نقش ماگماتیسم در توسعه گسلش نرمال در منطقه فاریاب
نقش ماگماتیسم در توسعه گسلش نرمال در منطقه فاریاب
پهنه سنندج-سیرجان
شهرام شفیعی، سید احمد علوی، محمد محجل
چکیده
ماگماتیسم نفوذی می تواند تاثیراتی روی میدان استرس محلی سنگ های واقع شده در سقف خودداشته باشد اگر نفوذ ماگما در یک نرخ بالاتر از کشش ناحیه ای رخ دهد می تواند باعث افزایش تنش های افقی در پوسته گردد. شواهدی همچون گسلش نرمال کم زاویه تحت ساختار Domino یا لیستریک به همراه نفوذ فراوان دایک های دلریتی با هندسه قائم و ایجاد نواحی فروافتاده دلالت بر نقش توده نفوذی درگسترش گسلش نرمال در منطقه فاریاب دارد.
مقدمه
ماگماتیسم همزمان با کشش یک خاصیت عمومی مشاهده شده در مناطق کششی مثل ایالت حوضه و رشته در آمریکا می باشد.Gans et al(1989) .گسل های بزرگ زاویه مستقل از ماگماتیسم همراه بوده در حالیکه گسلش کم زاویه هرگز بدون همراهی ماگماتیسم رخ نمی دهد و توده های نفوذی تاثیر مشخصی روی تنش ها در رژیم کششی را نشان می دهند.در این سیستم ها دایک ها و گسل های نرمال یکدیگر را قطع می کنند.ماگماتیسم به دو روش تاثیر می گذارد 1)حجم مواد اضافه شده به پوسته بالایی و میانی استرس تکتونیک کششی را ایجاد می کند. 2) افزایش فعالیت گرمایی که می تواند باعث ضعیف تر شدن پوسته شود(. Parson&Thompson(1993
زمین شناسی منطقه
منطقه فاریاب در بخش های انتهایی پهنه سنندج –سیرجان در بین عرض های 10/28 تا 25/28و طول های جغرافیایی 21/57 تا3/57 واقع شده است. تمام واحد های سنگ شناسی منطقه مربوط به دگرگونی های پالئوزوئیک می باشد.Sabzehi(1974),Hubber(1955) توالی دگرشکلی این منطقه عبارت است از :1) چین خوردگی نسل اول ، که با چین خوابیده و توسعه شدید شیستوزیته در کل منطقه همراه بوده است2)توسعه راندگی ها 3)چین خوردگی نسل دوم ،که با توسعه چین های قائم بزرگ مقیاس (Regional scale) نمایان شده است.4)گسلش نرمال وتزریق دایک های دلریتی
1-4) گسل های با روند شمالی –جنوبی
بارزترین عملکرد این دسته از گسل های نرمال در شمال غرب حوزه شرقی و شمال حوزه مرکزی منطقه مورد مطالعه رخ داده است. ایجاد پنجره های فرسایشی و تشکیل ساختارهای نیمه گرابنی که در اثر آن واحدهای مختلف چینه شناسی در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند ،سازوکار این گسل ها را بصورت گسل های نرمال لیستریک و تحت الگوی Domino نشان می دهد. در حوضه مرکزی عملکرد این گروه از گسل های نرمال در لبه شرقی و غربی کوه سهرگل با زون های ملانژی دگرشکل شده نمایان شده است.می توان برای گسلش شرقی کوه سهرگل مولفه راستالغزی راستگرد و برای گسلش غربی مولفه راستالغزی چپگرد را در نظر گرفت.ادامه این گسل ها به سمت جنوب با تاثیر در مرمرهای کمپلکس آبشور در لبه جنوبی حوزه مرکزی شکستگی های لسیتریک بسیار شاخص را ایجاد نموده است.این نوع از گسل های نرمال فراوانترین گروه می باشد.
2-4) گسل های نرمال با روند N40-70W
بهترین منطقه مطالعه این گسلش در محدوده ای فروافتاده در حوزه مرکزی می باشد. روند این گسلش بین N40Wتا N70W متغیر است.شیب این گسل ها به طور متوسط 20تا60 درجه به سمت جنوب غرب قابل اندازه گیری است.با توجه به داده های برداشت شده می توان مولفه راستالغزی راستگرد را برای این گروه از گسل های نرمال در نظر گرفت.درازای تاثیر این گروه در مقایسه با گروه اول بسیار کمتر می باشدو حداکثر در محل اندیس طلای زرترشت که در واقع در سطوح همین گسل ها حادث شده است به حدود 3 کیلومتر
می رسد.در حوزه غربی منطقه مورد مطالعه این گروه از گسل های نرمال باعث ایجاد شکستگی های فراوانی در مرمر کمپلکس آبشور در غرب کوه اسپیدرز شده اند.با توجه به برداشت های صحرایی و موقعیت سطوح گسلی می توان الگوی گرابنی نیمه متقارن را برای توسعه این دسته از گسل هاعنوان نمود.میزان پایین افتادگی در این گروه نسبت به گسل های محدوده اندیس طلای زرترشت بسیار بیشتر می باشد،بطوریکه در بعضی از سطوح گسلی پایین افتادگی تا حد 50 متر نیز قابل مشاهده است ولیکن بر خلاف محدوده زرترشت این گسل ها با حضور سیالات کوارتز –کربناتی همراهی نمی شوند.با توجه به داده های برداشت شده
می توان مولفه راستالغزی راستگرد را برای این دسته از گسل های نرمال در نظر گرفت.
3-4) گسل های نرمال با روند N70E
بیشترین تاثیر این گروه از گسل های نرمال در لبه جنوبی حوزه مرکزی قابل مشاهده می باشد. قطع شدگی در یال شمالی تاقدیس زرترشت و پایین افتادگی در مرمرهای میان لایه ای در کالک شیست های کمپلکس سرگز از نشانه های این گسلش می باشد.یکی از خصوصیات بارز این گروه ،گسلش در الگوی مزدوج با شیب بیشتر می باشد.امتداد این گسلش به موازات روند راندگی ها است و می توان مولفه راستالغزی راستگرد را برای این دسته از گسل های نرمال لحاظ کرد.
4-4) دایک ها
یکی دیگر از ساختارهای بارز در منطقه فاریاب نفوذ بسیار زیاد دایک های دلریتی در محدوده های فروافتاده در مرکز منطقه می باشد.عمده این دایک ها دارای روند شمالی –جنوبی با پهنای تزریق از چند سانتی متر تا 20 متر می باشند.دایکها عمدتا در هندسه قائم تزریق شده اندو لیکن شیب هایی به میزان 60NE نیز قابل مشاهده می باشد.علیرغم امتداد غالب شمال –جنوبی می توان اظهار کرد که در محدوده هایی در شمال کوه اسپیدرز و در جنوب شرقی محدوده فروافتاده دایک ها در الگوی شعاعی تزریق شده اند .
دایک ها تمام واحد های چینه شناسی منطقه مورد مطالعه را قطع کرده اند.در محدوده اندیس زرترشت جابجائیهایی در روند دایک ها توسط گسل های نرمال ایجاد شده است.می توان چنین اظهار کرد که گسلش نرمال و تزریق دایک ها در محدوده زمانی یکسانی اتفاق افتاده است.
محدوده فروافتاده
در مرکز منطقه مورد مطالعه محدوده ای به وسعت تقریبی 5 کیلومتر مربع با مورفولوژی بسیار پست تشکیل شده است که تماما در واحد های آتشفشانی کمپلکس سرگز قرار دارد.حضور دایک های دلریتی ،گسلش
نرمال و حضور اندیس طلای زرترشت از خصوصیات بارز این محدوده می باشد.محدوده های کوچکتری نیز در شمال کوه اسپیدرز و در جنوب شرقی اندیس زرترشت شناسایی شده اند که از لحاظ روند گسلش ،جایگیری دایک ها و حتی شبکه آبراه ای بسیار شاخص می باشند.می توان این محدوده ها را در یک روند شمالغرب-جنوب شرق جای داد.
نتیجه گیری
در شمال منطقه فاریاب و در واقع در منطقه اسفندقه پهنه سنندج- سیرجان با توده های نفوذی وآتشفشانی متعددی متعلق به ژوراسیک در نوردیده شده است. روند کلی این ماگماتیسم شمال غرب-جنوب شرق
می باشد.شواهد ما دال بر تاثیر توده نفوذی در این منطقه بویژه در حوزه مرکزی عبارتند از :
1) تشکیل گسلش نرمال کم زاویه و با الگوی لیستریک هم آغوش
2) تشکیل پنجره های فرسایشی تحت تاثیر ساختارهای نیمه گرابنی
3) حضور فراوان دایک های دلریتی در محدوده هایی در مرکز و شمال غرب منطقه
4) قطع شدگی دایک ها و گسل های نرمال
5) ایجاد ساختار فروافتاده در محدوده هایی در مرکز و شمال غرب منطقه
با توجه به نقشه های زمین شناسی- ساختاری و شواهد بدست آمده می توان نتیجه گرفت که ساختار گسلش نرمال در محدوده فاریاب از نوع گرابنی نیمه متقارن تحت تاثیر یک توده نفوذی و با تمایل به گسترش به سمت شرق- جنوب شرق بوده است.
منابع
1)Gans,P.B.,Mahood,G.A.,and Schermer,E.,(1989).Synextensional magmatism in the Basin and Range province:A case study from the Great Basin:Geological Society of America Spesial Paper233,53p
2)Huber,H.(1955).Geological report on the Esfandagheh area.N.I.O.C.Geol.Rept.No,124,49p
3)Parson,T.,andThompson,G.A.,(1993).Does magmatism influence low-angle normal fault?
4) Sabzehi,M.,(1974). Les melanes ophiolitques de la region
d Esfandagheh(Iran meridional)Etude petrologique et structurale,Interpretation
dans le cadre iranien.These. universite de Grenoble.205p.
نویسندگان:
شفیعی، شهرام . دانشجوی دکتری تکتونیک دانشگاه شهید بهشتی
علوی ،سید احمد.عضو هیئت علمی دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی
محجل،محمد. عضو هیئت علمی گروه تکتونیک دانشگاه تربیت مدرس