بررسی پترولوژیکی و پترو گرافیک توده های آذرین کوههای میشو در جنوب شهرستان مرند

دسته پترولوژی
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری نهمین گردهمائی علوم زمین
نویسنده منصور-مجتهدی
تاريخ برگزاری ۲۷ بهمن ۱۳۶۹
تحقیق و بررسی پترولوژیکی و پتروگرافیک سنگهای آذرین کوههای میشو در محدوده بین جنوب دهکده انامک در غرب تا جنوب دهکده یام و پیست اسکی یام درشرق بیانگر سنگهای مختلف آذرین شامل پیروکسینیت- تروکتولیت- اولیوین گابرو- نوریت- گابرو و اولیوین دیوریت می باشد که این سنگها بیشتر در جنوب دهکده انامک قرار دارند و همچنین سنگهای دیوریت اولیوین دار- مونزودیوریت کوارتز و مونزودیوریت- مونزونیت- سینو گرانیت، لوکوگرانیت، آلکالی فلدسپار ریولیت (گرانوفیر) و کوارتز دیاباز دانه ریز (آفانیت) که این سنگها بیشتر در قسمت شرقی سنگهای قبلی یعنی دراطراف دره فلک و پیست اسکی یام قرار دارند.
علاوه بر این سنگ ها سنگ های دیگری هم به صورت دایک های لامپروفیر در داخل سنگ های تشکیلات کهر اطراف قرار گرفته اند که بررسی های پتروگرافیکی این لامپروفیرها انواع اسپسارتیت و کرسانتیت را تعیین می نمایند.
بررسی شیمیایی و پترولوژیکی این سنگ ها نشان می دهند که ماگمای منشاء انها ماگمای توله ایتی بوده که در عمق بیشتر پوسته سرد گردیده و همچنین این سنگها در اثر تفریق بلورین بصورت کمپلکس گابروهای لایه ای در جنوب انامک درآمده اند شبیه به آنچه که در توده نفوذی اسکارگارد (Skaergaard) در گرینلند شرقی و توده نفوذی ماسکوکس (Muskox) در شمال کانادا مشاهده می گردد.
قسمتهایی از این ماگما بصورت سیلهای ضخیم در بخش شرقی کناری این توده نفوذی لایه ای قرار گرفته که به خصوص سنگهای کوارتز دیاباز و گرانوفیرها را بوجود آورده است. دراین سیل نیز عمل تفریق و اختلاط ماگما انجام گردیده ولیکن تفریق آن فاقد پدیده لایه ای می باشد. تفریق این شیل شبیه به تفریق سیل رد هیل (Red Hill) در تاسمانیا (Tasmania) می باشد.
همچنین مطالعات شیمیایی و پترولوژیکی نشان می دهند که این توده نفوذی از نوع قاره ای می باشد که در جهت گسل تبریز به بیرون نفوذ کرده است. این ماگما از قسمتهای بالایی گوشته منشاء گرفته است. سن این توده نفوذی قدیمی تر از پرموتریاس می باشد.
این توده های نفوذی به خصوص در قسمتهای شرقی و جنوبی سنگهای تشکیلات کهر را دگرگون کرده و سنگهای بیوتیت- سریزیت- کوارتز هورنفلس و شیست های لکه ای را بوجود آورده است.
3- مقدمه
کوه میشو که در مجاور گسل تبریز قرار دارد در بخش میانی و داخلی دارای توده های نفوذی می باشد که از لحاظ ترکیبات شیمیایی بیشتر از نوع بازیک می باشند. قسمت اصلی این توده های نفوذی از سنگ های گابروئی و سنگهایی که از تفریق آن بوجود آمده اند تشکیل گردیده است. همچنین در طرف شرق این توده نفوذی سنگ های کوارتز دیاباز و گرانوفیر بصورت سیل در مجاور سنگهای رسوبی قدیمی تر قرار دارد که باعث دگرگونی شدن آنها گردیده و سنگ های هورنفلس را بوجود آورده اند.
همچنین دایک های کوچکی از نوع لامپروفیر در داخل سنگهای رسوبی قرار گرفته است.
نقشه ها و گزارشات زمین شناسی که تا کنون در مورد کوههای میشو تهیه گردیده است نشان می دهند که این کوه از نظر زمین شناسی بسیار پیچیده بوده بطوریکه هر کدام از این گزارشات با دیگری تفاوت های فراوانی را نشان می دهند. علاوه بر پیچیدگی زمین شناسی موانع طبیعی از قبیل ارتفاع و شیب زیاد منطقه مانع تحقیق و مطالعه مطلوب گردیده است.
با توجه به اینکه مطالعات پترولوژیکی و پتروگرافیک سنگهای آذرین احتیاج به دستگاهها و آزمایشگاههای مجهز دارد و با توجه به اینکه امکانات تجزیه شیمیایی سنگهای سیلیسی و تجزیه کانیها در دانشگاه تبریز کم و محدود بوده و همچنین امکان برنامه های کامپیوتری جهت محاسبات کانیهای نورم در سنگ ها نیز محدود می باشد جهت انجام دقیق این مطالعات از آزمایشگاههای دانشگاه توبینگن آلمان غربی استفاده گردید.
4- موقعیت جغرافیایی
سنگ های مورد مطالعه در محدوده جنوب شهرستان مرند از جنوب دهکده انامک واقع در جنوب غرب شهرستان مرند تا شرق دره فلک و شرق تاسیسات اسکی یام واقع در جنوب شرق مرند قرار دارد. طول برونزد این توده که در جهت شرقی غربی می باشد در حدود 8 کیلومترو عرض آن در حدود 3 کیلومتر می باشد. مختصات جغرافیایی منطقه مورد نظر بین 45 درجه و 40 دقیقه تا 45 درجه و 50 دقیقه طول شرقی و 38 درجه و 10دقیقه تا 38 درجه و 20 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. مرتفع ترین نقطه قله میشو با 10351 فوت و دومین قله بلند قله فلک با 10253 فوت ارتفاع می باشند.
5- موقعیت زمین شناسی
منطقه مورد نظر در کل از سنگهای رسوبی دانه ریز که به طور خفیف دگرگون شده اند از قبیل اسلیت و میکا شیست تشکیل شده که این سنگها مربوط به تشکبلات کهر می باشند و قدیمی ترین سنگ های منطقه مورد نظر را تشکیل می دهند. بر وی این تشکیلات دولومیت ها و شیلهایی قرار دارند که مربوط به تشکیلات باروت می باشند و همچنین بر روی این سنگها برونزد هایی از ماسه سنگ لالون قرار دارد.در قسمت شمال شرقی میشو و بر روی توده های نفوذی آهکهای پرموتریاس که به رنگ خاکستری تیره می باشند و همچنین سنگ آهک های مارنی قرار گرفته است. و بر روی این سنگ ها آهک های اوربیتولین دار کرتاسه مشاهده می گردند.
در بعضی نقاط سنگ های دگرگونی تماسی از نوع هورنفلس و شیست لکه ای مشاهده می گردد که در اثر نفوذ توده های آذرین با تشکیلات کهر بوجود آمده اند. همچنین در بعضی نقاط توده های نفوذی بصورت دایک در داخل تشکیلات کهر قرار گرفته عرض این دایک ها در یک نقطه در حدود یک متر و طول آن ده متر می باشد. نوع سنگ های این دایک اسپسارتیت و کرسانتیت می باشد.
کوه میشو در کنار گسل تبریز و در ضلع جنوبی آن قرار دارد در حالی که کوه مورو که در شرق میشو قرار دارد در ضلع شمالی گسل تبریز قرار گرفته است.
5- بررسی میکروسکوپی و ماکروسکوپی سنگ ها
بررسی ماکروسکوپی و میکروسکوپی سنگ ها را به خصوص به دو گروه سنگ های دره انارک و دره فلک معطوف می سازیم.
6-1- مطالعات ماکروسکوپی سنگ های دره انامک
سنگ های آذرین نفوذی دره انامک در درجه اول از توده های پلوتونیک گابروئی و سنگ هایی که از تفریق آن بوجود آمده اند تشکیل شده است. این توده گاهاٌ به مقیاس بزرگ پدیده لایه ای شدن را از خود نشان می دهد.این لایه ها از کانیهای روشن که بیشتر پلاژیوکلاز دارند و از کانیهای تیره که بیشتر پیروکسن و یا اولیوین دارند تشکیل شده است. پدیده لایه ای شدن همچنین به مقیاس کوچکتر یعنی لایه هایی که در حدود سانتیمتر هستند هم مشاهده می گردند.
پدیده لایه ای شدن حتی به مقیاس کوچکتر یعنی به مقیاس میکروسکوپی نیز مشاهده می گردد. این ماگماتیت های بازیکی دانه متوسط تا دانه درشت و کومپاکت می باشند. رنگ این سنگ ها از خاکستری روشن تا خاکستری تیره و سیاه متغیر می باشد. بطور ماکروسکوپی پیروکسن ها و پلاژیوکلاز ها و گاهاٌ اولیوین ها قابل تشخیص می باشند به خصوص نمونه هایی که اولیوین بیشتر دارند دارای وزن مخصوص بیشتری می باشند.
6-2- مطالعات میکروسکوپی سنگ های نفوذی دره انامک
برش های میکروسکوپی متعددی که با میکروسکوپ پلاریزان مطالعه گردیده نشان دهنده این هستند که در این توده نفوذی سنگ های آذرین مختلفی تشکیل شده اند که از سنگ های بازیک و الترابازیک و تا سن های خنثی مشاهده می گردند. در اکثر برش ها پلاژیو کلاز بیشترین کانی را تشکیل می دهد. این پلاژیو کلازها غالباٌتجزیه نشده، و کانیهای ثانویه در آنها دیده نمی شود. پلاژیوکلاز ها از شکل دار تا نیمه شکل دار متغیر می باشند. مقدار An پلاژیو کلاز ها قدری بالاتر از 50% می باشد. طول متوسط پلاژیو کلازها در حدود 4 میلی متر می باشند، بعضی از پلاژیو کلازها شکستگی کاتاکلاستیکی نشان می دهند.
دومین کانی فراوان پیروکسن ها می باشند. اندازه متوسط پیروکسن ها در حدود 3 میلی متر است. رنگ آنها معمولاٌ بیرنگ تا خاکستری قهوه ای می باشد و دارای درزهای موازی هستند (دیالاگ). زاویه خاموشی پیروکسن ها با عدسی فدروف اندازه گیری شده و مقدار متوسط ان 42 درجه تعیین گردید. این پیروکسن ها اوژیت دیالاگی نام گذاری می گردند. بعضی از پیروکسن ها همرشدی با اورتوپیروکسن ها را نشان می دهند.
همچنین بعضی از پیروکسن ها بافت شیلر از خود نشان می دهند. کناره بضی از پیروکسن ها به هورنبلند تبدیل شده، همچنین کلریتیزاسیون و بیوتیتیزاسیون در پیروکسن ها مشاهده می گردد. گاهاٌ پلاژیو کلاز ها و پیروکسن ها به طور ضعیف جهت گزاری افیتیکی از خود نشان می دهند ولیکن بیشتر بافت دانه ای دارند. بعضی از نمونه ها بیشتر پلاژیو کلاز و بعضی بیشتر پیروکسن دارند که به ترتیب به سمت پلاژیوکلازیت و پیروکسنیت میل می کنند این سنگ ها در اثر تفریق ماگمای اولیه بوجود آمده اند.
کانی دیگر که در بعضی از انواع این توده یافت می شود کانی اولیوین می باشد که در بعضی از انواع تشکیل سنگ های اولیوین گابرو و اولیوین گابرو نوریت را می دهند و در صورت غنی تر شدن اولیوین ها سنگ به تروکتولیت تبدیل گردیده است.
از اورتو پیروکسن ها هیپرستن مشاهده می گردد که مقدارهیپرستن در غالب نمونه ها کم و یا به صورت همرشدی با کلینو پیروکسن ها ظاهر می گردد.
فقط در نمونه های نوریت مقدار هیپرستن زیاد می باشد.
بعضی از اولیوین ها حاشیه کلینیتی از خود نشان می دهند.
کانی هورنبلند به ندرت به صورت کانی اولیه یافت می شود و بیشتر به صورت ثانویه از پیروکسن ها تشکیل گردیده است.
کانی دیگری که معمولاٌ به مقدار کم در بعضی انواع سنگ ها مشاهده می گردد کانی اورتوکلاز می باشد فقط در بعضی از نمونه ها مقدار اورتوز بیشتر می شود که سنگ به سمت مونزونیت میل می کند. این مونزونیت ها از نظر ماکروسکوپی کاملاٌ شبیه به مونزونیت های ایتالیا می باشد. کانیهای دیگر که معمولاٌ به صورت آکسه سورین و گاهاٌ به صورت کانی فرعی ظاهر می گردند به ترتیب اهمیت عبارتند از کلریت که معمولاٌ بصورت ثانویه ظاهر می گردد. بیوتیت سریزیت- کانه- آپاتیت- زیرکن تیتامیت- کلسیت ثانویه- کوارتز و اورالیت
6-3- مطالعات ماکروسکوپی توده نفوذی دره فلک
در سنگ های نفوذی این منطقه به خصوص سنگ های ماگماتیکی قرمز رنگی مشاهده می گردد. این سنگ ها به خاطر رنگ قرمزی که دارند بسیار مشخص هستند. مشخصات ماکروسکوپی این سنگ ها دانه ریز و دارای بافت پورفیری هستند و معمولا با سنگ های دانه ریز سبز رنگی بطور مختلط مشاهده می گردند. در نتیجه سنگ هایی را بوجود می آورند که به رنگ قرمز و سبز می باشند. بعضی از نمونه ها بیشتر از سنگ های قرمز، بعضی ها بیشتر از سنگ های سبز تشکیل شده اند.
در داخل سنگ های قرمز بیشتر قطعات سبز رنگ در حدود دو سانتیمتر و بیشتر به اشکال کروی و عدسی شکل می باشند.
در بعضی از نمونه ها بخش های سبز رنگ بسیار ریز حتی از میلیمتر هم کوچکتر می باشد. در حالیکه در بعضی از نمونه ها بخش های سبز به بزرگتر از دسیمتر هم می رسد.
سنگ های دانه ریز قرمز رنگ دارای فنوکریست های فلدسپات می باشند که حداکثر 3 میلی متر طول دارند.
علاوه بر این سنگ ها نمونه های دیگری هم به رنگ قرمز در این منطقه یافت می شوند که دانه درشت تر از سنگ های ریز فوق هستند و دارای بافت گرانولار یا دانه ای می باشند. (نمونه های 23-20) و این سنگ ها دانه متوسط به رنگ صورتی تا قرمز می باشند و کانیهای آن جهت گذاری نشده اند.
این نمونه ها به ندرت ادخالهای سبز رنگ از خود نشان می دهند. در این سنگ ها می توان به طور ماکروسکوپی فلدسپات کوارتز و بیوتیت های سبز رنگ را تشخیص داد. علاوه بر این سنگ ها در اطراف دره فلک سنگ های پلوتونیک دیگری هم یافت می شوند. اینها بیشتر از نوع سنگ های خنثی از قبیل دیوریت و مونزودیوریت و دیوریت اولیوین دار می باشند. به خصوص درسمت چپ دره فلک دیوریت هایی دیده می شوند که هورنبلند های آنها به صورت بافت افیتیکی با پلاژیوکلاز ها تداخل نموده است طول متوسط این هورنبلند ها 4 میلیمتر می باشد.
6-4- مطالعات میکروسکوپی توده نفوذی دره فلک
بررسی میکروسکوپی برش های سنگ های ماگماتیک قرمز رنگ دانه ریز (40- 8- 28- 5) نشان می دهد. که کانیهای اصلی این سنگ ها پلاژیوکلاز ،آلکالی فلدسپات و کوارتز می باشد. پلاژیو کلاز ها و همچنین آلکالی فلدسپات ها در اثر دگر سانی کدر شده اند. پلاژیو کلاز ها بیشتر آلبیت می باشند و آلکالی فلدسپاتها بیشتر اوتوکلاز و کمتر به صورت میکرو کلین و پرتیت ظاهر می گردند. کوارتز ها غالباٌ به صورت بافت گرافیکی و همچنین بافت پرمکیتی ظاهر می گردند.
بعضی از پلاژیو کلاز ها به صورت منطقه ای می باشند. و درمرکز بیشتر کدر هستند تا کناره ها. مهمترین کانیهای تیره بیوتیت های سبز رنگ می باشند که همچنین دارای تیتانیت های دانه ریز می باشند، این سنگ ها گرانوفیرهای یام نام گذاری می گردند.
برش های میکروسکوپی از نمونه های صورتی قرمز که دانه درشت تر از نمونه های قبلی هستند (23-20) نشان می دهند که این سنگ ها شبیه به سنگ های قبلی هستند و لیکن دانه درشت تر از آنها متبلور شده اند. در این نمونه ها هم بافت گرافیکی از کوارتز و فلدسپات مشاهده می گردد.
کانیهای اصلی پلاژیو کلاز- کوارتز- و کالی فلدسپات می باشد. بزرگترین پلاژیو کلاز در حدود 5 میلی متر طول دارد. فلدسپاتها کدرمی باشند.
آلکالی فلدسپاتها اکثراٌ اورتوز و گاهاٌ پرتیت و آنتی پرتیت هستند. کانیهای اکسه سورین عبارتند از: سوزن های آپاتیت- کلسیت ثانویه- سریزیت- زیرکن کلریت و کانیهای اوپاک.
سنگ های سبز رنگ دانه ریز (28-5) که به صورت آنکلوزیون و یا اختلاط با سنگ های قرمز رنگ مشاهده می گردند در زیر میکروسکوپ دارای بافت پورفیری می باشند. کانیهای فنوکریست را پلاژیو کلاز های تجزیه شده کوارتز و پیروکسن های تجزیه شده تشکیل می دهند که اندازه متوسط آنها در حدود یک میلی متر می باشند. زمینه این سنگ از کریستالیت های کلریت- کلینو سوازیت پلاژیو کلاز و کوارتز و کانیهای اوپاک تشکیل شده است. کلریت ها رنگ های اینتر فرانس غیر نرمال از خود نشان می دهند. در این سنگ ها همچنین به مقدار جزئی کانیهای سریئریت- کلسیت و بیوتیت نیز وجود دارد. سوزن های آپاتیت دار این سنگ ها نیز مشاهده می گردند. این سنگ کوارتز دیا باز دانه ریز (آفانیت) نام گذاری گردیده است.
در سمت راست دره فلک سنگ دانه متوسط خاکستری رنگی (36) مشاهده می گردد که دارای رگه های کالسیت و زئولیت ثانوی می باشد. پلاژیو کلاز ها و پیروکسن های این سنگ به صورت ماکروسکوپی قابل تشخیص می باشند. کانیهای اصلی این سنگ عبارتند از پلاژیو کلاز- کلینو پیروکسن و اورتو کلاز و کانیهای فرعی عبارتند از هورنبلند- بیوتیت- اولیوین- کوارتز- پرتیت- و کلریت و کانیهای اکسه سورین کالسیت ارچ- آپاتیت- اپیدوت- هیپرستن زیرکن و روتیل می باشد. این سنگ دارای بافت دانه ای تا به طور ضعیف افیتیکی می باشد. پلاژیو کلاز ها گاهاٌ ترک خوردگی کاتاکلاستیکی از خود نشان می دهند. کلینو پیروکسن ها معمولاٌ اورالیتیزه شده اند. این سنگ از طریق محاسبه نورم ریتمان کوارتز مونزودیوریت تعیین گردیده است.
سنگ شماره 27 که در مجاور نمونه 36 قرار دارد تیره رنگ تر و دارای اولیوین بیشتری می باشد. بافت این سنگ بیشتر افیتیکی تا نیمه افیتیکی می باشد. این سنگ از طریق محاسبه نورم ریتمان دیوریت اولیوین دار تعیین گردیده است.
سنگ های شماره 35- 21- 26 در سمت چپ دره فلک قرار دارند این سنگ ها دانه متوسط تا دانه درشت بوده و نسبت به سنگ های قبلی مقدار هورنبلند بیشتری دارند.
به خصوص در نمونه 21این هورنبلند ها بیشتر بوده و بافت افیتیکی تا بافت پگماتیکی را بوجودمی آورند. کانیهای اصلی شامل پلاژیو کلاز ها و هورنبلند میباشد. دربعضی نمونه ها اورتوکلاز و کوارتز هم به صورت کانی اصلی ظاهر می گردند. در نمونه 21 تورمالین به صورت کانی فرعی ظاهر می گردد. مقدار پیروکسن در این نمونه ها به مراتب کمتر از سنگ های قبلی می باشد. سنگ شماره 35 لوکو کوارتز مونزو دیوریت تعیین گردیده است.
به خصوص در جهت جنوبی و شرقی توده های نفوذی دره فلک سنگ های رسوبی تشکیلات کهر قرار دارد. توده های نفوذی در چند نقطه به صورت دایک های لامپروفیر در داخل اینها قرار گرفته است.
همچنین توده های نفوذی باعث دگرگون شدن سنگ های رسوبی و پلیتی تشکیلات کهر گردیده اند. این سنگ های دگرگونی شامل هورنفلسها و شیست های لکه ای می باشند. هورنفلس ها سنگ های تیره رنگ (24- 9- 22) متراکم و دانه ریز هستند که از کانیهای کوارتز- بیوتیت- میکای روشن- پیروفیلیت کلریت و کانیهای اوپاک تشکیل شده اند. و بافت هورنفلزیک گرانولار و بافت موزائیکی را نشان می دهند.
شیست های لکه ای (12) به رنگ خاکستری روشن که دارای لکه های تیره به ابعاد دو میلی متر می باشند. جنس این لکه ها پورفیرو بلاست های کوردیریت می باشند که در یک زمینه گران پلاستیکی از کانیهای کوارتز و میکا قرار دارند.
سنگ های لامپروفیر (32-3) دارای بافت پورفیری می باشند. فنو کریست های پلاژیو کلاز تا یک سانتیمتر هم طول دارند. رنگ این سنگ ها سبز تیره می باشد. مطالعات میکروسکوپی نشان می دهند که پلاژیو کلاز کانی شماره یک این سنگ ها می باشد. بعضی از نمونه ها دارای هورنبلند بیشتر و بعضی کمتر هستند. که به ترتیب اسپسارتیت و کرسانتیت نامگذاری می گردند. کانیهای بیوتیت- سریزیت- اورتو کلاز- کانیهای اوپاک- کالسیت- کلینو سوایزیت- زیرکن- روتیل- تیتانیت و آپاتیت نیز در این سنگ ها مشاهده می گردد.
جدول 1-6 نمونه هایی که مورد مطالعات پتروگرافی قرار گرفته و محل آنها را نشان میدهد.
- نمونه ها از جنوب دهکده انامک
شماره نمونه ها نام سنگ
30 اولیوین گابرو تاتروکتولیت
68 ملا اولیوین دیوریت
29 گابرو نوریت اولیوین دار
13A گابرو
13 گابرو نوریت
9A لویکو دیوریت
34-27 دیوریت اولیوین دار
5 الکالن فلدسپات ریولیت (گرانوفیر)
5D کوارتز دیاباز (آفانیت)
28 آلکالی فلدسپات ریولیت (گرانوفیر) 28D کوارتز دیاباز (آفانیت)
8 الکالی فلدسپات ریولیت (گرانوفیر)
40 آلکالی فلدسپات ریولیت (گرانوفیر)
20 سینو گرانیت
23 لویکو سینو گرانیت
4 کوارتز دیاباز (آفانیت)
36 کوارتز مونزو دیوریت
27 دیوریت اولیوین دار
26 کوارتز مونزو دیوریت
35 لویکو کوارتز مونزو دیوریت
21 دیوریت
19 کوارتز پرفیر (تشکیلات کهر)
13-1 کوارتز پرفیر (تشکیلات کهر)
24-9-22 بیوتیت- سریزیت- کوارتز- هونفلس
3 اسپسارتیت
32 کرسانتیت
12 شیست لکه ای
7- بررسی شیمیایی سنگ ها و محاسبات نورم ریتمان و نورم CIPW و نمودارهای AFM و شدت آلکالینیته
از چهارده نمونه سنگ های آذرین کوههای میشو به روش رونتگن فلورسانس تجزیه شیمیایی به عمل آمد. برای این منظور از استانداردهای مختلف سازمان زمین شناسی آمریکا استفاده گردید. P2O5 به روش شیمی خیس و کل آهن موجود به صورت Fe2O3 تعیین گردیده است. کل کمبود وزن ذوبی مواد فرار به صورت H2O در نظر گرفته شده است.
مختصات نمونه های فوق بر روی مثلث های مضاعف اشترکایزن نشان داده شده است.
8- تجزیه شیمیایی کانیها به وسیله میکرو سوند و بررسی شیمیایی آنها
به کمک دستگاه میکروسوند (ARL- EMX Computer) از کانیهای پلاژیو کلاز- کالی فلدسپات- پیروکسن و اولیوین سنگ های مختلف تجزیه شیمیایی به عمل آمد. در هر مرحله تجزیه به ترتیب 9 عنصر اندازه گیری شدند. کلیه تجزیه شیمیایی کانیها به روش
(Deer, Howie and Zussm and 1974) محاسبه و تعیین گردیده است. نوع پیروکسن ها به روش (Poldervaar, and Hess 1951) تعیین گردید این پیروکسن ها اوژیت می باشند.
تجزیه شیمیایی اولیوین ها به ترتیب دارای 33/54% و 37/66% + Fe2 می باشند که این مقادیر با هیالوزیدریت مطابقت دارند.
9- ساز و کار تزریق و تفریق توده های نفوذی بازیک میشو
مطالعات پترولوژیکی و پترو گرافیکی توده های بازیک کوههای میشو نشانگر این است که ماگمای این توده بازیک در امتداد گسل تبریز به بالا نفوذ کرده است و در اثر این نفوذ دایکهایی در سنگ های اطراف تشکیل و همچنین توده های اصلی به صورت لایه ای درآمده اند. این پلوتونهای بازیک لایه ای هم به صورت لایه های بزرگتر در حدود یک متر و هم به صورت لایه های کوچکتر در حدود یک سانتیمتر مشاهده می گردند. مکانیسم لایه ای شدن در اثر سرعت جریانهای کونوکتیو از داخل ماگما به طرف دیواره ماگما صورت گرفته است.
قسمتی از ماگمای اولیه به صورت سیل دیابازی درآمده و تفریق حاصل نموده است ولیکن این تفریق بصورت لایه ای نبوده و نهایتاٌ سنگ های اسیدی گرانوفیر قرمز رنگ را بوجود آورده است.
در سنگ های اطراف این توده های نفوذی دایک های لامپروفیر هم تشکیل گردیده اند. ماگمای اولیه این توده آذرین مذاب های توله ایتی می باشد که از قسمتهای بالایی مانتل سرچشمه گرفته است.
10- نتیجه
توده آذرین نفوذی بازیک میشو از دو بخش یعنی بخش سنگ های پیروکسنیت تروکتولیت- اولیوین گابرو- نوریت- گابرو- اولیوین دیوریت که به صورت لایه ای تشکیل شده اند و بخش دیگر که به صورت سیل می باشد و از کوارتز دیاباز و گرانوفیر تشکیل شده که در مجاورت آنها سینو گرانیت- مونزونیت- کوارتز مونزونیت و اولیوین دیوریت هم یافت می شوند. ماگمای منشا توله ایتی می باشد که از قسمتهای فوقانی مانتل سرچمه گرفته و در طول گسل تبریز به بیرون نفوذ کرده است. نوع سنگ های اذرین تشکیل شده قاره ای می باشد. مکانیسم تفریق در بخش گابرو و لایه ای شبیه به توده نفوذی اسکارگارد (Skaergaard) در گرینلند شرقی و توده نفوذی ماسکاکز (Muskox) در شمال کانادا می باشد.
مکانیسم تفریق در سیل کوارتز دیاباز و گرانوفیر تفریق ماگمایی و تفریق بلورین می باشد بدون پدیده لایه ای و به صورت اختلاط ماگمایی مشاهده می گردد مشابه با تفریق داخلی سیل ردهیل (Red Hill) در تاسمانیا (Tasmania). پس از مطالعات میکروسکوپی و تجزیه مودال از کلیه سنگ ها چهارده نمونه مناسب انتخاب و از آنها تجزیه شیمیایی به عمل آمد. سپس به کمک برنامه ریزی های کامپیوتری کانیهای نورماتیو نورم ریتمان و کانیهای نورم CIPW از آنها محاسبه گردیده است. همچنین به کمک برنامه ریزی کامپیوتری پارامترهای Q- A- P- F مثلث های مضاعف اشتریکایزن ضریب رنگ Cl و پارامتر ها و همچنین نام سنگ تعیین گردیده است. کلیه اطلاعات فوق برای هر سنگ بر روی یک صفحه کاغذ پرینتر کامپیوتری نمایش داده شده است. درتجزیه نورماتیو ریتمان در بعضی از سنگ های گابروئی چند درصد نفلین مشاهده گردیده است. محاسبات نورم ریتمان برای نمونه های 5 و 28 در رخساره ولکانیتی محاسبه گردیده است و نام سنگ آلکالی فلدسپار ریولیت تعیین گردیده و لیکن چون در محاسبات نورم بافت سنگ در نظر گرفته نمی شود و بافت این سنگ ها میکرو گرافیکی می باشد. بر طبق تقسیم بندی روزن بوش (Rosenbushch) این میکرو گرانیت های میکرو گرافیکی گرانو فیر نامیده می شوند. بقیه نمونه ها در رخساره خشک پلوتونیکی محاسبه گردیده اند. مقایسه نمودار AFM نمونه های فوق با نمودار AFM رینگوود (Ringwood) نشان می دهد که ماگمای اولیه این سنگ ها در طرف توله ایتی و نزدیک به مرز ماگمای کالک آلکالن قرار گرفته است.

کلید واژه ها: آذربایجان شرقى