چکیده
در این پژوهش پانزده مغزه (ژرفای مغزه¬ها حداکثر 165 سانتی¬متر) از بستر بخش جنوبی دریای خزر جهت مطالعات رسوب¬شناسی و ژئوشیمی آلی توسط مغزه¬گیر وزنی برداشت گردید. باتوجه به مطالعات صورت گرفته، ارتباط بین پتانسیل حفظ مواد آلی، محتوی زیستی، زیست¬آشفتگی و محیط رسوبی بررسی شده است. در ضمن منطقه حداقل اکسیژن (Oxygen minimum zone) و رخساره¬های رسوبی موجود در حوضه خزر جنوبی شناسایی شده¬اند. باتوجه به مطالعات صورت گرفته محیط رسوبی حوضه خزر جنوبی به سه بخش شلف (Shelf) با رخساره¬ گل غالب اکسیدان (میزان TOC کم¬تر از 1 درصدوزنی) (رسوبات گلی همگن با پلت¬های مدفوعی و کمی ذرات در اندازه ماسه و افق نازک لایه گل ماسه¬ای-گراولی با پوسته موجودات کف¬زی)، شیب (Slope) (رخساره اکسیدان) و دشت حوضه (Basin plain) (رخساره فقیر از اکسیژن با TOC بیش از 1 درصد وزنی) با رخساره¬های دبریت (رسوبات گل ماسه¬ای یا گل با کمی گراول با اینتراکلست و پلوئید گلی) و پلاژیک و همی¬پلاژیک (رسوبات گلی همگن با پلت¬های مدفوعی و کمی ذرات در اندازه ماسه در شیب و میان¬لایه¬های گلی بارنگ روشن و تیره با ذرات در اندازه ماسه و پلوئید گلی در دشت حوضه) تقسیم شده است. با افزایش ژرفای آب (از شلف به دشت حوضه)، کربن آلی کل(TOC)، S2، مواد آلی نوع II (منشا دریایی) و پلوئید گلی افزایش و مواد آلی نوع III و مخلوط II/III (منشا خشکی¬زی)، پوسته¬های بیوکلستی، پلت مدفوعی و ذرات آواری نظیرمیکا، کوارتز، فلدسپات و کانی¬های رسی کاهش می¬یابد. همگن بودن رسوبات، نبود لایه¬بندی، فراوان بودن پلت¬های مدفوعی و موجودات کف¬زی و افزایش میزان اکسیژن محلول و به تبع آن کاهش میزان کربن آلی کل در رسوبات شلف و شیب نشان¬دهنده تاثیر زیست آشفتگی (Bioturbation) می¬باشد. در حالی¬که وجود لایه¬بندی روشن و تیره، کاهش پلت-های مدفوعی و موجودات کف¬زی در رسوبات دشت حوضه نشان¬دهنده کاهش تاثیر زیست آشفتگی می¬باشد.