گذری بر تجارب بازسازی گلباف

     زلزله یکی از سوانح بیشمار طبیعی است و چنانچه ازمشاهدات و کوششهای علمی که تا کنون در این زمینه بعمل آمده است، پیداست جلوگیری از وقوع آن به هیچ روی امکان پذیر نیست بلکه در این راه بایست بیش از پیش خود را با بینش علمی در این زمینه مقاوم نمود تا بتوان کمترین آسیب را از اثرات سوء آن داشت. بنابراین لزوم مسلح بودن به دانش مقاومت در برابر زلزله و چگونگی بکارگیری آن درمعماری و شهرسازی هر روز بیش از پیش حس می‌شود بخصوص درمورد کشورهایی مانند ایران که بر روی کمربند زلزله واقع شده تقریبا می‌توان گفت هیچ کجای آن کاملاً در برابر این پدیده مصون نیست، این امر بصورت جدی و بسیار حیاتی مطرح می‌شود.
در این راستا، طبیعی است که یکی از راههای رسیدن به حد مصونیت در برابر زلزله، استفاده از تجارب موجود نه تنها در جای جای دنیا بلکه درکشور ایران است که کم و بیش با ویژگیهای اقلیمی – اجتماعی، اقتصادی آن آشنا بوده و بهتر می‌توان قضاوت صحیحی در مورد چگونگی عملکرد زلزله و تصمیمات اخذ شده در این زمینه و بازتاب هر یک از طرحهای بازسازی شده پس از آن را داشت. یکی از شهرهایی که در سالهای اخیر زلزله ای شدید و به تبع آن خسارت و لطمات زیادی را به خود دید شهر گلباف در استان کرمان بود که در بهار سال 60 مورد هجوم این سانحه واقع شد. طرح بازسازی که در این شهر طی دو سال اعمال شد متاسفانه از نا موفق ترین نمونه های موجود در کشور است که از سویی با عدم استقبال مردم مواجه شد و از سوی دیگر حتی آن بخش که توسط مردم مورد سکونت قرار گرفت نیز موجب بروز مشکلات بیشماری از جنبه‌های اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی شد. بنابراین از تجربه گلباف چه از جنبه شهری و چه از جنبه معماری می‌توان درسهای زیادی در جهت رسیدن به بازسازی نسبتا ایده آل آموخت. مختصری که در گزارش فوق خواهد آمد در ابتدا شناختی اجمالی در زمینه های زیستمحیطی، اقلیمی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع موجود گلباف قبل از زلزله بدست می‌دهد و سپس شهر درست در مقطع وقوع زلزله تحلیل شده و روند بازسازی در شهر پی گرفته می‌شود و ویژگیهای هر یک از بخشهای بازسازی شده و روند بازسازی در شهر پی گرفته می‌شود و ویژگیهای هر یک از بخشهای بازسازی شده چه از جنبه نحوه ساخت و مصالح مورد استفاده و … به تفکیک ارائه می گردد. پس از آن مشکلات و نارسایی های ناشی از بازسازی بطور کلی از جنبه شهری و مداری و بخصوص در زمینه مسکن بعنوان یک مراکز اساسی تشکیل دهنده شهر در دو بخش مطرح می‌شود. بخش اول شامل کاستی هایی است که بطور مشترک بین تمام بخشهای بازسازی شده به چشم می خورد، اعم از شهرکهای احداثی و یا بازسازی بصورت درجاسازی و شهرسازی در داخل شهر.
بخش دوم شامل کمبودها و نواقصی است که در هر یک از شهرکها با توجه به موقعیت اقلیمی، جغرافیایی و زمین ساختی آن به نظر می آید و در نهایت با توجه به شهری که از کلیه عوامل مؤثر در عدم توفیق طرح در زمان بازسازی و پس از آن در ارتباط مستقیم با شرایط خاص محیطی بدست می آید یک مسئله باید ها و نبایدها تحت عنوان ضوابط و معیارها در سه بعد شهرسازی، بازسازی و زلزله، جهت مقاوم سازی هر چه بیشتر شهر و بالتبع مسکن به عنوان یکی از ارکان حساس در شهر ارائه می‌شود.

کلید واژه ها: کرمان