پروژه Pebble، آینده معدنکاری و فلزات ایالات متحده

۱۰ مرداد ۱۳۸۸ | ۰۴:۱۶ کد : ۱۹۳۹۳ رويدادهاى زمين و معدن
تعداد بازدید:۴۸۸
این عنوان آخرین گفته رونالد دبلیو تیسن، رئیس و مدیر عامل شرکت مواد معدنی....

این عنوان آخرین گفته رونالد دبلیو تیسن، رئیس و مدیر عامل شرکت مواد معدنی نورترن دایناستی(Northern Dynasty Minerals ) است. او می گوید که حتی دربحبوحه بدترین رکود جهانی از دهه 1930 ، تقاضا برای فلزات چندان کاهش نیافته است. مس را در نظر بگیرید. تقاضای جهانی برای این فلز سرخ به طور متوسط از آغاز قرن بیستم سالی 4 درصد رشد داشته و از فقط 500000 تن در سال 1900 به حدود 18 میلیون تن در حال حاضر رسیده است. او گفت،" با آنکه مصرف جهانی مس و دیگر فلزات در سال جاری اندکی پایین آمده است، دورنمای تقاضای بلند مدت امید بخش است. در حقیقت، رکود اقتصادی جاری ممکن است در واقع به ایجاد یک شکاف فزاینده بین عرضه و تقاضای آینده فلزات کمک کند." او افزود،" دلیل آن بسیار واضح است. با آنکه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هر سال بر تقاضای خود برای فلزات می افزایند تا اقتصادهایشان را بسازند و نوسازی کنند، کشف و توسعه منابع معدنی جدید کندتر از این میزان رشد تقاضا صورت می گیرد. اولویت مناطق غربی یا توسعه یافته جهان دسترسی به منابع انرژی و استفاده از آنهاست، که عامل مهمی در رشد اقتصادهای کشورهای در حال توسعه به شمار می رود. انرژی در شکل برق عامل مهمی برای حفظ و توسعه اقتصادهای ماست، و تولید انرژی به شکل برق و انتقال و مصرف آن ابتدائاً وابسته به استفاده از منابع معدنی ست؛ از انرژی کربنی( نفت، گاز و زغال سنگ) گرفته تا انتقال و مصرف برق، نیاز اصلی به مس، آلومینیوم و دیگر فلزات و مواد معدنی می باشد. حتی تولید انرژی سبز در شکل صفحات خورشیدی(فلز سیلیکون)، و توربینهای بادی(برجهای فولادی) با استفاده از مواد معدنی فراوانی در مرحله تولید ، و مقدار فراوانتری در مرحله انتقال و مصرف صورت می گیرد." او سپس به مسئله در دسترس بودن منابع معدنی اشاره کرد و گفت،" منابع فلزات پایه و قیمتی کمیاب و محدود است. حقیقت این است که اغلب کانسارهای قابل دسترسی در کره زمین مورد توسعه قرار گرفته اند. در همین دهه 1980، 100 درصد از معادن به تولید رسیده معادنی سطحی بودند، که نزدیک به سطح زمین قرار داشتند و به راحتی می توانستند توسط زمین شناسان کشف شوند. آن رقم در دهه 1990 به 60 درصد و در دهه جاری به کمتر از 20 درصد کاهش یافت. نه تنها بخش عمده ای از معادن جدید پنهان اند، بلکه بسیار عمیق تر، دورتر و در نتیجه گرانتر برای استخراج اند. حتی زمانی که یک کانسار کشف می شود گرفتن مجوز و ساخت آن پر مخاطره، پر هزینه و زمان-بر است. توسعه دهندگان معادن در هر کجای جهان که اقدام به فعالیت می کنند با چالشهای گوناگونی از قبیل بی ثباتی سیاسی و قانونی، کمبود زیر ساختها، مسائل مربوط به اجاره زمین، مخاطرات امنیتی، کمبود نیروی کار و موانع ایجاد شده از سوی فعالان زیست محیطی و سیاسی روبرو می شوند. اینها همه مخاطراتی هستند که صنعت معدنکاری جهانی آنها را می پذیرد و در مدیریت آنها به خبرگی رسیده است. اما رساندن یک معدن از حالت اولیه به مرحله عملیاتی آن به بیلیونها دلار پول و 10 سال یا بیشتر زمان نیاز دارد. یکی از راههای مورد استفاده توسط تولید کنندگان فلزات برای حفظ یا افزایش تولید همزمان با به حداقل رساندن مخاطرات، تمرکز بر توسعه معادن مورد استخراج موجود به جای توسعه معادن جدید است. مثلاً در مورد تولید کنندگان طلا، حدود 90 درصد از ذخایر جدیدی که بین 1997 و 2007 شناسایی شدند، حاصل توسعه یا ارتقاء معادن قبلاً کشف شده بود. پس تعجبی ندارد که تولید طلا از 2001 به بعد سیری رو به کاهش را در پیش گرفته است. همین مسئله در مورد تولید کنندگان مس نیز صادق است- حدود 75 درصد از بزرگترین معادن مس زمین دیگر از قابلیت توسعه برخوردار نیستند. آنها می توانند منبع موجود در این معادن را طی چند سال استخراج کنند اما دیگر توان افزودن بر منابع موجود در آنها را ندارند، و بسیاری از این معادن تا سال 2015 ته خواهند کشید.


نظر شما :