاه (شکل 9) و دادههای عکسهای هوایی، تحلیلی جدید در ارتباط با این گسل پی سنگی انجام گرفته است.
بحث :
در تحقیق انجام شده گسل ایذه با توجه به تاثیرات زیرسطحی که بر میادین نفتی رگ سفید، پارسی و پرسیاه در ناحیه فروافتادگی دزفول گذاشته، مورد بررسی قرار گرفته است و هر یک از مناطق مورد مطالعه نشان دهنده وضعیت و چگونگی تاثیر این گسل بر پارامترهای خاص می باشد. شایان ذکر است که نحوه و روند تحقیقات بصورت مجزا انجام شده است ولی به طور کلی نتایج از لحاظ دیدگاه ساختاری و تکتونیکی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. بدین صورت که میدان رگ سفید از لحاظ چینه شناسی و ساختار زیرسطحی و میادین پارسی بیشتر از لحاظ ساختاری و پارامترهای زیرسطحی و حفاری و هر سه میدان بر اساس دادههای ژئوشیمیایی مورد بررسی قرار گرفته اند.
«بخش گسلی ایذه در میدان رگ سفید»
با توجه به بررسی ها و تحقیقات به عمل آمده در این میدان و با مطالعات چینه شناسی 21 چاه (شکل2) و انطباق چینه شناسی سازندهای گورپی و بخش بالائی سروک این میدان با میادین پازنان در مرز شمالی، بی بی حکیمه در مرز شرقی و میدان رامشیر در مرز غربی میدان رگ سفید (شکل c - a1)
به نظر می رسد که بخش میانی میدان رگ سفید تحت تاثیر آرایش خاص خمشی گسل امتداد لغز هندیجان- ایذه بوده که در زمان رسوبگذاری گورپی به صورت بالاآمدگی عمل کرده است ((Uplift که در نتیجه باعث نبود چینه ای (سازند گورپی) در این بخش شده است که بوسیله نقشه بلندیهای قدیمیPaleo high)) نیز تائید میگردد (شکل8).
کلاٌ با توجه به تغییرات ضخامت سازند گورپی در چاههای مختلف میدان رگ سفید و همچنین مقایسه آن با میادین اطراف، می توان نتیجه گیری نمود که گسل هندیجان – ایذه درمیدان رگ سفید به صورت یک بخش اصلی خمیده به شکل پلهای چپ گرد (Left step over) میباشد، که این مسئله، دلیل تغییرات چینه شناسی و رخساره ای در این میدان است (شکل 8).
بخش گسلی ایذه در میدان پارسی»
تحلیل گسل ایذه در میدان پارسی با بهره گیری از روش های دایره محاطی ( تعیین پراکندگی شکستگی های طولی و باز مرتبط با چین خوردگی)، اطلاعات هرزروی گل حفاری( تعیین مکان هایی با تراکم شکستگی بالا)، بررسی و تحلیل روند شکستگی های سر سازند آسماری ( حاصل تفسیر لرزه نگاری سه بعدی)، انجام شده که مبین وجود استیل خاص گسل ایذه و تاثیر آن بر تکامل ساختاری این میدان نفتی می باشد، این نتایج با اطلاعات گرادیان حرارتی چاهها نیز تطبیق مینماید(درمحل خطوارهها گرادیان حرارتی افزایش چشمگیری مینماید).
تجزیه و تحلیل نقشه هم تراز دایره محاطی میدان پارسی نشان دهنده تمرکز شکستگی های طولی و باز در دو بخش شمال غربی و جنوب شرقی میدان و کاهش شدید این شگستگی ها (مرتبط با انحناء چین خوردگی) در بخش میانی میدان می باشد(شکل3). این تحلیل،گسترش بیشتر چنین شکستگی هایی را در بخش جنوب شرق نسبت به شمال غرب میدان پیش بینی می نماید. همچنین با ترسیم خط گذرا از نقاط با حداکثر خمیدگی خطوط تراز، لولا و به عبارتی محور چین مشخص گردید (شکل3) که این محور در ناحیه زین اسبی (Saddle) تاقدیس پارسی یک خمیدگی ناگهانی و راست گرد را نشان می دهد.
با توجه به روند شکستگی ها در میدان پارسی (شکل 8) و تمرکز شکستگی های S شکل با روند NNE/SSW در میانه میدان و بخشی از کوهانه جنوب شرقی این بخش، که نشانه وجود یک زون برشی بین دو بخش گسل ایذه با روند تقریبی N160-N150 می باشد و از آنجائیکه در یک سیستم گسلی امتداد لغز ترتیب ایجاد رده های شکستگی وابسته به آن و به عبارتی ترتیب ایجاد شکستگی های R1، R2 و P نشانه دگرشکلی پیشرونده و افزایش جابجائی در یک زون برشی میباشند، لذا در میدان پارسی تنها آثاری از شکستگی های R1 (با توجه به روند آنها) مرتبط با سیستم گسلی امتداد لغز ایذه مشاهده می گردد. در نتیجه می توان اذعان داشت که سبک هندسی و جنبشی گسل ایذه هم بر وضعیت شکستگی های عرضی میدان پارسی و همچنین احتمالاً بر شدت میزان چین خوردگی در بخش های مختلف میدان موثر بوده است(شکل4و5).
بخش گسلی ایذه در میدان پرسیاه»
در رابطه با میدان پرسیاه اطلاعات زیرسطحی زیادی وجود ندارد اما با توجه به همین اطلاعات (نقشه زیرسطحی افق آسماری) و همچنین اطلاعات چاههای حفاری شده می توان این میدان را متاثر از دو گسل طولی و چهار گسل عرضی که تمامی این گسل ها مرتبط با زون برشی می باشنددانست(شکل8). همانطور که شواهد ساختاری سطحی ادله کافی مبنی بر تاثیر و وجود گسل امتداد لغز ایذهبرساختمان های شمال تاقدیس پرسیاه (تاقدیس های پیون و کمستان)را ارائه می کند ، سبک ساختاری و همچنین نحوه گذر گسل امتداد لغز ایذهاز ناحیه مورد نظر نشان دهنده روند شکستگی های میدان پرسیاه می باشد و این ساختارها نحوه آرایش این گسل پی سنگی را در این ناحیه مورد تائید قرار می دهند. در نتیجه این تاقدیس زیرسطحی نیز می تواند شکل و نحوه آرایش این گسل امتداد لغز را در بخش شمالی ناحیه فروافتادگی دزفول همانند دو بخش جنوبی ( رگ سفید و پارسی ) نشان دهد(شکل8).
نتیجه گیری :
با توجه به شواهد زیرسطحی در ناحیه فروافتادگی دزفول شواهد تاثیر گسل امتداد لغز ایذه بر ساختمانهای زیرسطحی، و آرایش خمشی – پله ای این گسل توجیه کننده تغییرات و تاثیرات ساختاری، ایجاد آنومالیهای حرارتی، تغییرات ژئوشیمیایی و چینه شناسی زیرسطحی می باشد. مسئله مهم و اساسی این است که آنومالی های ساختاری در طول گسل ایذه به طور مشهود در سه تاقدیس فوق الذکر قابل مشاهده و پیگیری است. که علت آن احتمالاً تاثیر گسل های پی سنگی تراستی با روند (NW-SE) در برخورد با این گسل شمالی - جنوبی میباشد. (گسلهای تراستی اصلی – پی سنگی ZFF, MFF) همچنین جابجائی بخش های مختلف (در ناحیه دزفول) این گسل پی سنگی به صورت چپ گرد نشان از تاثیر یک سری خطواره های پی سنگی احتمالی با روند تقریبیN70 تا N80 میباشند که این خطواره ها در مطالعات نئوتکتونیکی یکی از جوان ترین خطواره های موثر بر دگرشکلی زاگرس می باشند.
لازم به توضیح است که گسلهای پی سنگی با افزایش حرارت در محل تاثیر، موجب پختگی بیشتر ماده آلی گردیده است.
1) گسل ایذه نه تنها در ورا ی گسل جبهه کوهستان بلکه در ناحیه گودال جلوئی زاگرس (فروافتادگی دزفول) تاثیرگذار بر دگرشکلی ساختاری بوده است.
2) گسل ایذه در محل تراست های اصلی پی سنگی زاگرس یعنی گسل MFFو ZFF حداکثر فعالیت خود را در ناحیه فروافتادگی دزفول انجام داده است.
3) این گسل در زمان بسته شدن نئوتتیس به صورت تاثیر بر حوضه رسوبی (زمان سروک و گورپی) و در زمان برخورد نهائی به صورت دگرشکلی در سرسازند آسماری موثر عمل کرده است.
4) شکل گسل ایذه به صورت یک ناحیه برشی با عرض متوسط حدود km30 که در طول فروافتادگی دزفول سه خمش را نشان داده و کلاً این بخش ها توسط خطواره هائی فرضی با روند N70 تاN60 جابجائی چپ گردی نشان می دهند.
5) گسلهای پی سنگی موجب افزایش حرارت(افزایش گرادیان حرارتی چاهها) و در نتیجه پختگی بیشتر ماده آلی(به صورت محلی) گردیدهاند، به طوری که در محل تاثیر سازند پابده به نفتزایی رسیده است که شاهد آن وجود بیومارکر اولینان میباشد.
6) همانطور که از ساختمانهای درگیر با گسل ایذه برمیآید هر چه از جنوب غرب به سمت شمال شرق حرکت کنیم بر میزان دگرشکلی وتکامل اثر گسل ایذه بر این ساختمانها افزوده میشود.
منابع فارسی :
1- سراج. م ، محجل. م ، یساقی. ع ، آغاجری. ل، 1384، تحلیل هندسی و مورفوتکتونیکی گسل ایذه بر روی ناحیه تاقدیس کمستان، ایران، همایش زمین شناسی (سازمان زمین شناسی کشور).
2- سراج. م ، یزدانی. م ، 1384، بررسی و مقایسه پراکندگی شکستگی ها در میدان نفتی پارسی (مخزن آسماری) با روشهای دایره محاطی، RFF، هرزروی گل و وزن گل، همایش نفت (دانشکده نفت اهواز).
3- صفری. ح، 1383، شناسائی و پاره بندی پهنه گسل ایذه بر اساس شواهد ساختاری و مورفوتکتونیکی، زاگرس، ایران، همایش انجمن زمین شناسی (دانشگاه صنعتی شاهرود).