سخن سردبیر

  سخن سردبیر

در هفته‌ای که گذشت بیستمین همایش کنگره جهانی معدن (WMC) که از آن به عنوان«المپیک معدن»  یاد می‌شود و یک سازمان علمی وابسته به‌سازمان ملل متحد است در تهران برگزارشد. گفته شده که دبیرخانه‌ی دائمی کمیته‌ی بین‌المللی سازمان‌دهی این کنگره در کشور لهستان است و از سال 1956 میلادی که این کمیته تشکیل شده همایشهای آن هر پنج سال یکبار در کشوری برگزار می‌‌گردد.

این کنگره معمولا با اهداف معینی تشکیل می‌گرددکه از مهم‌ترین آنها پیشبرد دانش و شناخت معدن و معدن کاری در سراسر دنیا است، که از این میان برای کشور برگزار کننده موقعیت  ممتازی به وجود می‌آید تا به معرفی منابع معدنی‌اش همت گمارد. حال اگر برگزار کننده از جمله کشورهای پیشرفته جهان باشد، با استفاده از موقعیت به وجود آمده با ارائه آمار و ارقام خیره کننده ، توسعه و پیشرفت معدن کاری و تولید مواد خام معدنی کشورش را به رخ دیگران می‌کشد و به اهداف از پیش طراحی شده یعنی بازاریابی فروش مواد معدنی که سودی سرشار دست می یابد و چندین برابر مخارجی که برای برگزاری کنگره صرف نموده به دست می آورد. ضمن آن که با ایجاد کار و بالا بردن سهم در تولید ناخالص ملی به اقتصاد کشورشان رونق می بخشند اما در کشورهای در حال توسعه،  وضعیت فرق می‌کند. به این معنی که این گونه کشورها از موفقیت به  دست  آمده بایستی حداکثر بهره برداری را در راه شناسان  توان بالقوه معدنی کشورشان بنمایند وزمینه‌های گسترده‌ای از سرمایه گذاریهای خارجی را فراهم آورند تا از این راه‌،  هم بهره‌گیری بهینه از منابع و ذخایر معدنی‌شان حاصل گردد و هم تکنولوژی معدن کاری  مدرن را وارد مملکتشان نمایند و این امر به شرطی امکان پذیر است که دانسته‌های لازم پایه‌ای معدنی از آن کشور در اختیار باشد.

و اما معدن و معدن کاری در کشور ما به دلائل  مختلفی که جای بازگویی آنها در این نوشتار نمی‌باشد، در گامهای نخست از این علم و فن می‌باشد. چرا؟ واقعیت این است که در آن زمان (1958) که این سازمان علمی یعنی کنگره جهانی معدن تاسیس شد، ما هنوز نمی‌دانستیم زمین‌شناسی و معدن چیست؟ ما حتی از یک معدن اطلاعات اولیه زمین شناسی معدنی در دست نداشتیم . سازمان زمین شناسی ما به شکل موجود در سال 1964 (43- 1342) تاسیس شد. در حالی که به جز مناطق نفت خیزحتی یک برگ نقشه از یک چهارگوش نداشتیم. اما طی این 20-40 سال  پس از تأسیس سازمان به انبوهی از اطلاعات لازم و زیر بنایی دست یافته‌ایم که می‌تواند پشتوانه بسیار کار سازی برای شروع کارهای سیستماتیک معدنی باشند.

با نگاهی گذرا به وضعیت بخش معدن و معدن کاری کشورمان می بینیم که سهم نسبی تولیدات مواد معدنی مان در جهان حدود یک درصد است و سهم معادن در تولید ناخالص ملی کشور حدود  5/1 درصد است که با توجه به ذخایر 54 میلیارد تنی کشور سهمی بسیار ناچیز است. برای بالا بردن این سهم و یا به عبارتی افزایش تولیدات معدنی سرمایه گذاریهای کلان،  لازم است که با به کارگیری دانش مدرن معدن کاری همراه باشد و می‌دانیم که در این زمینه با کشورهای پیشرفته فاصله زیادی داریم .

 به هر حال  برگزاری بیستمین کنگره جهانی معدن و معدن کاری فرصت گرانبهایی برای ارتقاء علم  معدن  در کشور بود و دست اندرکاران معدنی اعم از دولتی یا بخش خصوصی بایستی حداکثر بهره گیری را در جهت شناساندن توان معدنی به شرکت کنندگان خارجی این همایش باشند تا انشاءالله  با سرمایه‌گذاری‌های کلان، این بخش عظیم از سرمایه ملی از انزوا به در آید  و مملکت از اتکاء به اقتصاد تک محصولی یعنی نفت نجات یابد.