فراهم آمدگی فلزی " پیرامون گنبد نمک"(پرید یا پیریک) مثال از کانسار zn-pb Bougring
دسته | تکتونیک |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | سمپوزیوم دیاپیریسم با نگرشی ویژه به ایران |
تاريخ برگزاری | ۰۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ |
اخیراً به دنبال کشف سرب و روی بر میزان اقتصادی در حوضه میسی سی پی و ناحیه اطلس تونس، توجه به بستگی میان دیاپیریسم و فراهم آمدگی فلزی از نوجان گرفته است.
همانندی بسیاری میان وضع تنه های کانی(orebodies) فلزدار و انباشت ئیدروکربن ها در پهنه های دیاپیری وجود دارد. همچنین، فعالیت هم رسوبی(synsedimentary) (طی زمان تکامل گنبد نمک می تواند همه محیط رسوبی گنبد نمک را زیر تاثیر قرار دهد و از این رو می توان به محیط های سازگاری با تثبیت پیشین فلزات در چندین تراز از ستون رسوبی پی برد.
کانسار بوگرین دار اطلس تونس شمال افریقا با امکان زمین شناختی حدود یک میلیون تن بر روی فلزی (بنابراین و یکی از کانسارهای عمده مغرب)، نمونه خوبی از همبود نزدیک دیاپیریسم و کانیسازی است. این کانسار در لبه گنبد نمک جبل لورئبوس (Lorleus) جای داشته و سه گونه فراهم آمدگی اقتصادی را نشان می دهد.
1- تنه های کانی عدسی شکل در منطقه گداز تریاسیک- کرتاسه
2- تنه های کانی پرعیار(بیش از 25% zn+pb) که سریهای کرتاسه را از سنومانین تانورونین میانه را می برد.
3- کانیسازی چینه ای شکل در نازک لایه های آهکی (پرمایه مواد آلی) متعلق به سازند سنومانین – تورونین بهلول فراهم آمدگیهای چینه ای شکل که گمان می رود گونه تازه ای از کانیسازی است در یک ردیف بضخامت 20 متر از نازک لایه های میلی متری جای گرفته که به تناوب به رنگهای قهوه ای روشن(پرمایه از سنگ آهکی) و قهوه ای تیره (پرمایه از رس) همراه با کائولینیت و4 و5 % کربن آلی از مواد آلی نارس از خاستگاه پلانکتونی دریائی می باشد. در کانیسازی این نازک لایه ها فزونی باکریستالهای کوچکی (5-150 میکرون) از اسفالریت بصورت افشان و یا دانه های گرهی تخت شده در لایه های منظم و ضخامت متغیر است دگرسانی بلورهائی با اندازه های مختلف نیز در آن دیده می شود. درهم پیچیدگیهای درونسازندی و شکلهای نهشت مواد صلب (زیستارواریها یا بیوکلاستها، بلورهای گالن و شکافهای هم رسوبی که با اسفالریت کانیسازی شده اند)نشان می دهند که کانیسازی در طی زمان تراکم دستخوش تغییر شکل شده است و ورود سولفورها بهنگام دیاژنز را تائید می نمایند.
تنه های کانی نیمه توده ای دارای ویژگیهای زیر می باشند.
1- گسترش بیشتر در جهت قائم که در فرمان گسله های هم رسوبی پیش از تورونین بالاست.
2- تحول قائم کانه که نشانه آن افزایش نسبت zn/pb در جهت بالا ودر پیوند با تکامل رخساره ای می باشد.
3- تغییر مهم رسوبهای میزبان نابارور یا کانیدار با نشانه پرمایگی در کانیسازی نوع بهلول، به این ترتیب " نهشته سقف" (roof deposit)مرکز ثقل کانسار و مرحله پایانی را در جای گیری کانیسازی نشان می دهد.
بازسازی ردیف رخساره های مختلف کانیدار در جهت نزدیک شدن به تنه کانه ممکن است راهنمائی به سود کاوشهای ناحیه ای برای تمرکزهای پرعیار در اینگونه محیط ها باشد.
مثال بوگرین، همبود یک تنه کانه نیمه توده ای حاصل از یک تحول ساختاری پیچیده ناجیه و یک لایه میزبان که کانیسازی فلزی پیشین را نشان می دهد ثابت می نماید. افزون بر آن، جایگیری کانسار در جای بلندی از یک ناحیه فرورفته امر متناقصی است در حالیکه ویژگی همبود آن با فرایندهای دیاژنز می باشد.
همچنین باید در چنین نواحی بخصوصی، نقش سیالهای گردش کننده را بیاد داشت، بررسیها درباره سرب و ایزوتوپ استرو نسیوم، ویژگیهای بنیادین را آشکار می سازند. نهشته بوگرین یک میدان باریکی از ترکیبات ایزوتوپی را نشان می دهد.
(97.38-81.38 = pb204 / pb208 : 70. 15. 6615. 15 = pb204 / 207 : 77. 18 – 71. 18 = pb204 / pb206)
که خود علامت وجود یک سرچشه فلز تک در نازک لایه های آهکی از سری میزبان است. بررسی ایزوتوپ در کربناتهای برش قائم نهشته و در طول برش افقی ناحیه ای درسازند بهلول وجود اندازه های ناهنجار (sr 86 / sr 87(8087/0 – 7083/0) رادر کربناتها از منطقه کانیدار و خود کانسار نشان می دهد. در رخساره های بدون کانی نسبت sr 86/sr87 کمتر است و نزدیک به این نسبت در آبهای دریای هم عصر آن می باشد ( به میزان 7075/0 که از سنگ آهکهای تورونین بدست آمده است).
از دیدگاه ژنتیک، ایزوتوپهای سرب آگاهی هائی را درباره امکان وجود سرچشمه فلز بدست می دهد در حالیکه ایزوتوپهای sr نقش سیالها را در مناطق گردش سیال در پیوند با کانیسازی نشان می دهد. از دید کاوشهای معدنی، می توان ایزوتوپهای pb را در رده بندی کانسارها بر حست وابستگی آنها به میدانهای ایزوتوپی که هدفهای مساعدی در نظر گرفته می شوند بکار برد. در صورتیکه ایزوتوپهای sr بعنوان نشانه هائی از نزدیکی به تمرکزهای فلزی پتانسیل بکار می رود.
با این ترتیب کانسار بوگرین الگوی بسیار خوبی برای پی بردن به مکانیسم ها و فرآیندهای تمرکز zn وpb در ساخت های دیاپیریک است. به نظر می رسد که اهمیت این کانسارها دست کم گرفته شده است ارزش بررسی دقیق تری از پهنه هائی که زیر اثر دیاپیریسم واقع شده اند و استانهای سرب – روی نزدیک آنها در خور تضمین است.