بررسی کالبدی حوضه ساحلی تالار

دسته رسوب شناسی و زمین شناسی دریایی
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری ششمین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران
نویسنده نهال رویائی- سید محمد تقی ساداتی پور
تاريخ برگزاری ۲۵ بهمن ۱۳۷۸
موقعیت رودخانه تالار: حوضه ساحلی تالار از حوضه های مهم آبریز دریای خزر می باشد که بین 35 درجه و 37 دقیقه تا 36 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی و 52 درجه و 35 دقیقه تا 52 درجه و 18 دقیقه طول شرقی نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این رودخانه در بخش مرکزی دامنه شمالی رشته جبال البرز در شهرستان های سواد کوه و قائم شهر واقع می باشد و از غرب به رودخانه بابل و از شرق به حوضه سیاه رود و از جنوب به سلسله جبال البرز و از شمال به دریای خزر محدود است.
اصول مطالعه حوضه های آبریز: حوضه آبریز که معمولاٌ بر مبنای خطوط توپو گرافیک محدود می شود و به جریان های سطحی، زیر قشری و زیر زمینی محدود است منطقی ترین واحد مطالعه های هیدرولوژی آبهای سطحی است.
خصوصیات مهم ژئومتری حوضه که به آنها خصوصیات (Orohydrography) هم گفته می شود عبارتند از: مساحت- محیط- طول آبراهه اصلی- شکل حوضه- عرض متوسط حوضه- شیب حوضه- ارتفاع حوضه- پستی و بلندی حوضه این خصوصیات را عوامل مورفومتری حوضه نیز می نامند.
نتیجه گیری:
به علت موقعیت خاص استان مازندران و واقع شدن بین دریا و سلسله جبال البرز و نیز وفور بارندگی، رودخانه تالار از آبدهی نسبتاٌ خوبی برخوردار است. رودخانه تالار دائمی بوده و منشاء این حوضه در ارتفاعات که حدود 30% حوضه را تشکیل می دهد برفی و در قسمت میانی بازالتی است و در تمامی فصول دارای آبدهی می باشد ولی میزان آبدهی آن در فصول مختلف سال متفاوت می باشد.
تالار در ورود به دشت دارای آب زیادی است که بهره برداری از آب سطحی در منطقه توسط انحراف آب رودخانه به نهر های آبرسان یا پمپاژ از رودخانه به مزارع انجام می شود.
از کل جریان 452 میلیون متر مکعب آب سالیانه تالار 360 میلیون متر مکعب آب به دریا و 92 میلیون متر مکعب آن جهت مصارف کشاورزی برداشت می شود.
از نظر توپوگرافی این ناحیه را می توان به 5 واحد مشخص تقسیم نمود که عبارتند از:
مناطق مرتفع کوهستانی- دشت های مرتفع دامنه- دشت های سیلابی- دشت های آبرفتی رودخانه ای و اراضی ساحلی. مطابق با نمودار آلتی متری ارتفاع متوسط حوضه 2120 متر می باشد. نیمرخ طولی رودخانه تالار از سه قسمت مجزا تشکیل شده است:
1- قسمت سرآب: که شیب آن تند و سرعت آب در این قسمت زیاد می باشد. بستر رودخانه در این قسمت ها مرتب در حال فرسایش است.
2- قسمت میانی: که شیب آن کمتر از شیب قسمت سرآب است. در این قسمت اغلب شاخه های فرعی به رودخانه می پیوندد و دبی رودخانه در قسمت های مختلف آن دفعتاٌ افزایش می یابد.
3- قسمت پایاب: که رودخانه شیب خود را از دست داده و محلی است که بار رسوب بر جای گذاشته می شود.
با توجه به اینکه در حوضه های معمولی نسبت انشعاب بین 3 تا 5 است و در حوضه های بسیار کشیده نسبت انشعاب حدود 17 و در حوضه های تقریباٌ گرد 2 می باشد و هر چه این نسبت کوچکتر باشد نشان دهنده این است که هیدروگراف سیل در مقایسه با حوضه های دیگر دارای نقطه اوج بالاتری است بنابراین در مورد رودخانه تالار این مقدار برابر 4/33 و نشان دهنده آن است که این حوضه دارای دبی اوج تقریباٌ پایینی می باشد. همچنین اگر حوضه ای دایره کامل باشد ضریب فشردگی آن( c )برابر 1 خواهد بود و با توجه به این که این مقدار در مورد رودخانه تالار برابر 1/84 می باشد، نشان دهنده انحراف حوضه از حالت دایره ای شکل و کشیده بودن آن است. بنابراین با توجه به اینکه حوضه تالار گلابی شکل بوده و پروفیل طولی رودخانه نمایانگر حرکت مداوم آب رودخانه می باشد، احتمال آلودگی کمتری برای این نوع رودخانه در نظر می گیریم، چرا که در چنین حوضه هایی با تلاطم زیاد و زمان ماندگاری کمتر آب در حوضه مواجه هستیم. نهایتاٌ به طور خلاصه می توان گفت که در این تحقیق، شناخت ظرفیت آبدهی با توجه به تغییرات شیب و توپوگرافی حوضه- شناخت مرحله تکوین و تکامل حوضه- شناخت مناطق رسوبی و فرسایشی حوضه.
مرحله تکوین و تکامل در حالت Monodnock یا مرحله گذر قرار دارد که هر گونه توسعه ای در حوضه مذکور می بایست با مکانیزم های علمی خاص این مرحله به اجراء درآید. تا از گزند حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله و پیشروی و پسروی آب دریا با کمترین خسارت ها مواجه گردد.

کلید واژه ها: سایر موارد