زمین تشنه

به گزارش ایسنا، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات آمده است: «در ابتدای یک فصل گرم و بلکه داغ و کویری قرار گرفتهایم و این در حالی است که تازه در اوج بهار و اعتدال ربیع هستیم. اخباری از کمآبی و سوختگی زمین و سرزمین تحت عنوان تنش و بحران آبی و در واقع کمآبی به گوش میرسد. رقمی اعلام شد و اینک این رقم چنان برفزوده شد که دو برابر و اینک نزدیک به سه برابر تعداد اولیه را در مرز تنش یا بحران آبی اعلام میکند. تفصیل دقیقتر ماجرا را باید گفت تا دانسته شود چه فاجعه و مصیبتی در راه است. وزارت نیرو و مسئولان آب و فاضلاب کشور ابتدا اعلام کردند که بیش از صد شهر در سال پیش رو دچار تنش آبی خواهند شد. اندکی بعد از یکصد و پنجاه و دویست شهر تفتیده و شهرستان نیازمند آب در ماههای پیش رو سخن سر دادند. اخیراً دویست و پنجاه و آخرین خبر رسمی از طریق وزارت نیرو، دویست و هشتاد شهر را درگیر تنش کمآبی و بلکه تفتیدگی و بیآبی در تابستان و پاییز جاری و آتی قلمداد کرده و به مردم هشدار دادهاند!
اما به قول ادبا زینهار! از کدام مسئول و مدیر بزرگواری باید پرسید که چگونه سهم مردم را به این سرعت و سهولت و سخاوت مشخص کردهاید؟ مردم باید چه کنند و دقیقاً با کدام سازوکار و کدام دستگاه و بلندگو و ابزار و سازمان، به تقابل با این معضل بروند؟ برنامه چیست و تصمیمات کدام ستاد بحران بر اساس کدامین مطالعات و پژوهشهای تخصصی و تجربهشده باید تعمیم یابد و در معرض عمل قرار گیرد؟ در حقیقت، هفت ماه از اواخر اردیبهشت تا اواخر پاییز درگیر این بحران طبیعی خواهیم بود. توجیه و مدعا نیز نمیتواند بحران را مهار و تشنگی زمین و انسان را برطرف کند.
وقتی به اولویتهای خبری مینگریم، احساس ناخوشایند و غریبی از فریب و تردستی تا غفلت و سهلانگاری به ذهن متبادر میشود. مردم از یکسو با بحران معیشت روبهرو هستند و از طرف دیگر با مجموعه نگرانیها و افسردگیهایی که از تنشهای پیاپی و بحرانهای مسلسل برآمدهاند و در طول ماهها و سالها موجب فرسایش روح و روان و جسم و جان و زندگی و شهر و کشورمان شدهاند. شلوغکردن، رقبا را متهمکردن و عدم توجه به مشکلات و حقایق بزرگ، دیر یا زود، موجب معضلات بزرگ خواهد شد. به عبارت روشنتر، مشکلات جامعه انسانی و سرزمین طبیعی و نهادهای دیوانسالاری به اوج رسیدهاند و گلوگاه تنفس مردم را سخت میفشارند.
نمونه سیاست آب و تبلیغات غریب و عوامفریبانه در یکی - دو مهلت بارشهای سنگین که اتفاقا سیل و خسارت هنگفت هم به زمین و سرزمین و ساکنان وارد کرد، نشان میدهد که چگونه یک موضوع اصلی، از طریق موضوعات حاشیهای تقلیل پیدا میکند و افکار عمومی، ارتباط خود را با واقعیت و نیروهای واقعی از دست میدهند.
در مورد اخیر اصل موضوع باید به عنوان مهمترین مشکل کشور در قرن اخیر و بزرگترین چالش کشور در قرن آینده مطرح باشد و جنگ بزرگ طبیعت، ما را نابود و تباه نسازد. اما بر این حقایق مهم که جریان دارند و زندگی و تمدن و زیست جمعی ما را تهدید میکنند، شعار و دفعالوقت و رقابت بیهودهای سایه افکنده است. درست در شرایطی که نیازمند تصمیمات مهم و سرمایهگذاری و عزم عظیم هستیم، سروصدا و جار و جنجال سیاسی و حاشیههای بیاهمیت، مجال از بیان فاجعه و هشدار برای درک بحران از تکتک ما ستانده است!
باز گردیم به سر سخن! ما به مسئولان و مردم هشدار میدهیم و هیچ منفعتی نیست که فراتر و بالاتر از این موضوع قرار داده شود. تمامی آن چه به عنوان امهات امور مطرح میشوند در برابر مشکلاتی که مسائل زیستمحیطی و بیآبی فراهم خواهد کرد، کوچکاند. مشکلات تأمین آب و فرسایش سرزمین، واقعیتی است که باید با عزم ملّی و اعلام صریح به تمامی ستادها و نهادهای مملکت، با مدیریت و برنامهای تخصصی دنبال شوند.
استادان و محققان دلسوز معتقدند که خسارات بسیار وسیع است ولی هنوز چارهها و گریزگاههایی برای نجات و برونرفت داریم. ایران باید مشکل آب را به دقت و وسواس مدیریت و کنترل کند و از هدررفت و تباهی آب در بسیاری از مناطق زنده کشور جلوگیری نماید وگرنه ارض موات و کویر خشک فراوان داشتهایم، فزونتر خواهیم داشت. جایی که نتوان محصول اندکی برداشت یا دانهای کاشت، کارزاری است در خارزار که توفان ریزگردهای کنونی در مقابل آن بهار و بهشت است.
این کار اولویت ماست؛ زندگی و حقیقتی انکارناپذیر که با اهمال و تغافل نمیتوان از آن گریخت. باید با سرمایهگذاریهای عظیم، عزم ملّی و مدیریت دلسوز و راهکارهای علمی، هرچه زودتر چاره اندیشید. تمامی کشور در آستانه تنش آبی قرار گرفته است و این بحران، افزون بر کرونا و پاندمی و بحران تحریم است که باید آنها را نیز هر یک گره بر گره باز و این همه تنگناها را چاره کنیم.»
انتهای پیام
نظر شما :