جغرافياى طبيعى استان

تعداد بازدید:۸۰۶۳

جغرافياى طبيعى استان

  1- حدود جغرافيايى :  

 استان سيستان و بلوچستان در جنوب خاور ایران و در مختصات جغرافیایی ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خط استوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول خاورى از نصف‌النهار گرینویچ واقع شده است و مرکز آن شهرستان زاهدان مي‏باشد

2- وسعت :  استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود 187502 کیلومتر مربع ، 4/11 درصد از مساحت کل کشور را تشکيل داده است. و از بزرگ ترين استان هاى کشور به حساب می آید و پس از استان خراسان در رتبه دوم قرار دارد.مساحت مناطق خشکی استان 178431 کیلومتر مربع و مساحت مناطق آبی استان 71 کیلومتر مربع است.

3- مرز ها: این استان پهناور در سمت خاور با کشور پاکستان 900 کیلومتر و با کشور افغانستان 300 کیلومتر مرز مشترک و در قسمت جنوب با دریای عمان به طول تقریبی 270 کیلومتر مرز آبی دارد .اين استان  از قسمت شمال و شمال باختر با خراسان جنوبی به طول 190 کیلومتر و در قسمت باختر با استان کرمان به طول 580 کیلومتر و با استان هرمزگان به طول 165کیلومتر همجوار است.مرزهای طولانی آبی (حدود 300 کيلومتر )و مرزهای خشکی استان (حدود 1800 کيلومتر )با کشورهای افغانستان ، پاکستان و کشورهای حوزه خلیج فارس ، موقعیت ویژه ای را به آن بخشیده و سبب ایجاد شرایطی خاص شده است. چندگانگی و تنوع مذهبی، گویشهای مختلف و نمود تعلقات قومی و قبیلهای از دیگر ویژگیهای اجتماعی این استان است.

4- ارتفاع از سطح دریا :حداقل ارتفاع استان از سطح دریا 7 متر مربوط به شهرستان چابهار و حداکثر ارتفاع آن از سطح دریا 1400 متر مربوط به شهرستان خاش می باشد.

5- تقسيمات استانى :استان سيستان و بلوچستان به طورکلى از دو ناحیه سیستان و بلوچستان تشکیل یافته است که از لحاظ طبیعی با یکدیگر کاملاً متفاوتند:

الف)ناحیه سیستان :که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، وبا 8117 کيلومتر مربع وسعت  حوزه مسطح و مسدودی است که از آبرفتهای دلتای قدیمی و فعلی رود هیرمند تشکیل شده است.و بزرگ ترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای داده است. اين منطقه با وسعتى معادل 197/15 کيلومتر  ميان 29 تا 32 درجه عرض شمالى و بين 60 تـا 64 درجه طول شرقى نصف النهار گرينويچ قرار دارد از سوى شمال و خاور به افغانستان ، از جنوب به شهرستان زاهدان و از باختر و شمال غربى به کوير لوت و شهرستان بيرجند محدود است 0

دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از 65 میلی متر را در سال دریافت می کند و میزان تبخیر در آن به بیش از 5000 میلی متر می رسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش می یابد، خشکسالی های مخرب توسعه پیدا می کند. شریان حیاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیانه قابل ملاحظه ای را نشان می دهد. وزش بادهای 120 روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان می وزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.

ب)ناحیه بلوچستان :که قسمت جنوبى استان را در برمی گیرد، وبا 179385 کيلومتر مربع بيشترين مساحت استان را به خود اختصاص داده است.اين ناحيه،منطقه وسیع کوهستانی است که   بين 24 تا 30 درجه عرض شمالى و 58 تا 70 درجه طول شرقى نصف النهار گرينويچ  قرار داشته ،از شمال به سيستان و لوت ، از مشرق به پاکستان . از جنوب به درياى عمان و از مغرب به کرمان محدود است .

. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهره گیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصه های اساسی اقلیم منطقه است. با توجه به پایین بودن نزولات جوی و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانه ای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آب های زیر زمینی تنها امکانات تامین آب محسوب می شوند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با 3941 متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آورده است .

6- تقسمات کشورى :از لحاظ تقسیمات کشوری اين استان دارای ۸ شهرستان، ۳6 بخش، ۳1 شهر، ۹8 دهستان و حدود ۶۳۰۰ آبادی می‌باشد. شهرستانهای آن عبارتند از: ایرانشهر، چابهار،خاش،زابل، زاهدان، سراوان، سرباز و نیک شهر.

7- ارتفاعات استان : ارتفاعات اين استان دنباله رشته کوههای مرکزی ایران است که از الوند شروع شده و به موازات رشته کوههای زاگرس قرار دارد و به بلوچستان ختم می شود. و شامل ناهمواري‏هاى شرق چاله لوت و ارتفاعات ديواره شرقى و جنوبى چاله جازموريان است. . اين ارتفاعات در همه جا پيوسته نيستند،  به طورى که حوضه‌هاى پستى در فواصل اين ارتفاعات پديد آمده‌اند. پهناى کوهستان‌ها از شمال به جنوب افزايش مى‌يابد و در فاصله ايرانشهر- کوهک به بيشترين حد خود مى‌رسد. اين ناهموارى‌ها مشتمل بر کوه‌هاى سيستان و کوه‌هاى بلوچستان است:

 1لف) کوه‏هاى سيستان : اين کوهها با جهت شمالى جنوبى شامل چين خوردگيهاى فشرده اى هستند که از غرب به بيابان لوت و از شرق به دشت سيستان منتهى می ‏گردد. از مهم‏ترين اين ارتفاعات ميتوان به پلنگ کوه مشرف به دشت سیستان، توده بازالتی کوه خواجه در حاشیه دریاچه هامون و در مغرب زابل (به طور متوسط 900 متر از سطح دریا ارتفاع دارد) اشاره نمود

ب) کوه‏هاى بلوچستان :که در جنوب کوه‏هاى سيستان بين چاله لوت و جازموريان و بيابان ماشکل و سواحل درياى عمان گسترده شده‏اند. مهم‏ترين ارتفاعات اين ناحيه عبارتند از: کوه تفتان، کوه بزمان، کوه بيرک، بم پشت ،کوه سلیمان ،کوه ملک سياه، سلسه جبال پيرشوران و ....

کوه تفتان  (چهل تن) ، اين کوه در جنوب شرق ايران در 50 کيلومترى شمال شرقى شهر خاش واقع شده است این کوه یکی از آتشفشانهای نیمه فعال ایران است.فعالیت های شدید آتشفشانی در آغازدوره ی کواترنربر ارتفاع آن افزوده تا جایی که هم اکنون این کوه با4042 متر ارتفاع  بلندترین نقطه ی استان  محسوب می شود، کوه تفتان با ارتفاع 4042 متر از سطح دريا يکى از آتشفشانهاى نيمه فعال ايران است که از دهانه آن دائما ً بخار گوگرد خارج مى شود .خروج گاز گوگردوبخار آب از دهانه ی تفتان و هم چنین وجود چشمه های آب گرم در اطراف آن آثاری از فعالیت آتشفشان این کوه در دورانهای گذشته است.رونق زندگی عشایری در دامنه های  تفتان و امکان تولید محصولات سردسیری در این نقاط ازدیگرتاثیرات ارتفاع بر شیوه ی زندگی در این منطقه است.

 کوه ملک سياه : ملک سياه کوه آتشفتشان خاموش است با ارتفاع 1642 متر از سطح دريا و شمال شهر زاهدان ، واقع شده است و نقطه مرز مشترک بين ايران و پاکستان و افغانستان را شکل داده است 0

کوههاى بم پشت : واقع در حد فاصل شهرستان سراوان و شهرستان چابهار 0

سلسه جبال پيرشوران : واقع در مغرب استان که کوير لوت را از بلوچستان جدا مى سازد 0

8- رودخانه هاى استان : مهم‏ترين رودخانه‏هاى اين استان عبارتند از:

الف)رودخانه  ناحيه سيستان  : که شامل رودخانه هیرمند است که تامين کننده آب دشت سيستان بوده از کوههاى هندوکش و ارتفاعات بابا يغما در چهل کيلومترى غرب کابل در افغانستان سرچشمه مى گيرد 0 و پس از طى مسافت 1050 کيلومتــــر وارد خاک ايران مى شود و در نقطه مرزى به دو شاخه تقسيم مى شود يک شاخه در امتداد مرز جريان پيدا مى کند و پريان مرزى ( مرز مشترک ايران و افغانستان ناميده مى شود) که اين رودخانه نهايتاً وارد خاک سيستان شده و پس از مشروب نمودن بخشى از اراضى به درياچه هامون ميريزد 0شاخه ديگر وارد رودخانه سيستان شده و رودخانه سيستان ناميده مى شود 0 و شاخه هاى متعدد از آن منشعب مى شود از جمله سيلک ، نيامک ، نهراب و در نهايت به درياچه هامون ميريزد 0

 

ب)رودخانه  هاى ناحيه بلوچستان  : که شامل  بمپور، کاجو (کاجر)، سرباز، باهوکلات،کهير (نيکشهر)، ماشکيد (ماشکل)، رابچ (فنوج)، سيانجان (تلخ آب). لادیز ، گزو ........ مى باشد

- رودخانه باهوکلات: اين رودخانه از بهم پيوستن رودخانه هاى سرباز و کاجو بوجود مى آيد 0

- رودخانه بمپور: يکى از رودخانه هاى دائمى و پرآب بلوچستان است و از ارتفاعات کاردانه واقع در 120 کيلومترى شمال شرقى ايرانشهر سرچشمه مى گيرد و عامل اساسى فعاليتهاى کشاورزى در ناحيه ايرانشهر بمپور است.

- رود کاجو: اين رودخانه دائمى است و از شمال قصرقند به سمت جنوب و سپس جنوب شرق جريان مى يابد 0

- رودخانه سرباز : اين رودخانه از شاخه هاى اصلى رودخانه باهو کلات است طول رودانه سرباز تا باهو کلات 170 کيلو متر است

- رودخانه کهير ( نيکشهر ) : اين رودخانه سيلابى ابتداى آن از تنگ سرحد و اطراف نيکشهر سرچشمه ميگيريد 0

 - رودخانه ماشکيد : اين رودخانه از کوههاى جنوب شرقى بلوچستان سرچشمه مى گيرد 0

 - رودخانه مدانچ : از ارتفاعات فنوج و بنت سرچشمه مى گيرد 0

- رودخانه سيانجان : از ارتفاعات کوه تفتان سرچشمه مى گيرد 0

-رودخانه کارواندر: از شعبات اصلى رودخانه بمپور است که تاروستاى کارواندر داراى آب جارى دائم است مازاد آب آن در اين محل در بستر رودخانه فرو مى‌رود و در پائين دست رودخانه مخصوصاً درمحل دامن در آغاز دشت ايرانشهر مجدداً از زيرزمين خارج مى‌شود و همراه با چند شاخه کوچک به رود بمپور مى‌پيوندد.

9- دریاچه هاى استان : دریاچه های مهم استان شامل :

- دریاچه هامون واقع در دشت سيستان با مساحت 458 هزار هکتار و عمق متوسط 5 متر ( در فصول پر آب ) در شمال و شمال غربى اين دشت قرار دارد و به سه قسمت هامون پوزک ، هامون صابری و هامون هیرمند تقسیم می شود. طول متوسط هامون 30 کیلومتر و عرض آن 7 کیلومتر است.

- دریاچه جازموریان که فصلی است و در باختر بلوچستان در شهرستان ایرانشهر قرار گرفته است و بیشتر آن در استان کرمان واقع شده است. مساحت آن در مواقع پرآبی 3300 کیلومتر مربع می باشد.

-دریاچه هامون ماشکل که دریاچه کوچکی است و در مرز ایران و پاکستان و در شهرستان سراوان قرار دارد.

10- شرايط آب و هوايى استان : استان سيستان و بلوچستان  با توجه به موقعيت جغرافيايى خود، از يک طرف تحت تأثير جريان هاى جوى متعدد مانند "جريان بادى شبه قاره هند" و به تبع آن باران هاى موسمى اقيانوس هند است و از طرف ديگر تحت تأثير فشار زياد عرض هاى متوسط قرار دارد .در اين استان با توجه به نزدیکی به مدار راس السرطان آب و هواى بسيار خشک وگرماى شديد مهم ترين پديده مشهود اقليمى آن است..در گستره ی این استان عوارض گوناگونی مانند کوهستان،دشت،جلگه ومناطق  نسبتا پست وهموار مشاهده میشود.کوهستان ها بخش وسیعی از این سرزمین را تشکیل داده اند کوه های نسبتا بلندی مانند : تفتان، بزمان ،بیرگ و.. .این کوه ها توسط دره ها ودشت های کوچک وبزرگ از هم جدا می شوند.البته دشتها وجلگه های استان نیز به دلیل داشتن خاک حاصلخیزوهوای نسبتا گرم از کانون های عمده ی تولیدمحصولات کشاورزی محسوب می شودکه این خودباعث جذب جمعیت دراین منطقه شده است.گر چه  در بیشتر نقاط  تابستان های طولانی و بسیار گرم باعث محدود شدن فعالیت ها می شود. اما از طرف دیگر اعتدال هوا در زمستان ها شرایط مناسبی را برای کاشت محصولات گرمسیری  وسودآور مانند موز- آناناس- انبه- نارگیل- پاپایا- محصولات نوبرانه وصادراتی فراهم می نماید.این قابلیت هم چنین امکان برداشت دوبار محصول درسال رافراهم می آورد.برخوردار بودن از هوای مطبوع در زمستان که سایر مناطق ایران گرفتارسرما ویخبندان است از دیگر مزیت های اقلیمی استان محسوب می شود.در وضعيت هواشناسى استان بادهاى شديد موسمى، طوفان شن، رگبارهاى سيل آسا، رطوبت زياد و مه صبحگاهى پديده هاى قابل توجه است. اين استان تابستان هاى گرم و طولانى و زمستان هاى معتدل دارد. در تابستانها روزها گرم و شبها خنک است و در زمستانها روزها آفتابی و شبها یخبندان و اغلب زیر صفر درجه سانتی گراد است. تغییرات درجه حرارت در شبانه روز زیاد و دامنه نوسان حرارتی سالیانه زیاد است و رطوبت نسبی هوا کم و بارندگی سالیانه هم بسیار کمتر از متوسط بارندگی در سطح کشور است.

 از آنجا که حداقل دما ندرتا به صفر درجه سانتيگراد مى رسد، رويش گياه در اراضى آبى تقريبا در تمام طول سال ادامه دارد. عمده بارندگى در زمستان صورت مى گيرد. اين ناحيه دو فصل متمايز زمستان با درجه حرارت معتدل و خنک در ماه هاى آذر، دى و بهمن و تابستان گرم در بقيه ماه هاى سال دارد.

در تمام شهرهاى استان حداکثر دماى سالانه، بالاى چهل درجه سانتيگراد گزارش شده است. این مقدار در ماه تیر، در ایرانشهر به پنجاه و یک درجه بالای صفر می‌رسد. کم‌ترین حد دمای استان در ماه‌های آذر و دی ثبت شده است. ميانگين حداقل دماى سردترين ماه سال بين حدود دوازده تا سيزده درجه سانتيگراد متغير است. سردترين شهر استان، زاهدان و گرمترين شهر آن ايرانشهر است. اختلاف و نوسان دمای بین زمستان و تابستان و حتی دریک شبانه‌روز بسیار بالا است، ولی حداقل مطلق دما به ندرت به صفر درجه می‌رسد نواحی ساحلی دریای عمان بنا به تحقیق آنوبانینی به علت رطوبت ناشی از مجاورت با دریا، تا حدودی از این امر مستثنی است و آب و هوای گرم آن با رطوبت بیشتری همراه است. به علت بالا بودن متوسط دما و وزش بادهای موسمی، میزان تبخیر در این استان زیاد است و به طور متوسط چهار میلی‌متر در روز گزارش شده است.

بارندگى در استان عمدتاً در ماه هاى زمستان صورت ميگيردو به طور متوسط در هفت ماه از سال در این ناحیه اثری از باران مشاهده نمی‌شود. میزان بارندگی از طرف خاور به باختر استان نيز افزایش می‌یابد و ميزان متوسط ساليانه آن حدود هفتاد ميليمتر و بسيار نامنظم است. بيشترين نزولات جوى، در شهرستان هاى خاش  و زاهدان و کمترين مقدار در شهرستان زابل روى مى دهد. ميزان متوسط رطوبت نسبى در سواحل درياى عمان، حدود هفتاد تا هشتاد درصد در دى ماه است؛ که در تابستان کاهش    مى يابد ولی کرانه‌های باخترى بلوچستان به علت نزدیکی به اقیانوس هند در تابستان نیز رطوبت نسبتاً بالایی دارد .در قسمت سيستان  نيز که شرايط اب و هوايى بسيار گرم و خشک  و بارندگى و رطوبت اندک است. بادهاى 120 روزه سيستان (لوار) يکى از عوامل مهم فرسايش خاک، جابجائى شن‏هاى روان (ماسه ‏هاى بادى)، پر کردن نهرها و کانال‏هاى آبيارى و تعديل درجه حرارت در فصل تابستان مي‏باشد.

  :وسعت استان و تنوع آب و هوایی ،موجب بروز تنوع در پوشش گیاهی و غنای منابع طبیعی تجدید شونده گردیده‌است. پوشش گياهى این استان به علت کمى بارندگى، فرسايش خاک، سيلاب و مصرف بيرويه اغلب پراکنده اند . تنوع اقلیمی حاکم بر استان ، ترکیب گونه های جنگلی نیز در استان متفاوت است. این تفاوت در دو منطقه جدا از هم قابل مشاهده است:

11- پوشش گياهى استان

الف: منطقه ایران _ تورانی: شامل شهرستانهای زابل ، زاهدان ، خاش و بخشی از سراوان است و مهمترین گونه های گیاهی آن عبارتند از بادام کوهی ، بنه ، تاغ و گز.

ب: منطقه خلیج _ عمانی: شامل شهرستانهای چابهار ، ایرانشهر ، سرباز و نیکشهر است. از مهمترین گونه های جنگلی این بخش می توان کهور ایرانی ، کلیر ، چگرد ، چش و کنار را نام برد.

حدود ۵۵ درصد از کل مساحت استان معادل 10250000 هکتار را مراتع در برگرفته‌است که ۳۰۰ هزار هکتار مراتع خوب، ۷۵۰ هزار هکتار مراتع متوسط و 2/۹ میلیون هکتار مراتع فقیر و خیلی فقیر می‌باشد. وجود تالاب هامون و امکان تولید علوفه نی و بونی در سطح150000 هکتار با تولید متوسط حداقل ۶ تن در هکتار علوفه خشک (در مواقع غیر خشکسالی) از سرمایه‌های مهم منطقه به شمار می‌رود. در استان بیش از ۱۲۰۰ گونه گیاهی که حدود ۷۰ گونه آن دارای ارزش دارویی و صنعتی می‌باشد شناخته شده‌است. از جمله می‌توان گونه‌های کهور، کنار، بنه، بادام کوهى، جش و گز روغن.... را نام برد. مساحت جنگل‌های استان که عمدتاً نیمه متراکم و کم تراکم هستند قریب به یک میلیون هکتار می‌باشد. همچنین حدود 3/۶ میلیون هکتار را بیابان و شنزار در بر گرفته‌است.

 معرفى جنگلهاى سیستان وبلوچستان

جنگلهاى طبيعى اين استان مانند جنگلهاى ناحيه شمالى و يا غرب ايران به صورت انبوه و متراکم نيست و اغلب به طور پراکنده و به اصطلاح لکه‌اى است.در ناحیه معروف سر حد که سلسله کوه های تفتان و پنج انگشت و مورپیچ کشیده شده، شرایط طبیعی برای رشد و نمو درختان جنگلی بسیار مساعد است و درختانی به وجود آمده که اگر چه به انبوهی و شکوه جنگل مازندران نیستند ولی در عوض دارای گونه های بسیار نادر و کم یاب است. حدود 2/3 جنگل های این ناحیه را پوشش های جنگلی بیابانی با گونه های تاغ و گز تشکیل  می دهند و بخشی از آن را پوشش های جنگلی گرمسیری با گونه های کهور، کنار، چش، توج، چگرد، کلیر و حرا (در منطقه گواتر) و جنگل های خشک با گونه های بادام- بنه تشکیل می دهند. این پوشش های جنگلی بسیار پراکنده بوده و اغلب به صورت لکه های کم و بیش بزرگ در ناحیه ی بلوچستان جنوبی، ارتفاعات تفتان و کوه خفرزند بزمان و مناطق ارتفاعی سراوان، استقرار یافته اند و در قطعات بسیار کوچک، تیپ جنگلی به خود می گیرند.  متوسط تراکم درخت در این عرصه ها به 50 اصله در هکتار می رسد و در مجموع، درختان محدوده جنگلی استان به حدود 69 میلیون اصله بالغ می شود. از نظر گونه، جنگل های کهور در ناحیه چاه هاشم، جنگل های گز در جنوب چاه هاشم و تهلاب، جنگل های تاغ در ریگ چاه، دشت سمسور، تگر و دامنه ی خاوری تفتان، جنگل های کهور، گز و اکاسیا در چاهان، جنگل های کهور و کلیر در زر آباد و بالاخره جنگل های تنگ گازرخ در سازند های فلیش واقع در حدفاصل چاله جازموریان و دریای عمان حضور دارند. در حال حاضر به جز گونه چش که در صنعت لنج سازی کاربرد دارد و درختچه گازرخ که از بذر آن روغن خوراکی تهیه می شود، سایر گونه ها مصرف تجارتی و یا صنعتی ندارند.

 

- چش و کرت  از  تيره : کهور

مرفولوژى : درختى است تنومند به ارتفاع 6 تا 8 متر، برگها مرکب ، برگچه ها ريز و کوچک ، گل ها زرد کروى و خوشبو ، خارهاى بلند و نوک تيز، تاج آن توپى شکل ، تنه به شکل ميوه غلاف دار

فصل گلدهى: بهار و پاييز

مناطق انتشار:اين گونه درمناطق نيمه خشک ، گرم و مرطوب از قبيل سواحل خليج فارس و درياى عمان و در استانهاى بوشهر ، هرمزگان و سيستان و بلوچستان ( چابهار ،ايرانشهر، و نيکشهر ) و همچنين در خاک هاى عميق رسى و شنى نيز مى رويد .

نام محلى : در بندرعباس کرت ، در چابهارچش، در بين لار و بندرعباس به سلم معروف است .

موارد استفاده : چوب درختان اين گونه در کشتى سازى ( لنج سازى ) ارزش بسيار زيادى دارد . برگها و ميوه ارزش علوفه اى براى دام دارد . اين درختان دراحياء اراضى بيابانى و تثبيت شن هاى روان بسيار باارزشند. درگذشته درختان چش بطور غيرقانونى قطع و به کشورهاى همجوار حمل شده و در ساخت کشتيهاى چوبى بسياربزرگ تجارى مصرف مى شده است که توسط ادارات منابع طبيعى استانهاى ساحلى از اين عمل بشدت جلوگيرى شده است و در توسعه اين گنجينه گرانبهاى منابع طبيعى کشور اقدامات اصلاحى واحيائى زيادى انجام پذيرفته است .

 - داز نخل ايرانى از تيره :خرما

مرفولوژى : نام علمى داز به معناى درختچه کوتاه قد مى باشد . درختچه اى است دو پايه با برگهاى پنجه اى سبز و چرمى ميوه سته گل در انتهاى شاخه در گل آذين خوشه ظاهر مى شود . عمر متوسط درختچه حدود 4 الى 5 متر است که پس ازگلدهى از بين مى رود ومجددا از کنار درختچه قبلى ريشه جوش جديدى توليد مى شود .

فصل گلدهى : بهار

مناطق انتشار: درجنوب ايران در مکران در شهرستانهاى سراوان ، نيکشهر، ايرانشهر، خاش و سرباز از ارتفاع 480 متر تا 1280 متر در آبراهه ها ميرويد .

نام محلى : نام محلى آن در جنوب پورک و داز مى باشد . تصور مى رود که يکي  بنام درخت نر و ديگرى نام درخت ماده مى باشد . در بعضى مناطق بلوچستان به آن پيش مى گويند.

موارد استفاده : از برگ آن حصير ، سبد، کلاه و سيواس که يک نوع کفش محلى است مى بافند . در افغانستان از دانه هاى آن تسبيح مى سازند .

 - بادام کوهى  از تيره : گل رز

مرفولوژى : درختچه اى است تا ارتفاع 4 متربدون خار ، داراى شاخه هاى جوان سبز بدون کرک ، استوانه اى صاف و براق ، برگهاى آنها دراز خطى يا ماله اى است که در حاشيه برگها چينهاى کنگره اى نوکدار و منتهى به دمبرگ کوتاه مى باشد . گل آن سفيد نسبتا بزرگ با گلبرگهاى تخم مرغى گسترده ، ميوه شفت بدون کرک و تخم مرغى است و در انتها کمى تيز و تقريبا فشرده و نازک در دو طرف

فصل گلدهى: اواخر اسفند

مناطق انتشار: دامنه انتشار اين گونه وسيع است و در نواحى استپى و ارتفاعات نيمه خشک کشور ديده مى شود . در کرمانشاه ، لرستان ، بختيارى تا دزفول، ارتفاعات فارس ،‌کرمان و خراسان ديده مى شود . در استان در ارتفاعات تفتان ، بيرک ، کوه سفيد و درناهوک همراه درختان زيتون از ارتفاع 600 تا 2700 متر از سطح دريا ديده مى شود .

موارد استفاده : ميوه بادام مصارف دارويى و آرايشى دارد و همچنين از ميوه آن براى تنقلات و خشکبار استفاده مى شود .

 حرا از تيره : شاپسند

مرفولوژى‌ : درختچه اى است با برگهاى بيضى شکل وکشيده و با قاعده اى باريک . نام علمى اين جنس به افتخار دانشمند بزرگ ايرانى شيخ الرئيس ابوعلى سينا نام گذارى شده است . از اختصاصات اين درختچه آن است که دانه آن روى درخت مادر به نهال تبديل ميشود يعنى نيمه زنده زا ميباشد . بذر پس از تبديل به نونهال از درخت جدا شده و به مرداب افتاده و بلافاصله ريشه دوانى ميکند . ميوه آن به اندازه يک فندق کرکدار است و طعم آن کمى شيرين وگس است

فصل گلدهى : شهريور ماه

مناطق انتشار: اين درختچه در سواحل و مردابهاى ساحلى و دلتاى رودخانه ها و در ايران و مصر و عربستان انتشار دارد. در ايران در بوشهر ، بندرعباس ، قشم ، و گواتر چابهار انتشار دارد.

نام محلى: در کتب تب سنتى نام اين درختچه اسرار آمده است که ريشه مراکشى دارد . در جنوب ايران به نامهاى حرا در بندرعباس ، تمردرچابهارو در برخى مناطق جنوب تول گفته مى شود . به عربى به آن شوره و شورا مى گويند.

موارد استفاده : پوست اين درختچه داراى تانل فراوان است در دباغي  استفاده مى شود . درهند از دانه هاى نارس آن به صورت ضماد براى تسريع رسانيدن و چرک زايى جوش و آبسه ها مصرف مى شود . در هند ريشه آن براى افزايش نيروى جنسى ، از برگ براى تعليف دامها در جنوب کشور استفاده مى شود

 - چاتلانقوش (بنه ) از تيره : پسته

مرفولوژى : درختى است به ارتفاع بيش از 15 متر با تاجى گرد و بزرگ و تنه اى قطور بقطرنيم متر ، ناصاف و تيره رنگ ، برگها شانه اى فرد با 2 تا 5 جفت برگچه گرد ، تخم مرغى تا کشيده و با حاشيه اى کم و بيش مژه دار . هريک از برگچه ها داراى 8-5/2 سانتى متر طول و 2-7/0 سانتيمتر يا بيشتر پهنا  مى باشد . گل آذين آن خوشه اى باز و ميوه آن شفت به ابعاد 6-5*8-5  ميليمتر ميباشد .

فصل گلدهى : اوايل بهار

مناطق انتشار: اين درخت از جزايرقنارى و کشورهاى ساحل مديترانه آغاز و تا آسياى صغيرو سوريه ، قفقاز ، ايران ،افغانستان ، و پاکستان انتشار دارد . در ايران در جنگلهاى آن معطر و دانه آن روغنى است. دو زير گونه ديگر از بنه در منطقه بلوچستان  در ارتفاع 600  تا 1000 متر از سطح دريا ميرويد . در استان در ارتفاعات غرب زاهدان ، نصرت آباد ، ارتفاعات تفتان ، ارتفاعات ناهوک و بيرک سراوان و ارتفاعات سرباز و لاشار پراکنش دارد .

نام محلى : در اطراف تهران چاتلانقوش ، در همدان شاقلانقوش ، در ارسباران چاتلانقو، در کردستان سقز ، در فارس و بلوچستان بنه وبه لهجه بلوچى به آن گون ، ون ، ونه ،گونه گويند.

موارد استفاده : از ساقه آن صمغى استخراج مى شود که در نقاشى و رنگ و روغن و آدامس سازى استفاده مى شود . ميوه بنه در حالت تازه کمى گرم و خشک است . مدر و قاعده آور است . روغن مغز بنه گرم و خشک وبراى تقويت اعصاب نافع است . براى صاف کردن صدا و باز کردن انسداد و گرفتگيهاى عروق و يرقان موثراست . براى تقويت نيروى جنسى مفيد است ، معده و کليه را گرم ميکند و براى نفخ و گاز مفيد است .ميوه آن بدليل چربى بالاى آن مصرف خوراکى دارد و از آن نوعى اشکنه تهيه مى کنند .

 - گاز رخ – گز روغن

 مورفو لوژی: در ایران یک گونه از این جنس   بنام پرگرینا بصورت درخچه ای وجود دارد .ساقه و شاخه های ان سزوئی  و اغلب بدون برگ به ار تفاع 6 تا 7 متر ، تاج آن متمایل به مخرو طی وارونه تا کروی ، پوست در خت در قسمت پایین در درختانی که قطر آن حدود 30 سانتی متر است خاکستر ی  روشن و شیار دار و برجسته ولی بالا تنه حاکستری تیره است. برگها مرکب دو شانه ای فر د، گل در گل آذین خوشه ای کوتاه تا بلند ،گل آذین نزدیک به شاخه های قطور ، کوتاه به طول 8 تا 10 سانتی متر میباشد .یکی از ویژگیهای اعجاب بر انگیز این گونه دارای برگهایی بدون برگچه است که این درخت از نظر ویژگیهای اکولوژیک و بتانیک درخت بی نظیری است و گاهی در چنان شرایط سختی رشد میکند که میتوان آنرا یک معجزه در عالم گیاهی دانست.

فص گلدهی : بهار

مناطق انتشار:انتشار آن بر روی ماسه سنگهای دامنه کوهستان تا راس قله ها ادامه دارد.جایی که کوچکترین اثری از خاک نیست این گیاه مستقر شده است.

نام محلی : درنیکشهر به آن گز روغن میگویند.

موارد استفاده : مهمتر ین موارد استفاده این درخت از نظر اقتصادی روغن دانه های آن است. دانه های این گونه دارای 38-40 درذصد روغن ویک نوع ساپونن است . روغن این گونه به بن مشهور بوده و بسیار مناسب برا ی تغذیه است و در صنعت نیز برای جلا کاری و روغن کاری ساعتهای دیواری ومچی و چرخهای خیاطی وسایر ماشینهای ظریف مورد استفاده دارد . در صنایع دارویی تهیه نوعی آنت بیوتیک  آز آن در دست بررسی است.

مصارف درمانی : ریشه در مان سوزاک و تب زرد – پوست درمان جرب و خارش – میوه برای درمان ناراحتی های کبد طحال و دردهای آرتروز وفلج استفاده میشود.

تکثیر : بذر و قلمه

 - شیشم ،جک

 مرفولوژی : شیشم درختی است با تاج پوشش بسیار ضعیف و همیشه سبز که ارتفاعش به 25 متر بالغ میشود . از طریق جستزایی ریشه و ساقه علی رغم فقیر بودن خاک و تخریب توانسته است تاکنون مقاوکت کند.

برگهایش متناوب و شانه ای است و دارای پنج برگچه واپه تخم مرغی با نوک کشیده تیز و پشت خزی است . گلهایش پروانه ای شکل کوچک و سفید است و در گل آذین خوشه ای قرار گرفته است . میوه آن نیام میباشد. درخت شیشم در برابر خشکی خاک و هم در برابر آب و رطوبت بردبار است و در کنار آب هم بخوبی میروید .سرعت رشد آن زیاد و پوست خارجی ساقه به رنگ سفید و چوب داخلی قهوای است.

فصل گلدهی: گلها در خرداد میرسندو در آذر بذر میدهند.

مناطق انتشار:اصل آن از مشرق زمین در هند و افغانستان است . درا یران در تنگ سرحه پاکستان –بشاگرد در ارتفاع 900-1200 متر از سطح دریا – ته درها و کنار چشمه ها و مسیر جریان آب میروید. در آبادان از قدیم در باغها کشت شده است . در شمال کشور هم بخوبی میروید.

 نام محلی: نام این درخت در فارسی شیشم است و در تنگ سرحه آنرا رقاء و در جیرفت آنر جک  و در آبادان سیسو نام دارد وبعربی انر سیسو ساسم میگویند.

موارد استفاده : چوب این درخت در اثر بخار دادن به صورتهای مختلف خمیده میشود ، چوبش قابل ارتجاع وقابل صیقل است و در نجاری مورد توجه میباشد. در مبل سازی و پایه های تختخواب چوبی به علت دوام و ظاهر زیبایی که دارد استفاده دادرد.

مصارف درمانی : درهند از جوشانده پوست آن برای درمان سوزاک استفاده دارد. جوشانده پوست و چوب ان خلط آور و اشتها آور است

به طور کلی از نظر تفاوت های بارز اقلیمی، به ویژه از منظر رویش های درختی و درختچه ای ، 6 منطقه در استان قابل تفکیک هستند:

1- منطقه پست حاشیه دریای عمان در جنوب استان.

2- منطقه کوهستانی حد فاصل ایرانشهر – چابهار.

3- منطقه گرم و خشک ایرانشهر و سراوان.

4- منطقه کوهستانی تفتان.

5- منطقه دشتی شهرستآن های خاش و زاهدان.

6- منطقه بسیار خشک و بیابانی شمال استان (دشت سیستان)

  از گونه های شاخص منطقه می توان؛ پسته کوهی و بادام کوهی هم چنین درختان کهور، کنارچش، گلیر، پیش یا نخل خزنده، گز، تاگز، خرزهره، پیر، چگرد، انواع نی ها، زهر عقرب که اغلب جنگل های تنگ دامنه ها و دره ها و اراضی ساحلی را فرا گرفته اند. علاوه بر درختان مزبور درخت انجیر هندی تمبر(از نوع تمبر کجرات) نیز به شکل جنگل های کم پشت یافت می شود. در دره ها و دامنه های رود سرباز درختانی موسوم به چش و نخل شیطان فراوان است. درخت دیگری در جنگل بلوچستان وجود دارد که شاخه های آن مانند درخت یاس است و در حدود 5 الی 8 متر ارتفاع دارد. چوب آن از نوع خیلی سخت هم چنین شکننده است و میوه ای به شکل گیلاس و آلبالو دارد که اهالی بومی از میوه آن در رنگرزی استفاده می کنند. وسعت کل جنگل های استان حدود 5/1 میلیون هکتار برآورد شده است

در مناطقى از چابهار به طرف کنارک در مسير جاده و در مسير روستاهاى حوتک و کهيرى به طرف ناحيه زر‌آباد نشانه‌هايى از جنگلهاى کهور و گز ديده مى‌شود.از مجموع 18 ميليون هکتار وسعت کل استان حدود 8/11 ميليون هکتار آنرا مراتع و جنگلهاى پراکنده تشکيل داده است از اين مراتع حدود 4 ميليون واحد دامى است حدود 5/1 ميليون هکتار از مراتع استان از نظر کيفى و کمى در وضعيت نسبتاً مناسبى قرار دارند.تنوع گونه‌هاى مرتعى نسبتاً زياد بوده و تاکنون 250 گونه مهم مرتعى مورد شناسايى قرار گرفته که نشان دهنده غنى بودن مراتع از نظر گونه مى‌باشد. گونه‌هاى مهم عبارتند از: گون،درمنه ، گراسها،جگن،نى،قيچ،شور، اسفناج، وحش، يونجه .

 

 

 

 

 

 

آخرین ویرایش۲۷ خرداد ۱۳۸۸